ازماست

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
Www.Pix98.CoM_Montakhab4_025.jpg
مردن وگم شدن ازماست نه ازفاصله ها/دل ازاینها ست که تنهاست نه ازفاصله ها/گرچه دیگر همه جاپرزجدایی شده است/مشکل ازطاقت دلهاست نه ازفاصله ها.
 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
جام تهی !
همه می پرسند:
- چیست در زمزمه مبهم آب ؟
- چیست در همهمه دلکش بــرگ ؟
- چیست در بازی آن ابر سپید ¸
روی این آبی آرام بلند
که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال



"چیست که در خلوت خاموش کبوتر ها ؟
چیست در کوشش بی حاصل موج ؟
چیست در خــنده جام ؟
که تو چندین ساعت
مات ومبهوت به آن می نگری ؟ "

نه به ابرنه به آبنه به برگ٬ نه به این آبی آرام بلند ٬

نه به این خلوت خاموش کبوتر هامن به این جمله نمی اندیشم !

به تو می اندیشم !

ای سراپا همه خوبی
تک وتنها به تو می اندیشم
همه وقت
همه جــا من به هر حال که باشم به تو می اندیشم

تو بدان این را
تنــها تو بدان
تو بیـــــــــا
تو بمان با منتنها تو بمان !

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب !
من فدای تو ٬ به جای همه گل ها تو بخند !

تو بمان با من٬تنها تو بمان !
در دل ساغر هستی تو بجوش !

من ٬همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
آخرین جرعه این جــام تهی را تو بنوش !
فریدون مشیری
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
:53::"> ممنون.ازحسن توجه شما.نوشته های شماهم جالبه.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: gole yakh

راز

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
حکایت آن مرد را شنیده ای ؟
نزد طبیب رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت
طبیب گفت : به میدان شهر برو آنجا دلقکی هست ، آنقدر تو را می خنداند تا غمت از یاد برود
مرد لبخند تلخی زد و گفت :
من همان دلقکم ! ! ؟
 
بالا