براي اثبات وجود امام زمان عليه السلام از طريق برهان فطرت مقدماتي را ذكر مي كنيم:
مقدمه ي اول
روانشناسان تمايلات غريزي و فطري انسان را به سه دسته تقسيم كرده اند:
الف ـ تمايلات شخصي: مانند خود دوستي، و ارضاء عزت نفس.
ب ـ تمايلات اجتماعي: كه موجب مي شود نوعي علاقه و دلبستگي نسبت به همنوعان خود احساس كند و در غم آن ها شريك باشد.
ج ـ تمايلات عالي: از قبيل حقيقت جويي و خيرطلبي و حس ديني و پرستش و رسيدن و يافتن كامل مطلق و فاني شدن در معبود حقيقي، و به تعبير ديگر وصل يا رسيدن و ...
اثبات وجود گرايش به مبدأ هستي و پرستش او در فطرت انسان از چند راه ممكن است.
1- تصريح دانشمندان.
2- عشق به كمال مطلق.
3- اميد به قدرتي برتر.
4- احساس نياز.
5- بديهي اولي است.
6- فطري منطقي است.
7- معلوم حضوري است.
مقدمه ي دوم
براي رسيدن به كمال مطلق و معبود حقيقي احتياج به واسطه اي است كه خود سفر كمال را طي كرده و بتواند انسان را دستگيري كند تا او را از راه هاي گوناگون به كمال مطلوب برساند:
الف ـ وضع قوانين تشريعي و تبيين آن ها (هدايت تشريعي)
ب ـ دستگيري انسان هاي مستعد كمال و تربيت باطني نفوس قابله.
اين امر از دو را ه قابل اثبات است:
1- وجود اين ميل و اميد به واسطه در انسان بديهي است.
2- وجود انسان كامل كه ناطق و هادي به كتاب و سنت صامت است ضروري است به نص آيات قرآن و روايات:
خداوند متعال مي فرمايد: «و من قبله كتاب موسي اماما و رحمه»؛ (1) «و پيش از آن، كتاب موسي پيشوا و رحمت بود».
و نيز مي فرمايد: «صحف ابراهيم و موسي»؛ (2) «كتب ابراهيم و موسي».
و نيز مي فرمايد: «و اذ ابتلي ابراهيم ربه بكلمات فأتمهن قال اني جاعلك للناس اماما قال و من ذريتي قال لا ينال عهدي الظالمين»؛ (3) «[بخاطر آوريد] هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسايل گوناگوني آزمود. و او به خوبي از عهده ي اين آزمايش ها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را پيشوا و امام مردم قرار دادم».
از اين آيات استفاده مي شود كه كتاب خدا اگرچه امام است از آن جهت كه صامت و ساكت است كافي نيست و لذا به امام ناطق نياز دارد.
رسول خدا فرمود: «اني قد تركت فيكم الثقلين احدهما اكبر من الآخر: كتاب الله و عترتي...»؛ (4) «همانا من در ميان شما دو شيء گران بها مي گذارم، يكي از آن دو از ديگري بزرگ تر است: كتاب خدا و عترتم...».