احكام پسران

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
به نام خدا
نظر به اين كه مردان و زنان و پسران و دختران در بيشتر مسائل شرعى ، با هم مشتركند ولى در پاره اى از مسائل از هم جدا مى باشند، و هر گروه براى خود احكام ويژه اى دارد ما بر آن شديم كه براى هر گروه بطور جداگانه احكامى را تهيه كنيم كه مورد اختلاف فقها و مراجع تقليد نباشد و هر كس از هر مجتهدى كه تقليد مى كند بتواند به مسائل عمل كند و گاهى كه ناچار به ذكر مساءله مورد اختلاف شده ايم در پاورقى آورده ايم .
در پايان بايد از برادر محترم و دانشمند، جناب آقاى فلاح زاده كه در تنظيم مسائل و مباحث كتاب ، همكارى نموده ايم ، تشكر نماييم .

با تقديم احترام - قم سيد مهدى آيت اللهى (دادور) 5/5/80
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
درس اول : شناخت احكامارزش انسان در اين است كه تلاش كند برنامه زندگى خود را بر اساس قوانين و مقررات اسلامى پايه گذارى نمايد اين مقرارت عبارتند از:
1 - مبانى اعتقادى كه شامل اصول دين است . اين نوع چون مربوط به اساس دين است بايد از روى دليل باشد، هر چند كه دليل ساده باشد. در اين صورت در مسائل اعتقادى و اصول دين ، جاى تقليد نيست .
2 - احكام يا دستورات عملى كه مربوط به فروع دين است .اين نوع چون مربوط است به فروع دين و كارهايى كه انسان بايد انجام دهد مربوط مى شود به احكام و دستورات دين كه از طريق تقليد و پيروى از مجتهد و كارشناس متخصص صورت مى گيرد.
3 - اخلاق كه مربوط است به پرورش روح سالم سازى روان و ايجاد صفات پسنديده در انسان .
مسائل اخلاقى گاهى بصورت اخلاق عملى و سيره زندگى امامان و بزرگان مطرح مى شود و گاهى به صورت اخلاق نظرى است كه از طريق آشنايى به احاديث و روايات بدست مى آيد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
بايد توجه داشت كه احكام اسلامى به دو دسته تقسيم مى شود:
1 - تكليفى :احكامى است كه وظيفه انسان را نسبت به رفتار خود مشخص مى كند مثل اينكه عملى واجب يا حرام يا مستحب يا مباح و يامكروه است .
2 - وضعى : حكمى است كه شرع غير از آن پنج قسم در مورد عملى كه انسان انجام داده و يا وضعى كه پيش آمده ، آورده باشد.
واجب - كارى است كه انجام آن لازم و ترك آن كيفر الهى دارد مثل نماز و روزه
مستحب - كارى است كه انجام آن داراى ثواب است و ترك آن كيفرى ندارد مثل نمازهاى مستحبى .
مكروه - كارى است كه ترك آن خوب و ثواب دارد و انجام آن كيفرى بدنبال ندارد مثل خواندن نماز مستحبى در خستگى .
مباح - كارى كه انجام آن مساوى است نه داراى كيفرى است و نه ثواب و اجرى دارد كه بسيارى از كارهاى روزمره انسان مثل آب آشاميدن - غذا خوردن از اين نوع است .
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
انسان براى بدست آوردن احكام دينى مى تواند يكى از اين سه راه را انتخاب كند:
1 - اجتهاد 2 - احتياط 3 - تقليد
اينك به توضيح هر يك مى پردازيم :
1 - اجتهاد: اجتهاد در لغت به معنى سعى وتلاش و در اصطلاح فقهى عبارت از بدست آوردن احكام از قرآن - سنت - عقل و اجماع است . سنت عبارت از مجموعه گفتار معصومين و رفتار آنان و تقرير و امضاى ايشان و اجماع همان اتفاق فقهاست بر حكمى از احكام دينى .
2 - احتياط: عبارت است از عمل كردن به احكام ، به نحوى كه انسان يقين كند به وظيفه اش عمل كرده است در اينصورت عمل به احتياط براى كسانى است كه موارد احتياط را بشناسند و اين خود، كار دشوارى است .
3 - تقليد: تقليد عبارت است از عمل شخص مكلف به دستورات مجتهد جامع الشرايط، بنابراين بر هر شخص مكلفى كه مجتهد نيست و طريق احتياط را نمى شناسد و يا مى شناسد ولى نمى خواهد عمل كند، لازم است بخاطر صحيح بودن عبادتش ، به يكى از مجتهدين جامع الشرايط رجوع نموده و از او تقليد نمايد.
