انتظار بزرگ

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
استاد شهيد علامه مطهري

دورنماي انتظار
1.خوشبيني به آينده بشريت.
2. پيروزي نهايي صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادي و صداقت بر زور و استکبار و ظلم و اختناق ودجل (دجالگري وفريب).
3. حکومت جهاني واحد.
4. آباداني تمام زمين در حدي که نقطه خراب و آباد ناشده باقي نماند
5. بلوغ بشريت به خردمندي کامل و پيروي از فکر و ايدئولوژي و آزادي از اسارت شرايط طبيعي و اجتماعي و غرايز حيواني.
6. حداکثر بهرهگيري از مواهب زمين.
7. برقراري مساوات کامل ميان انسانها در امر ثروت.
8. منتفي شدن کامل مفاسد اخلاقي از قبيل زنا، ربا، شرب خمر، خيانت، دزدي، آدمکشي و خالي شدن روانها از عقدهها و کينهها.
9. منتفي شدن جنگ و برقراري صلح و صفا و محبت و تعاون.
10. سازگاري انسان و طبيعت.

دو نوع انتظار
انتظار فرج دو گونه است: انتظاري که سازنده، تحرک بخش، تعهدآور، عبادت، بلکه با فضيلت ترين عبادت است و انتظاري که ويرانگر، بازدارنده، فلج کننده، و نوعي« اباحيگري» محسوب ميشود. اين دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظيم و تاريخي مهدي موعود(عج) است که به نوبة خود از دو نوع بينش درباره تحولات تاريخي ناشي ميشود. اکنون به تشريح اين دو نوع انتظار مي پردازيم و از انتظار ويرانگر آغاز مي کنيم.

انتظار ويرانگر
برداشت قشري مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود(عج) اين است که صرفا ماهيت انفجاري دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعيضها و اختناقها و حقکشيها و تباهيها ناشي ميشود. نوعي سامان يافتن که معلول پريشان شدن است.آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد، باطل، يکه تاز ميدان گردد، جز نيروي باطل نيرويي حکومت نکند، فرد صالحي در جهان يافت نشود، اين انفجار رخ ميدهد و براي نجات حقيقت نه اهل حقيقت - زيرا حقيقت طرفداري ندارد- دست غيب از آستين بيرون ميآيد. بنابراين هر اصلاحي محکوم است، زيرا هر اصلاح يک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشني هست، دست غيب ظاهر نميشود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حق کشي و هر پليدي به حکم اين که مقدمة صلاح کلي است و انفجار را قريب الوقوع ميکند، جايز است. زيرا« الغايات تبرّر المبادي؛ هدفها، وسيلههاي نامشروع را مشروع مي کند.» پس بهترين کمک به تسريع در ظهور و بهترين شکل انتظار، ترويج و اشاعه فساد است.
اين جا است که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذّت و کامجويي است و هم کمک به انقلاب مقدس نهايي. اين جا است که اين شعر مصداق واقعي خود را مي يابد:

در دل دوست به هر حيله رهي بايد کرد
طاعت از دست نيايد، گنهي بايد کرد

اين گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف وناهيان از منکر با نوعي بغض و عداوت مينگرند، زيرا آنان را از تأخيراندازان ظهور و قيام مهدي موعود(عج) ميشمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمير وانديشه با نوعي رضايت به گناهکاران و عاملان فساد مينگرند زيرا اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند. اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدي موعود و اين نوع انتظار فرج که منجر به نوعي تعطيل در حدود و مقررات اسلامي ميشود و نوعي اباحيگري بايد شمرده شود، به هيچوجه باموازين اسلامي و قرآني وفق نمي دهد.

انتظار سازنده
آن عده از آيات قرآن کريم که ريشه اين انديشه است ودر روايات اسلامي به آنها استناد شده است، در جهت عکس برداشت بالا است. از اين آيات استفاده ميشود که ظهور مهدي موعود(عج) حلقه اي است از سلسله مبارزات اهل حق و اهل باطل که به پيروزي نهايي اهل حق منتهي ميشود. سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آياتي که به آنها در روايات استناد شده است، نشان ميدهد که مهدي موعود(عج) مظهر نويدي است که به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است و مظهر پيروزي نهايي اهل ايمان است:
« خداوند به مؤمنان و شايسته کاران وعده داده است که آنان را جانشينان زمين قرار دهد و ديني که براي آنها پسنديده است، مستقر سازد؛ دوران خوف آنان را تبديل به دوران امنيت نمايد(دشمنان آنانرا نابود سازد)، بدون ترس و واهمه خداي خويش را بپرستند و اطاعت غير خدا را گردن ننهند و چيزي را در عبادت يا طاعت شريک حق نسازند».1
«ظهور مهدي موعود منّتي است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان، و وسيله اي است براي پيشوا و مقتدا شدن آنان ، و مقدمهاي است براي وراثت خلافت الاهي آنها در روي زمين».2
«ظهور مهدي موعود، تحقق بخش وعدهاي است که خداوند متعال از قديمترين زمانها در کتب آسماني به صالحان و متقيان داده است که زمين از آن آنان است و در پايان ، تنها به متقيان تعلق دارد.»3
حديث معروف که مي فرمايد: «يملأ الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما وجورا» نيز شاهد مدعاي ما است نه بر مدعاي آن گروه. در اين حديث نيز تکيه بر روي ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و ميرساند که قيام مهدي (عج) براي حمايت مظلوماني است که استحقاق حمايت دارند. بديهي است که اگر گفته شده بود: «يملأ الله به الارض ايمانا و توحيدا و صلاحا بعد ما ملئت کفرا و شرکا و فسادا » مستلزم اين نبود که لزوماً گروهي مستحق حمايت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط ميشد که قيام مهدي موعود(عج) براي نجات حق از دست رفته و به صفر رسيده است نه براي گروه اهل حق، هرچند به صورت يک اقليت.
شيخ صدوق روايتي از امام صادق(ع) نقل مي کند، مبني بر اينکه اين امر تحقق نمي پذيرد مگر اينکه هر يک از شقي وسعيد به نهايت کار خود برسد.
پس سخن در اين است که گروه سعدا و گروه اشقيا، هر کدام به نهايت کار خود برسند، سخن در ست که سعيدي در کار نباشد و فقط اشقيا به منتهي درجة شقاوت برسند.
در روایات اسلامي سخن از گروهي زبده است، که به محض ظهور امام(عج) به آن حضرت ملحق مي شوند. بديهي است که اين گروه ابتدا به ساکن خلق نشده و به قول معروف از پاي بوته هيزم سبز نمي شوند. معلوم مي شود درعين اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمينه هايي عالي وجود دارد که چنين گروه زبدهاي را پرورش مي دهد. اين خود ميرساند که نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کميت قابل توجه نباشند، از نظر کيفيت ارزنده ترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيد الشهدا هستند.
از نظر روايات اسلامي در مقدمه قيام و ظهور امام، يک سلسله قيامهاي ديگر از طرف اهل حق صورت مي گيرد؛ آنچه به نام قيام يماني قبل از ظهور بيان شده است، نمونه اي از اين قيامها است. اين جريانها نيز ابتدا به ساکن و بدون زمينه قبلي رخ نمي دهد.
در برخي روايات اسلامي سخن از دولتي از اهل حق است که تا قيام مهدي(عج) ادامه پيدا مي کند. بعضي از علماي شيعه که به برخي از دولتهاي شيعي معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند که دولت حقي که تا قيام مهدي موعود(عج) ادامه خواهد يافت، همان دولت باشد. اين احتمال حکايتگر اين است که استنباط اين شخصيتها از مجموع آيات و اخبار و احاديث مهدي(عج)، اين نبوده که جناح حق و عدل و ايمان بايد يکسره درهم شکسته و نابود شود و اثري از صالحان و متقيان باقي نماند تا دولت مهدي(عج) ظاهر شود، بلکه آنرا به صورت پيروزي جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بيبند و باري تلقي مي کرده اند.
از مجموع آيات و روايات استنباط ميشود که قيام مهدي موعود(عج)آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. مهدي موعود(عج) تحقق بخش ايده آل همه انبيا و اوليا و مردان مبارز راه حق است.
 
بالا