1 ـ جبران نقص
لبعض مـوالیه: عاتب فلانا و قل له: ان الله اذا اراد بعبـد خیــرا اذا عوتب قبل.(۱)
امام على النقى (ع) به یکـى از دوستـانـش فـرمـــود:
فلانى را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده اى خواهد, هرگاه تـوبیخ شـود, بپذیـرد.(و در صـدد جبـران نقص خـود بـرآیـد).
۲ـ جایگاه اجابت دعا
ان لله بقـاعا یحب ان یـدعى فیها فیستجیب لمن دعاه و الحیـر منها.(۲)
همانا براى خداوند بقعه هایى است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعاى دعا کننده را به اجابت رسـانـد, و حـائر حسیـن (ع) یکى از آنهاست.
۳ـ خدا ترسى
مـن اتقـى الله یتقـى, و مـن اطـاع الله یطـاع , ومـن اطاع الخالق لم یبال
سخط المخلوقین. و مـن اسخط الخالق فلییقـن ان یحل به سخط المخلوقیـن.(۳)
هر کـس از خدا بترسد, مردم از او بترسند, و هر که خدا را اطاعت کند, از او اطاعت کنند, و هر که مطیع آفریدگار باشد باکى از خشـم آفریدگان ندارد, وهر که خـالق را به خشـم آورد, بـایـد یقیـن کنـد که به خشـم مخلـوق دچـار مـى شــود.
۴ـ اطاعت خیر خواه
مـن جمع لک وده و رایه فاجمع له طـاعتک.(۴)
هر که دوستـى ونظر نهایـى اش را براى تو همه جانبه گرداند, طاعتت رابراى او همه جانبه گردان.
۵ـ اوصاف پروردگار
ان الله لایوصف الا بما وصف به نفسه, وانى یوصف الذى تعجز الحواس ان تدرکه و الارهـام ان تنـاله و الخطـرات ان تحـده و الابصـار عن الاحـاطه به.
ناى فى قربه و قرب فـى نایه,کیف الکیف بغیران یقال: کیف, و این الاین بلا ان یقـال: ایـن, هـو, منقطع الکیفیه و الاینیه, الـواحـد الاحـد, جل جلاله و تقـدست اسماوه.(۵)
به راستـى که خدا جز بدآنچه خودش را وصف کرده وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکـش عاجز است, و تصورات به کنه او پى نبرند, و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیکـى اش دور است و با همه دورىاش نزدیک. کیفیت و چگـونگـى را پـدیـد کرده بدون این که خـود کیفیت و چگونگى داشته باشد , مکان را آفریده بدون ایـن که خـود مکانى داشته باشد. او از چگـونگـى و مکان بر کنار است, یکتاى یکتاست, شکوهش بزرگ و نامهایش پاکیزه است.