مى دانيم كه تقليد يك مساءله فطرى است و چيزى نيست كه اسلام از خود براى ما آورده باشد بلكه هر كسى به حكم فطرت خداداد خويش ، در مسائلى كه نمى داند و يا نياز جسمى و يا روانى او مى طلبد به متخصص فن مراجعه مى كند تا مشكل او حل شود در اين صورت بيمار به پزشك ، شاگرد به معلم و جاهل به مسائل شرعى ، به متخصص اين فن كه مجتهد جامع الشرايط است مراجعه مى نمايد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
تقليد بر دو نوع است :
1 - تقليد كوركورانه : عبارت از كارى است كه انسان بدون آگاهى و توجه به اين كه آيا اين تقليد برايش سودمند است يا زيان آورد، از ديگران الگو بگيرد و رفتار و گفتار ديگران را براى خود سرمشق قرار دهد.
2 - تقليد آگاهانه : عبارت از اين است كه انسان در مسائلى كه آگاهى ندارد و نمى فهمد، به متخصص فن مراجعه مى كند و هر دستورى را كه او صادر كند انجام مى دهد و يكى از اين موارد تقليد، پيروى مردم از مجتهد جامع الشرايط است .
تعدد مراجع تقليد چرا؟بعضى ها مى پرسند كه ما چون قرآن و مذهب و پيامبرمان يكى است بايد مرجع تقليدمان هم يكى باشد چرا بايد در يك زمان چند مجتهد وجود داشته باشند و در زمانى كه همه آنها در يك سطح علمى هستند شخص ‍ مختار است از هر كدام كه مى خواهد تقليد كند.
براى پاسخ بايد توجه داشت كه مكتب تشيع بر خلاف ساير فرق اسلامى براى علم ارزش قايل است و مى گويد هر كسى كه تحصيل دينى كند و به مرحله استنباط و استخراج احكام شرعى برسد خود مجتهد است و نبايد از ديگرى تقليد كند و ديگران مى توانند و از او تقليد كنند. حال اگر از ميان ده نفر مجتهد جامع الشرايط متساوى ، يكى را انتخاب كنيم و نه نفر ديگر را عقب بزنيم علم را محكوم كرده ايم ، و اين كار براى مكتبى كه خود را مترقى مى داند درست نيست پس وجود تعدد مراجع و مقلدين ، خود شاهد زنده بر بها دادن به علم و دانش است در حالى كه در ساير فرق اسلامى مانند اهل سنت هر فرقه و گروهى بايد از انديشه هاى فقهى رئيس و مؤ سس آن پيروى كند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
شرايط مرجع تقليد:
شخصى كه انسان او را بعنوان مرجع تقليد برمى گزيند بايد داراى شرائط زير باشد:
1 - عادل باشد، يعنى واجبات را انجام دهد و از گناهان دورى جويد .
2 - زنده باشد، بنابر اين از مجتهد مرده نمى شود تقليد كرد ولى اگر در زمان حيات مجتهدى از او تقليد كرده وقتى كه از دنيا رفت مى تواند همچنان بر تقليد او باقى ماند.
3 - مرد باشد.
4 - بالغ باشد.
5 - شيعه دوازده امامى باشد.
6 - حلال زاده باشد.
7 - بعضى از فقهاء تقليد اعلم را بعنوان فتوا و بعضى را بصورت احتياط واجب ، بيان مى كنند.البته تشخيص اعلم حتى ميان اهل و دانش بسيار مشكل است و ممكن است يك مجتهد در قسمتى از مسائل فقهى مثل نماز مثلا تبحر و تسلط بيشترى داشته باشد ولى مجتهد ديگر، در مبحث ديگرى مثل طهارت و پاكيزگى تسلطش بيشتر باشد در اين صورت اگر اعلميت يك مجتهد از راه شناخت خود انسان يا توسط شهادت دو نفر عالم عادل يا از راه تاءييد گروهى از عالمان دين ، كه توان تشخيص اعلميت را دارند، به دست بيايد بايد همگى او را بعنوان مرجعيت عامه انتخاب كنند حتى اگر احتمال اعلميت او را بدهند مقدم است .
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
پاسخ به چند سؤ ال :
س 1 - از چه راهى مى توان فتواى مجتهد را بدست آورد؟
ج - فتواى مجتهد را از راههاى ذيل مى توان بدست آورد:
1 - انسان از خود مجتهد، مساءله را بشنود.
2 - از دو نفر عادل بشنود.
3 - از كسى كه مورد اعتماد و اطمينان است بشنود.
4 - از رساله خود مجتهد فتوى را به دست بياورد.

س 2 - آيا از مجتهدى كه از دنيا رفته مى توان تقليد كرد؟
ج - تقليد ابتدائى كه انسان مى خواهد تازه تقليد كند خير ولى اگر مدتى از مجتهدى تقليد كرده و به مسائل او عمل نمودن و بعد از دنيا رفته مى توان با فتواى مجتهد جديد بر تقليد ميت باقى ماند و البته در صورتى كه مجتهد جديد بقاء بر تقليد ميت را رساله مجتهد قبلى نموده به فتواى مجتهد جديد منتخب خود، عمل نمايد.
س 3 - نظر مجتهد بر چند نوع است ؟
ج - مجتهد به چند صورت ممكن است نظر بدهد:
1 - حكم كند فردا اول شوال و روز عيد فطر است . كه نوعا در اختيار مجتهد حاكم و ولى فقيه است .
2 - فتوا دهد كارى واجب يا حرام يا مستحب يا مكروه يا مباح است مثلا فتوا دهد در وقتى كه انسان نماز واجب بعهده دارد نمى تواند روزه مستحبى بگيرد.
3 - نظريه خود را به صورت احتياط واجب بيان كند مثلا بگويد احتياط واجب است كه تسبيحات اربعه را سه مرتبه بگويدكه در اين صورت مقلد يا به همان احتياط عمل كند و يا به مجتهد ديگرى مراجعه مى نمايد كه يك بار را كافى مى داند.
4 - پس از فتوى يا پيش از آن احتياط كند مثلا بگويد: احتياط، آن است كه نماز را دوباره بخواند، كه اين احتياط مستحب است .
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
درس دوم :
طهارت همانطور كه در درس گذشته گفتيم ، مجموعه برنامه هاى عملى در اسلام ، احكام است كه از جمله احكام ، واجبات بوده و بخشى از واجبات ، نماز است كه از بهترين عامل ارتباط با خداوند است و از مقدمات آن ، طهارت مى باشد.
طهارت داراى دو شاخه است :
الف - طهارت باطنى كه با وضو، غسل و تيمم بدست مى آيد و بايد با قصد قربت انجام شود.
ب - طهارت ظاهرى كه عبارت است از طهارت بدن و لباس نمازگزاران كه در آن قصد شرط نيست ، هر چند اگر قصد قربت كند اجر و ثواب دارد و بايد توجه داشت كه مساءله طهارت غير از پاكيزگى و نظافت است و چه بسا كه چيزى پاكيزه است ولى از نظر احكام ، نجس مى باشد، مثل لباسى كه آلوده به آب نجس باشد.

اينك به بحث پيرامون و نجاست مى پردازيم :
طهارت و پاكيزگى در اسلام شرط اصلى نيايش با خداست . كسى كه مى خواهد نماز بخواند بايد مقدمات آن را كه طهارت بدن و لباس و سجده گاه است فراهم كند و اگر نجس باشد، آنها را طاهر نمايد و لازم است كه براى نمازش وضو بگيرد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
وضو: نمازگزاران قبل از انجام نماز بايد وضو بگيرد و طهارت معنوى به دست آورد آنگاه رو بسوى خالق يكتا كند و راز و نياز نمايد.
چنانكه نمازگزار غسل بر او لازم باشد بايد غسل كند و اگر وضو و غسل ممكن نباشد بايد بجاى غسل و وضو تيمم نمايد.
چگونگى وضو:
1 - صورت را از رستنگاه مو تا چانه مى شويد.
2 - دست راست را از مرفق تا انتهاى انگشتان مى شويد.
3 - دست چپ را از مرفق تا انتهاى انگشتان مى شويد.
4 - با رطوبت دست راست جلوى سر را مسح مى كند.
5 - با رطوبت آن ، از نوك انگشتان تا برآمدگى پا مسح مى نمايد.
6 - با رطوبت دست چپ به همين صورت پاى چپ را مسح مى كند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
مسائل مسح :
1 - مسح لازم نيست به اندازه كف دست باشد بلكه به اندازه يك انگشت هم كافى است .
2 - اگر موهاى اطراف سر در جلو سر جمع كرده باشند بايد آنها را عقب زد و روى موى جلو سر مسح نمود.
3 - نبايد دست را نگه بدارند و سر و يا پا را به آن مسح كنند.
4 - رطوبت دست بايد بقدرى باشد كه روى سر و پا اثر بگذارد. چنانچه در تابستان آب دست سريع خشك شود، مى توان از رطوبت صورت گرفت و مسح نمود.
5 - اگر جاى مسح يا موى جلو سرتر باشد اگر رطوبت دست بيشتر از آن باشد مى توان مسح كشيد والا بايد آن را خشك كرد.
6 - جاى مسح نبايد چيزى قرار بگيرد كه مانع از رسيدن رطوبت به آن باشد مثل چسب و غيره .
7 - محل مسح بايد پاك باشد و چنانچه نجس باشد بايد قبل از مسح ، آن را طاهر كرد.
 
بالا