✿ ✿ بیاید باهم نایب امام زمان(عج) را بشناسیم!!! ✿ ✿

آیا رهبر نایب حضرت مهدی(عج) است؟


  • مجموع رای دهندگان
    13

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
دوستان من دیدم خیلی از دوستان نیاز به این دارند که معنای ولایت فقیه و نایب رو بدونند و بعد من ادامه بحث رو بگم.
منظور از نايب عام امام زمان(عج)

مراد از نايب امام زمان (عليه السلام) كسي است كه در زمان غيبت آن وجود مقدس، از طرف ايشان، سرپرستي جامعه شيعه را بر عهده دارد.

نايبان؛ به دو گروه تقسيم مي شوند:

نايب خاص؛ فردي است كه به طور مشخص و معين، از طرف امام معرّفي مي شود. نايبان خاص، چهار نفر بودند كه از سال شروع غيبت (سال260 ه.ق) به مدت هفتاد سال (تا سال 329 ه.ق) نیابت حضرت را بر عهده داشتند. نام آنان، چنین است: عثمان بن سعيد عمري؛ محمد بن عثمان بن سعيد عمري؛ حسين بن روح نوبختي؛ علي بن محمد سمري.

نايب عام؛ فردي است كه به طور مشخص و معين، از طرف امام معرّفي نشده است، بلكه داراي صفات و ويژگي هايي است كه يك نايب بايد داشته باشد. (اين ويژگي ها، علاوه بر اين كه عقل بدان ها اشاره دارد، در روايات نيز به آن ها اشاره شده است) اين شخص، به نيابت از امام زمان (علیه السلام) سرپرستي جامعه شيعه را بر عهده دارد، ولي چون به صورت مشخص و به نام از طرف امام معرفي نشده است، نايب عام ناميده مي شود.

پس از آن كه معناي نايب عام دانسته شد، اكنون بايد روشن شود كه كدام گروه از افراد جامعه شيعه، مصداق نايب عام هستند و وظيفه سرپرستي بر دوش آنان گذارده شده است.

علاوه بر اين كه از ديدگاه عقل، تنها فقها و مجتهدان جامعالشرايط، لياقت رهبري و سرپرستي جامعه را مي توانند عهده دار باشند،
زیرا جامعه اسلامي بايد بر اساس دستورات دين اداره شود و لذا زمامدار، بايد مسلماني باشد كه نسبت به مباني و احكام دين، آگاه باشد تا بتواند طبق مقررات اسلامي، جامعه را راهبري كند و اين فرد، كسي جز فقيه و مجتهد توانمند در تدبير جامعه نيست، با رجوع به روايات به روشني به دست مي آيد كه مقام رهبري و اداره جامعه و نيابت از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) فقط شايسته مجتهد جامع الشرايط است و چنين فردي از طرف آن بزرگوار، سكّان جامعه را باید در دست بگیرد. در اینجا به برخی از روایات اشاره می کنیم:

اسحاق بن يعقوب مي گويد: از محمد بن عثمان عمري (دومين نايب خاص) خواستم نامه اي را كه مشتمل بر مسايلي بود، خدمت حضرت برساند و پاسخ آن ها را دريافت كند. توقيع و نامه اي از وجود مقدس صادر شد و حضرت، پاسخ هايي را مرقوم فرمودند که از جملهی آن ها این سخن است «و اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَاْرجِعُوا فيها اِلي رُواةِ حَديثنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْكُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ الله عَلَيْهِمْ». (كمالالدين ، ج 2، ب 45، ح 4؛ وسايل الشيعة، ج 27، ب 11، ص 140، ح 9 ).

روشن است كه مراد از حوادث واقعه، پيشامدها و رخدادهايي است كه بر جامعه وارد مي شود و بايد به صورت صحيح و طبق نظر دين، از آن ها گذر كرد و مصلحت جامعه را در سايه دين دربارهی آن ها مدّ نظر قرار داد. در اين توقيع شريف، حضرت مهدي (عليه السلام) امر به مراجعه به راويان و دين شناسان امر کرده است و آنان را از طرف خود، حجت بر مردم و خليفه خود معرفي مي كند.

عمر بن حنظله، روايتي نقل مي كند كه علما آن را پذيرفته اند و لذا به «مقبوله» مشهور گشته است. در اين روايت، از وجود مقدس امام صادق (عليه السلام) در رابطه با وظيفه شيعه در برابر مشكلات و منازعات و مرجع صالح براي رسيدگي به امور، چنين نقل شده است:
«ينظران من كان منكم ممّن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا، و عرف احكامنا، فليرضوا به حكماً، فَاِنّي قد جعلته عليكم حاكما. فاذا حكم بحكمنا فلميقبل منه، فانما استخّف بحكم الله و علينا ردّ و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حدّ الشرك بالله، بايد نگاه كنند كساني كه از شمايند (شيعيان) به كسي كه حديث ما را روايت مي كند و در حلال و حرام ما تأمل و دقت می کند و احکام ما را مي شناسد. پس به حكم او بايد راضي باشند. پس من او را بر شما حاكم قرار دادم، پس اگر او به حكم ما حكم دارد و از او پذيرفته نشد، همانا به حكم خدا استخفاف ورزيده است و ما را ردّ كرده است و كسي كه ما را رد كند، خدا را رد كرده و اين، در حدّ شرك به خدا است. (وسايل الشيعه، ج 27، ب 11، ص 136، ح 1).

مراد از شخص آگاه به حلال و حرام، همان فقيه است كه با تأمّل در روايات، با احكام و دستورات دين آشنا مي شود. امام صادق (عليه السلام) چنين فردي را شايسته دانسته و مردم را به رجوع به او و پذيرش حكم او ملزم كرده و او را حاكم قرار داده است.
وجود مقدس امام علي (عليه السلام) از زبان پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كند: «اللهم ارحم خلفائي – ثلاثاً –». قيل: «يا رسولالله! و مَن خلفائك»؟ قال: «الذين يأتون بعدي يروون حديثي و سنتي؛ خدايا! خلفاي مرا رحمت كن. این جمله را حضرت، سه بار گفت. گفته شد: «اي رسول خدا! خلفاي شما كيان اند»؟ فرمود: «كساني كه بعد از من می آیند و حدیث و سنت مرا نقل مي كنند».

معناي خليفه، معنايي كاملاً روشن دارد كه همان جانشين پيامبر و فردي است كه بعد از ايشان در جايگاه آن بزرگوار قرار مي گيرد و عهده دار اموري مي شود كه ايشان بر عهده داشت كه همان رهبري و سرپرستي جامعه است. البته به جز اموري كه از خصايص شخص پيامبر است كه همان دريافت و ابلاغ وحي است.

نكته مهم و قابل دقت در روايت، اين است كه حضرت به مهم ترين مشخصه و ويژگي جانشين اشاره دارد كه راوي حديث و سنت و آشنا به دستورهای دين بودن است. بنابراين، طبق اين روايت شريف، نيز تنها، اسلامشناس و فقيه شايسته، نيابت از معصوم مي دارد.

سوال :منظور از نایب خاص و عام امام زمان(عج) در زمان غیبت چیست؟

پاسخ :
نيابت خاصّه عبارت از اين است كه امام، شخص خاصى را با اسم و رسم معرفى كند و نايب خود قرار دهد، ولى نيابت عامه این است که امام، شرائط و ظوابطی کلی را بیان کند تا در طول زمان هر فردی که آن ضابطه با او تطبيق كند، نايب شناخته شود و به نيابت از امام، در امر دين و دنيا، مرجع شيعيان باشد. امامان معصوم، به ويژه حضرت حجه بن الحسن المهدى - عجل الله تعالى فرجه - در روايات متعددى اين شرائط را بيان فرموده و مسلمانان را در دوران غيبت كبرى موظف كرده اند كه به واجدان شرائط مزبور رجوع نموده و طبق دستو آنان عمل كنند.(1)

گردآوري از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 690.
 
آخرین ویرایش:

kyana

کاربر ویژه
"بازنشسته"
دوستان من دیدم خیلی از دوستان نیاز به این دارند که معنای ولایت فقیه و نایب رو بدونند و بعد من ادامه بحث رو بگم.

منظور از نايب عام امام زمان(عج)​

مراد از نايب امام زمان (عليه السلام) كسي است كه در زمان غيبت آن وجود مقدس، از طرف ايشان، سرپرستي جامعه شيعه را بر عهده دارد.

