پرستار به صورت رنگ پریده،ولب های ترک خورده
و پاهای زخمیش نگاه کرد و گفت:
برادر اجازه بدید،داروی بیهوشی تزریق کنم،
اینطوری کم تر درد میکشید.
باناله گفت:نه خواهر،بیهوشم نکن،
داروتو نگه دار برای اونایی که زخم عمیق تر دارند.
به یاد حاج احمدمتوسلیان،صلوات
:sal19: