[h=1]
[/h]
از نظر علماي قديم عادت و ايجاد يک ملکه و خوي نيکو و يا طبيعت ثالث مبتني بر فضيلت، اصلي ترين محصول تربيت است و اساساً تربيت چيزي جز ايجاد فضائل و عادات نيکو در فرد نيست. به عبارتي ساده تر: تربيت همان فن تشکيل عادت است.
از نظر علماي قديم: «روحيه انسان در ابتدا حکم ماده ي شل و قابل انعقادي مثل گچ را دارد که ابتدا که آن را در آب مي ريزند شل است و بعد سفت مي شود. وقتي اين ماده شُل است آن را در هر قالبي بريزيم به همان شکل درمي آيد. مي توان آن را به صورت انسان درآورد يا به صورت خوک و يا خروس.
در هر قالبي که بريزيم همين که سرد شد همان شکل را مي گيرد و سفت مي شود. مي گويند روح انسان در زمان کودکي حالت قابل انعطافي دارد و مانند همان ماده ي شل است، و هر چه انسان بزرگتر شود قابليت انعطاف آن کمتر مي شود. اينکه گفته اند "العلمُ فِي الصَّغَر کَاالنَّقشِ فِي الحَجَر اختصاص به علم ندارد گفته شد: اَلتَّرّ بِيَةُ فِي الصَّغَر کَاالنَّفش فِي الحَجَر، البته علماي امروز هم به تربيت دوران کودکي بيشتر اهميت مي دهند.»
(تعليم و تربيت در اسلام- مرتضي مطهري- ص 77 و 78)
از نظر علماي قديم عادت و ايجاد يک ملکه و خوي نيکو و يا طبيعت ثالث مبتني بر فضيلت، اصلي ترين محصول تربيت است و اساساً تربيت چيزي جز ايجاد فضائل و عادات نيکو در فرد نيست. به عبارتي ساده تر: تربيت همان فن تشکيل عادت است.
از نظر علماي قديم: «روحيه انسان در ابتدا حکم ماده ي شل و قابل انعقادي مثل گچ را دارد که ابتدا که آن را در آب مي ريزند شل است و بعد سفت مي شود. وقتي اين ماده شُل است آن را در هر قالبي بريزيم به همان شکل درمي آيد. مي توان آن را به صورت انسان درآورد يا به صورت خوک و يا خروس.
در هر قالبي که بريزيم همين که سرد شد همان شکل را مي گيرد و سفت مي شود. مي گويند روح انسان در زمان کودکي حالت قابل انعطافي دارد و مانند همان ماده ي شل است، و هر چه انسان بزرگتر شود قابليت انعطاف آن کمتر مي شود. اينکه گفته اند "العلمُ فِي الصَّغَر کَاالنَّقشِ فِي الحَجَر اختصاص به علم ندارد گفته شد: اَلتَّرّ بِيَةُ فِي الصَّغَر کَاالنَّفش فِي الحَجَر، البته علماي امروز هم به تربيت دوران کودکي بيشتر اهميت مي دهند.»
(تعليم و تربيت در اسلام- مرتضي مطهري- ص 77 و 78)