نايبان؛ به دو گروه تقسيم مي شوند:

نايب خاص؛ فردي است كه به طور مشخص و معين، از طرف امام معرّفي مي شود. نايبان خاص، چهار نفر بودند كه از سال شروع غيبت (سال260 ه.ق) به مدت هفتاد سال (تا سال 329 ه.ق) نیابت حضرت را بر عهده داشتند. نام آنان، چنین است: عثمان بن سعيد عمري؛ محمد بن عثمان بن سعيد عمري؛ حسين بن روح نوبختي؛ علي بن محمد سمري.

نايب عام؛ فردي است كه به طور مشخص و معين، از طرف امام معرّفي نشده است، بلكه داراي صفات و ويژگي هايي است كه يك نايب بايد داشته باشد. (اين ويژگي ها، علاوه بر اين كه عقل بدان ها اشاره دارد، در روايات نيز به آن ها اشاره شده است) اين شخص، به نيابت از امام زمان (علیه السلام) سرپرستي جامعه شيعه را بر عهده دارد، ولي چون به صورت مشخص و به نام از طرف امام معرفي نشده است، نايب عام ناميده مي شود.


پس از آن كه معناي نايب عام دانسته شد، اكنون بايد روشن شود كه كدام گروه از افراد جامعه شيعه، مصداق نايب عام هستند و وظيفه سرپرستي بر دوش آنان گذارده شده است.

علاوه بر اين كه از ديدگاه عقل، تنها فقها و مجتهدان جامعالشرايط، لياقت رهبري و سرپرستي جامعه را مي توانند عهده دار باشند،
زیرا جامعه اسلامي بايد بر اساس دستورات دين اداره شود و لذا زمامدار، بايد مسلماني باشد كه نسبت به مباني و احكام دين، آگاه باشد تا بتواند طبق مقررات اسلامي، جامعه را راهبري كند و اين فرد، كسي جز فقيه و مجتهد توانمند در تدبير جامعه نيست، با رجوع به روايات به روشني به دست مي آيد كه مقام رهبري و اداره جامعه و نيابت از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) فقط شايسته مجتهد جامع الشرايط است و چنين فردي از طرف آن بزرگوار، سكّان جامعه را باید در دست بگیرد. در اینجا به برخی از روایات اشاره می کنیم:

اسحاق بن يعقوب مي گويد: از محمد بن عثمان عمري (دومين نايب خاص) خواستم نامه اي را كه مشتمل بر مسايلي بود، خدمت حضرت برساند و پاسخ آن ها را دريافت كند. توقيع و نامه اي از وجود مقدس صادر شد و حضرت، پاسخ هايي را مرقوم فرمودند که از جملهی آن ها این سخن است «و اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَاْرجِعُوا فيها اِلي رُواةِ حَديثنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْكُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ الله عَلَيْهِمْ». (كمالالدين ، ج 2، ب 45، ح 4؛ وسايل الشيعة، ج 27، ب 11، ص 140، ح 9 ).

روشن است كه مراد از حوادث واقعه، پيشامدها و رخدادهايي است كه بر جامعه وارد مي شود و بايد به صورت صحيح و طبق نظر دين، از آن ها گذر كرد و مصلحت جامعه را در سايه دين دربارهی آن ها مدّ نظر قرار داد. در اين توقيع شريف، حضرت مهدي (عليه السلام) امر به مراجعه به راويان و دين شناسان امر کرده است و آنان را از طرف خود، حجت بر مردم و خليفه خود معرفي مي كند.

عمر بن حنظله، روايتي نقل مي كند كه علما آن را پذيرفته اند و لذا به «مقبوله» مشهور گشته است. در اين روايت، از وجود مقدس امام صادق (عليه السلام) در رابطه با وظيفه شيعه در برابر مشكلات و منازعات و مرجع صالح براي رسيدگي به امور، چنين نقل شده است:
«ينظران من كان منكم ممّن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا، و عرف احكامنا، فليرضوا به حكماً، فَاِنّي قد جعلته عليكم حاكما. فاذا حكم بحكمنا فلميقبل منه، فانما استخّف بحكم الله و علينا ردّ و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حدّ الشرك بالله، بايد نگاه كنند كساني كه از شمايند (شيعيان) به كسي كه حديث ما را روايت مي كند و در حلال و حرام ما تأمل و دقت می کند و احکام ما را مي شناسد. پس به حكم او بايد راضي باشند. پس من او را بر شما حاكم قرار دادم، پس اگر او به حكم ما حكم دارد و از او پذيرفته نشد، همانا به حكم خدا استخفاف ورزيده است و ما را ردّ كرده است و كسي كه ما را رد كند، خدا را رد كرده و اين، در حدّ شرك به خدا است. (وسايل الشيعه، ج 27، ب 11، ص 136، ح 1).

مراد از شخص آگاه به حلال و حرام، همان فقيه است كه با تأمّل در روايات، با احكام و دستورات دين آشنا مي شود.
امام صادق (عليه السلام) چنين فردي را شايسته دانسته و مردم را به رجوع به او و پذيرش حكم او ملزم كرده و او را حاكم قرار داده است.
وجود مقدس امام علي (عليه السلام) از زبان پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كند: «اللهم ارحم خلفائي – ثلاثاً –». قيل: «يا رسولالله! و مَن خلفائك»؟ قال: «الذين يأتون بعدي يروون حديثي و سنتي؛ خدايا! خلفاي مرا رحمت كن. این جمله را حضرت، سه بار گفت. گفته شد: «اي رسول خدا! خلفاي شما كيان اند»؟ فرمود: «كساني كه بعد از من می آیند و حدیث و سنت مرا نقل مي كنند».

معناي خليفه، معنايي كاملاً روشن دارد كه همان جانشين پيامبر و فردي است كه بعد از ايشان در جايگاه آن بزرگوار قرار مي گيرد و عهده دار اموري مي شود كه ايشان بر عهده داشت كه همان رهبري و سرپرستي جامعه است. البته به جز اموري كه از خصايص شخص پيامبر است كه همان دريافت و ابلاغ وحي است.

نكته مهم و قابل دقت در روايت، اين است كه حضرت به مهم ترين مشخصه و ويژگي جانشين اشاره دارد كه راوي حديث و سنت و آشنا به دستورهای دين بودن است. بنابراين، طبق اين روايت شريف، نيز تنها، اسلامشناس و فقيه شايسته، نيابت از معصوم مي دارد.


سوال :منظور از نایب خاص و عام امام زمان(عج) در زمان غیبت چیست؟
پاسخ : نيابت خاصّه عبارت از اين است كه امام، شخص خاصى را با اسم و رسم معرفى كند و نايب خود قرار دهد، ولى نيابت عامه این است که امام، شرائط و ظوابطی کلی را بیان کند تا در طول زمان هر فردی که آن ضابطه با او تطبيق كند، نايب شناخته شود و به نيابت از امام، در امر دين و دنيا، مرجع شيعيان باشد. امامان معصوم، به ويژه حضرت حجه بن الحسن المهدى - عجل الله تعالى فرجه - در روايات متعددى اين شرائط را بيان فرموده و مسلمانان را در دوران غيبت كبرى موظف كرده اند كه به واجدان شرائط مزبور رجوع نموده و طبق دستو آنان عمل كنند.(1)
(1). گردآوري از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 690.



ممنون از توضیحاتتون
خب باتوجه به صحبتای شما فقیهان ومجتهدان دیگه میتونن نایب عام باشن
باتوجه به ویژگیهایی که شما برشمردین
بجز رهبری افراد دیگری هم هستند که همچین ویژگی هایی داشته باشن
لطفا شما ثابت کنید که فقط رهبری واجد این شرایط و مناسب این مقام هستن

یعنی اثبات کنید که رهبری منتخب هستن ازبین این افراد واجد الشرایط

:53:
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"

ممنون از توضیحاتتون
خب باتوجه به صحبتای شما فقیهان ومجتهدان دیگه میتونن نایب عام باشن
باتوجه به ویژگیهایی که شما برشمردین
بجز رهبری افراد دیگری هم هستند که همچین ویژگی هایی داشته باشن
لطفا شما ثابت کنید که فقط رهبری واجد این شرایط و مناسب این مقام هستن
یعنی اثبات کنید که رهبری منتخب هستن ازبین این افراد واجد الشرایط


:53:

خب سوال شما رو میشه به چند بخش تقسیم کرد:

اول اینکه بله میتونند باشند کسانی دیگه.ولی من فکر کنم اینجور جواب بدم بهتر باشه: 1- یکی از طلبه ها از آیت الله وحید خراسانی(دامه برکاته) از وضع مردم و کشور شکایت کردند.ایشون جواب دادند به آن فرد که آیا من میتوانم رهبر کشور باشم؟اون فرد یکم فکر کرد و گفت نه.بعد ایشون گفتند چه کسی بهتر از این آقا (رهبر) میتونند کشور رو اداره کنند؟!
2- اگر آیت الله بهجت رو بشناسید که بعدی میدانم کسی چیزی از در مورد بزرگی ایشون نشنیده باشه!!!
آیت الله صدیقی که از شاگردان آیت الله بهجت(ره) هستند عرضه داشتند که: اینم بگم این سخنان جالبه که در مراسم ایام فاطمیه سال 89 در حضور رهبر زده شده است!!!
دو جمله رو میگم و بسنده میکنم.به وقل شعر معروف
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
1- از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظمرهبری چیست؟
آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم"
2- دوستان به نظر من اگر بخواد جمله ای اثر داشته باشه همین بسنده میکنه.من خودم گریم میگیره این جمله رو هر وقت مبینم

همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضهداشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشانراجع به آقای خامنه ای سوال کردم و
حضرت پاسخ دادند: " آقایخامنه ای از ماست."


خب این در مورد تایید علما و این رو هم بگم که از این بیانات زیاد است ولی من به همین چند مورد بستده کردم.

اما قسمتی دیگه اینه که چرا ایشون رهبر شدند؟باید بگم که شما برای شهرتون یه نماینده رو انتخاب میکنید که نمایندتون باشه.
ببینید در بین ما اگه ببینیم علما و فقها بیشتر آشناترند به مسائل دینی و یه جایی به نام مجلس خبرگان تشکیل میشه.بعد در بین اونها افرادی انتخاب میشند که بهشون میگیم مجلس خبرگان.بعد باید یک نفر انتخاب بشه که همه از اون فرمان ببرند برای همین طبق رای گیری و انتخابی که توسط اونها انجام شد رهبر عزیز انتخاب شدند.حالا بماند که امام خمینی(ره) خود چقدر سفارش کردند که ...

ان شاالله این تاپیک ادامه پیدا خواهد کرد ...
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
علامه حسن زاده آملی:
سینه ی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (آیت الله خامنه ای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه ای کبیر بود.
منبع: نشریه پرتو سخن 16/06/90
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
آیت الله بهجت(ره):

آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت.

وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟

مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.
 

Rah!GO!zaR

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
خسته نباشد :gol:
معنای نائب را که دیگه میدونیم دوست گرامی .......... حتی اگه دنبالش هم نبوده باشیم تو کتب دین و زندگی دوران دبیرستان بوده و مطمئنا دبیران مربوطه هم توضیحی دادند .......و همونطور که یکی از دوستان بیان کردند ........ چیزی که ما از معنای نائب عام فهمیدیم این بوده که همه مراجع تقلید را شامل میشه ........ حالا هر کی مرجع اعلم را که باتوجه به سه راه ممکن تشخیص داد ازش تقلید میکنه و کاریش نداریم.....بماند:gol:

اینکه رهبر مون را هم مجلس خبرگان انتخاب کردند و حالا سفارشاتی هم که اقای خمینی در این رابطه داشتند را هم در جریان هستیم....... و اینکه مجلس خبرگان را هم ماتعیین میکنیم را هم میدونیم ............... حالا بماند باز این که البته من از هر کی پرسیدم اینجوری بوده باز اگه اشتباه میکنم و غیر از این بوده لطفا توضیح بدید تا اگاه بشم ........ برای انتخاب نمایندگان و .... تبلیغات صورت میگیره و همه در جریان هستید اما برای مجلس خبرگان اینجوری نبوده ........حتی من یادمه چند سال پیش فکر میکنم 2 سال پیش ما رفتیم واسه نمایندگان مجلس رای بدیم یه برگه دادند دستمون گفتند برای خبرگان هم رای بدید ..... یعنی ما اصلا نمیدونستیم که انتخابات خبرگان هم هست .....تا این حد.....حالا باز اگه من اشتباه میکنم لطفا بگین .....:gol:

اما چیزی که من به اون ایراد گرفتم ....... اون جمله اقای حسن زاده بود ...... که منظورشون از ندیدن مکروه و مولا دونستن رهبر چی بوده ؟؟؟؟؟

حالا من این حرف ها را میزنم همه فکر میکنن من ضد ولایت فقیه ام و از این حرفا ........ نه دوستان اینطور نیست ....... من تو خانواده ای زندگی میکنم که زیاد از این بحث ها صورت میگیره ...... یک سری از اشکالات ای که وارد میکنم از خودمه یک سری از اشکالات از دوستان و اطرافیان هست ...... میخوام اگاه بشم ....... همین:rolleyes:

و یک درخواست دیگه از شما اقای یار اقا ....میشه بگین اون جریان طلبه ای که رفتند پیش ایت الله وحید خراسانی از کجا نوشتید ..... منبع منظورمه ..... اگه منبع بدید ممنون میشم ...... :gol:

تشکر:gol:
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
سوالاتون ماشاالله انقدر زیاد بود که من یادم رفت چی گفتید:Dشوخی کردم.
اول از همه بگم نه هیچکس فکر بد حق نداره بکنه.هرکسی یه عقیده ای داره و باید از راهش اگه اشتتباه بود درست شه.خود رهبر در مورد دختران بی حجاب گفتند که اینکه موهاشون بیرونه دلیل بر این نیست که نباید عکس من ودست بگیره یا دوسدار ما نباشه نه.اون عیب ظاهری داره بنده عیبم باطنیه و ...

تا یادمه بگم که اون سخنان آیت الله وحید خراسانی رو من فیلمشو دارم که براتون میذارم.راوی رو اسمش یادم رفته ولی آدم مورد اطمینانیه و خیلی از قضایا رو ایشون روایت کردند.بفرمایید.البته در این فیلم چند سخن دیگر آیت الله وحید در مورد رهبری هست که حتما ببینید.

ببینید کاربر محترم.یکسری اصطلاحات بین علما و اهل علم و دل وجود داره که مفصله توضیحش.توصیه میکنم خودتون برید دنبال کنید و نتیجه بهتری بدست میاد.اگر من توضیح بدم عین اینه که من بیام ریاضی سال سوم دبیرستان رو درس بدم در صورتی که شما سال اول هستید.
فقط اینو بگم که اصلاح ندیدن مکروه به معنی معصوم بودن نیست.اصلا مکروه به اون معنایی که ما فکر میکنیم نیست.اگر دیده باشید رهبر (روحی فدا) انگشتر به دست چپ میکنند در صورتی که عمل مکروهی است در احادیث ما درسته؟؟؟ پس این مکروه اون مکروه نیست.بخدا توضیحش سخته یعنی نشدنیه که من نوشتنی منظورمو بگم
بعدشم اگر شنیده باشید و کسانی که در متن این چیزها باشند میدونند که خیلی از بزرگان لغب معصوم بهشون داده شده.من از یک بزرگی شنید م که میگفت معصومیت درجه بندی داره.این که بعضی ها میگند که آیت الله بهجت (ره) از سن بلوغ تا مرگ یک گناه نکرده چیز عجیبی نیست.وقتی که ما چهره ایشون یا سخنانشون رو میشنویم یا داستان هاشونو میخونیم میدونیم پس شدنی است.
یا بزرگانی مثل سید بن طاووس که به نظر بنده و خیلی از بزرگانی مثل خود آیت الله بهجت(ره) نظیر ندارد لقب معصوم بهشون داده شده.نمونه های دیگه: سید بحرالعلوم و...
ولی مطمئن باشید این به این معنا نیست که همپای ائمه اطهار باشند.امیدوارم توضیحاتم کامل باشه برای شما و دیگر دوستان

من الان از مسافرت اومدم و فقط برای احرتام به شما جواب دادم.ان شاالله فردا ادامه بحثو جواب میدم.یاعلی:53:
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
نگاه میکنم چیزی نمونده جواب بدم دیگه.دیشب خیلی خوابم میومده انگار گفتم بقیشو فردا ...;))

ان شاالله بحثو ادامه میدم
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
با سلام خدمت دوستانی که در بحث شرکت کردند .
بحث خوبی رو دوست عزیزمون یار اقا انتخاب کردند ولی انصافا روند خوبی رو انتخاب نکردند چون وقتی موضوع به این مهمی رو قراره که تبیین کنیم با داستان از افراد دیگری هرچند عالم و علامه نمیتوان اثبات کرد چون بحمد الله در مورد این موضوع به اندازه کافی دلیل داریم و میتوان استدلال منطقی کرد .چون تمسک به داستانهایی اینچنین بیشتر از تاثیر مثبت ،تاثیر منفی میتواند داشته باشد (منظورم این نیست که دوستانی که سوال پرسیدند تبعات منفی این داستانها بودند بلکه به طور عام گفتم )
در مورد سوالی که خانوم کیانا پرسیدند که با توجه به اون شرائط پس همه علما و فقها میتوانند به عنوان نائب عام قرار بگیرند پس چطور یک نفر باید ولایت رو عهده دار باشه ؟
با اجازه دوستان در این مورد مطالبی رو عرض کنم
از مسلمات فقه شیعه این است که فقها همگی حق تصرف دارند و ولی امر هستند .اما این بدین معنا نیست که اگر ده نفر فقیه بودند به اندازه 10 نفر هم حاکم اسلامی وجود داشته باشد چرا که اگر اینچنین باشد تعدد ارا بوجود می اید ،تعدد تدبیربوجود می اید مثلا یک حاکم و فقیه اعتقاد به صلح داشته باشد و فقیه و حاکم دیگری اعتقاد به جنگ و حاکم دیگر معتقد به قطع روابط و.....این موجب تعدد آرا می شود و موجب هرج و مرج و اختلاف و چند گانگی (نه دوگانگی ) در جامعه می شود و جامعه اسلامی هیچ وقت نمیتواند به ارمانهای اسلامی و ارزشی خود نائل اید .

فقیه عادل از حیث فقیه بودن بر فقیه عادل دیگر ارجحیت و برتری ندارد اما اگر یک فقیه عادل جامع الشرائط عهده دار حکومت اسلامی شد و اعمال ولایت کرد دیگر فقیهان موظف هستند اعمال ولایت وی را محترم شمرده و از ایشان حمایت کنند و از اختلاف بپرهیزند .
با توجه به این که طبعیعت مساله حکومت و کشور داری طوری است که تعدد بردار نیست یعنی تعدد ولی امر در یک زمان و در یک منطقه باعث اختلافات می شود لذا اگر چه به لحاظ ثبوتی نصب اولیای متعدد ممکن است اما در مقام اعمال ولایت در زمان واحد و جامعه واحد جز تعیین ولی امر شرعی واحد چاره ای نیست لذا از بین فقیهان عادل فقیه عادل واحدی معین می شود تا وی ولایت داشته باشد و اعمال ولایت نماید و دیگر فقها علی رغم این که همگی واجد ولایت فعلیه هستند مجاز به اعمال ولایت نیستند و فقط در مقام مرجعیت و فقیه بودن میتوانند فتوا صادر کنند نه حکم حکومتی و باید ولی امر را در تصدی ولایت یاری و کمک کنند .
به عنوان حرف اخر ولایت فقیه در عصر غیبت امام عصر عج یک واجب کفایی است و همچنین اعمال ولایت از قبیل حکم است نه فتوا به همین خاطر هر یک از فقها که شرائط در او فراهم بود وان را عهده دار شد از دیگران ساقط میشود پس انتصاب الهی نه به نصب فرد واحد است ونه به نصب مجموع من حیث المجموع بلکه به نصب جمیع است یعنی همه فقها جامع الشرائط به ولایت منصوب هستند .همچنین مساله ولایت مثل نماز جماعت نیست تا هر عادلی بتواند عهده دار امامت جماعت شود بلکه ولایت در مرتبه اول وظیفه کسی است که اعلم ،اتقی،اشجع و مدبر تر از دیگران باشد .
پس هیچ وقت در حکومت اسلامی وجود فقهای متعدد و واجد شرائط موجب اشکال نخواهد شد زیرا بهر حال یکی از انها واجد شرائط در نظر مردم و یا خبرگان می باشند که خبرگان هم منتخب مردم میباشند
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
امام خميني(ره) خطاب به مقام معظم رهبري در زمان رياست جمهوري ايشان: هر موقعي‌كه شما به سفر مي‌رويد، من مضطرب هستم تا برگرديد. خيلي سفر نرويد! همچنين امام راحل در مورد امام خامنه اي مي فرمودند : شما مانند خورشيدي هستيد كهنورافشاني مي كنيد.

کیهان 26/4/86
 
بالا