ولایت فقیه به زبان ساده...
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حضرت حجت(سلام الله علیه) در حدیثی مشهور به اسحاق بن یعقوب میفرمایند :
و اما الحوادث الواقعه ،فارجعوا الی رواه حدیثنا. فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علیهم.
(کمال الدین ، شیخ صدوق؛ ج 2 ؛باب 45 ؛ص 483)
و در مورد رویداد های زمان؛ به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند
و من حجت خدا بر آنها هستم.
از اينكه فرموده اند آنان حجت من بر شمايند می فهمیم وظیفه ی ما گردن نهادن به حكم آنان
است زیرا حكمی كه آنان كنند برای ما به مثابه حكم امام زمان است اطاعت ما از آنها،
اطاعت ما از امام زمان است، رضايت آنها رضايت ايشان است نارضايتي آنها، نارضايتي ايشان
است
خب حالا اگر بين فقها اختلاف نظر بود چي؟
عقل حكم مي كند كه باید از حکم مرجع اعلم پیروی کرد که آن شخص اعلم را خود علما انتخاب
میکنند.
يعني اگر فتوای یک عالم با آن شخص اعلم فرق کرد(در احکام مدنی)؛ ما ملزم به اجرای
حکم فرد اعلم هستیم. در کنار این که نظارت بر آن فرد اعلم باز به عهده ی خود علما است.
در حديثي كه هم از امام صادق و هم از امام حسن عسگري عليهما السلام رسيده
هم مي خوانيم:
عن الصادق ـ عليهالسّلام ـ :
فما کان من الفقها صائنا لنفسه ؛حافظا لدینه ؛مخالفا لهواه ؛مطیعا لامر مولاه ؛
فللعوام ان یقلدوه و ذلک لا یکون الا لبعض فقها الشیعه لا کلهم
(بحار ؛ ج 2 ,ص 6 - احتجاج طبرسی، چاپ نجف ، ج2 ، ص 263 تا 265)
عن ابی محمد العسكری (علیه السلام):
«فاما من كان الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه
فللعوام ان یقلدوه و ذلك لا یكون الا فی بعض فقهاالشیعه لاكلهم
(تفسیر الامام العسكری (علیه السلام) تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدی، قم 1409 ق، ص 300؛ احمد بن علی الطبرسی (م 560 ق)، الاحتجاج، تحقیق سیدمحمد باقر خراسانی، نجف، درالنعمان، ج 2، ص 263
ترجمه: هر کس از فقها که نگهبان دین خود ؛مخالفت کننده با هوی نفس خود ؛
فرمان بردار فرمان خداوند خود باشد ؛پس بر مردم است که از او پیروی کنند.
این ویژگی ها وجود ندارد مگر در بعضی فقیهان شیعه نه در همه ی آنها.
همانطور كه قبلا گفته شد همه ي فقها حجت امام زمان بر مردم نيستند بلكه آنهايي چنين اند كه آن شرايط را داشته باشند خب در امور حكومتي كه همه مي دانند بايد يك تصميم گيرنده ي نهايي وجود داشته باشد وگرنه فساد ناشي از اختلاف نظر ها و تشخيص ها واضحه يقينا ما مجبوريم يك تصميم گيرنده ي نهايي داشته باشيم
اون تصميم گيرنده ي نهايي در ايران اسلامي توسط خود علما انتخاب شده يعني عالمان به اين نتيجه رسيده اند كه فلان فرد از همه علما عالم تر است اعلم است او را به عنوان ولي فقيه معرفي كردند ايشان در امور حكومتي و ولايتي حجت امام زمان بر تك تك ما هستند.
حالا هركس مي خواد بهانه تراشي كنه يا مطيع باشه ، ديگه خودش مي داند و خداي خودش
ولي لطفا به نفس پرستي ها رنگ توجيه نديم!
http://www.montazeranezohour.ir/
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و اما الحوادث الواقعه ،فارجعوا الی رواه حدیثنا. فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علیهم.
(کمال الدین ، شیخ صدوق؛ ج 2 ؛باب 45 ؛ص 483)
و در مورد رویداد های زمان؛ به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند
و من حجت خدا بر آنها هستم.
از اينكه فرموده اند آنان حجت من بر شمايند می فهمیم وظیفه ی ما گردن نهادن به حكم آنان
است زیرا حكمی كه آنان كنند برای ما به مثابه حكم امام زمان است اطاعت ما از آنها،
اطاعت ما از امام زمان است، رضايت آنها رضايت ايشان است نارضايتي آنها، نارضايتي ايشان
است
خب حالا اگر بين فقها اختلاف نظر بود چي؟
عقل حكم مي كند كه باید از حکم مرجع اعلم پیروی کرد که آن شخص اعلم را خود علما انتخاب
میکنند.
يعني اگر فتوای یک عالم با آن شخص اعلم فرق کرد(در احکام مدنی)؛ ما ملزم به اجرای
حکم فرد اعلم هستیم. در کنار این که نظارت بر آن فرد اعلم باز به عهده ی خود علما است.
در حديثي كه هم از امام صادق و هم از امام حسن عسگري عليهما السلام رسيده
هم مي خوانيم:
عن الصادق ـ عليهالسّلام ـ :
فما کان من الفقها صائنا لنفسه ؛حافظا لدینه ؛مخالفا لهواه ؛مطیعا لامر مولاه ؛
فللعوام ان یقلدوه و ذلک لا یکون الا لبعض فقها الشیعه لا کلهم
(بحار ؛ ج 2 ,ص 6 - احتجاج طبرسی، چاپ نجف ، ج2 ، ص 263 تا 265)
عن ابی محمد العسكری (علیه السلام):
«فاما من كان الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه
فللعوام ان یقلدوه و ذلك لا یكون الا فی بعض فقهاالشیعه لاكلهم
(تفسیر الامام العسكری (علیه السلام) تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدی، قم 1409 ق، ص 300؛ احمد بن علی الطبرسی (م 560 ق)، الاحتجاج، تحقیق سیدمحمد باقر خراسانی، نجف، درالنعمان، ج 2، ص 263
ترجمه: هر کس از فقها که نگهبان دین خود ؛مخالفت کننده با هوی نفس خود ؛
فرمان بردار فرمان خداوند خود باشد ؛پس بر مردم است که از او پیروی کنند.
این ویژگی ها وجود ندارد مگر در بعضی فقیهان شیعه نه در همه ی آنها.
همانطور كه قبلا گفته شد همه ي فقها حجت امام زمان بر مردم نيستند بلكه آنهايي چنين اند كه آن شرايط را داشته باشند خب در امور حكومتي كه همه مي دانند بايد يك تصميم گيرنده ي نهايي وجود داشته باشد وگرنه فساد ناشي از اختلاف نظر ها و تشخيص ها واضحه يقينا ما مجبوريم يك تصميم گيرنده ي نهايي داشته باشيم
اون تصميم گيرنده ي نهايي در ايران اسلامي توسط خود علما انتخاب شده يعني عالمان به اين نتيجه رسيده اند كه فلان فرد از همه علما عالم تر است اعلم است او را به عنوان ولي فقيه معرفي كردند ايشان در امور حكومتي و ولايتي حجت امام زمان بر تك تك ما هستند.
حالا هركس مي خواد بهانه تراشي كنه يا مطيع باشه ، ديگه خودش مي داند و خداي خودش
ولي لطفا به نفس پرستي ها رنگ توجيه نديم!
http://www.montazeranezohour.ir/
