مهم تعدد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با عایشة، حفصة،ام حبیبة، صفیة، و میمونة به همین انگیزه بوده است كه به بررسی هر یك میپردازیم:


1.ام حبیبة: وی دختر ابوسفیان است؛ یعنی همان كسی كه خاندان او با دودمان رسالت دشمنی آشتی ناپذیر داشت.ام حبیبة وقتی با همسرش عبد الله بن جحش در دومین بار به حبشه مهاجرت كرد، شوهرش در آنجا مرتد شد و به دین نصرانیت گروید؛ ولی خود او در دین اسلام ثابت قدم باقی ماند. (21)


ام حبیبة سخت در اضطراب و ناراحتی به سر میبرد؛ زیرا از یك طرف، شوهر او مرتدّ شده بود و از طرف دیگر، پدرش دشمن درجه یك پیغمبرصلی الله علیه وآله بود و نمیتوانست به او پناه ببرد. رسول خداصلی الله علیه وآله با او ازدواج كرد تا هم از عمل نیكش قدردانی شود و هم پدر او دست از دشمنی با آن حضرت بردارد و هم خود او از خطر محفوظ بماند. (22)


2. صفیة: ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با صفیة دختر حی بن اخطب، بزرگ یهودیان بنی النضیر، به این علت صورت گرفت كه پدرش ابن اخطب در جنگ بنی النضیر كشته شد و شوهرش در جنگ خیبر به دست مسلمانان به قتل رسید و خود او در همین جنگ به اسارت در آمد. رسول خداصلی الله علیه وآله او را آزاد كرد و سپس به ازدواج خود در آورد تا به این وسیله هم او را از ذلت اسارت حفظ كند و هم داماد یهودیان شده باشد و یهود به این خاطر، دست از توطئه و كینه توزی علیه او بر دارد. (23)


همچنین این ازدواج زمینه و بستری شد تا بسیاری از یهودیان مشتاقانه به اسلام روی آورند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
3. میمونة: وی از قبیله بزرگ بنی مخزوم بود كه رسول خداصلی الله علیه وآله در سال 7 هجری با وی ازدواج كرد. (24)


پس از صلح حدیبیة، پیامبرصلی الله علیه وآله برای اداء مناسك حج سه روز به مكه آمد و میمونة از طریق خواهرش، عباس را واسطه قرار داد تا خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله ببخشد. قرآن كریم اقدام میمونة را چنین گزارش كرده است: «وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِی»؛ (25) « [و همچنین حلال كردم] زن مؤمنی كه خود را [داوطلبانه] به پیامبر ببخشد [و برای خود مهری نخواهد]
پیامبرصلی الله علیه وآله كه منتظر فرصتی بود تا بیشتر در مكه بماند و دل مشركان را به دست آورد و آنها را متحوّل سازد، بلافاصله پذیرفت و درخواست كرد تا جشن عروسی بر پا كنند و ولیمهای داده شود؛ ولی مشركان به استناد مهلت سه روزه، قرارداد را نپذیرفتند و گفتند: ما را به غذای تو نیازی نیست. (26) پیامبرصلی الله علیه وآله نیز به ناچار مكه را ترك گفت.


آیا پذیرش همسری میمونة كه خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بخشید، در شرائطی كه آن حضرت پس از صلح حدیبیه برای انجام مناسك حج به مكه رفته بود و مكه در التهاب این حضور قرار داشت و درخواست پیامبرصلی الله علیه وآله برای برگزاری جشن و دادن ولیمه ازدواج كه با كمال تأسف توسط سران شرك پذیرفته نشد، نشانه روشنی بر آن نیست كه در این ازدواج، جلب قلوب مكّیان به اسلام و مسلمین مدّ نظر بوده است؟


4. حفصة: از روایات اهل سنّت به دست میآید كه ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با حفصة ظاهراً یك ازدواج سیاسی بوده است.
این مطلب از كلام پدرش عمر بر میآید؛ زمانی كه پیامبرصلی الله علیه وآله حفصة را طلاق داد و خواست كه برای بار دوم او را طلاق دهد، عمر به حفصة چنین گفت: «وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَا یحِبُّكِ وَ لَو لَا اَنَا لَطَلَّقَكِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله؛ (27) به خدا سوگند! به یقین دانستم كه رسول خداصلی الله علیه وآله تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود، هر آینه پیامبرصلی الله علیه وآله تو را طلاق داده بود.»


5. عایشه: ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با عایشه نیز به انگیزههای سیاسی - اجتماعی بوده است.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
· پاورقــــــــــــــــــــی

1) حیات محمد، هیكل، ص 315.
2) خدیجه دختر خویلد بانویی محترم و با شخصیت بود. ایشان دو بار شوهر كرده بود و «ابوهاله» و «عتیق مخزومی» شوهران متوفّای او بودند. (تاریخ طبری، ج 3، ص 1127.)
3) همسران پیامبر، عقیقی بخشایشی، ص 78.
4) همان، ص 78.
5) همان.
6) ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، صص 307 - 308.
7) ر. ك: فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج 1، ص 269.
8) احزاب / 28.
9) بحارالانوار، ج 22، ص 191.
10) مستدرك حاكم، ج 1، ص 16.
11) صحیح بخاری، ج 4، ص 230.
12) ازدواج النبی صلی الله علیه وآله، دكتر موسی شاهین، ص 20.
13) ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 309.
14) ر. ك: بحارالانوار، ج 22، ص 203.
15) ر. ك: ناسخ التواریخ، ج 4، ص 1882.
16) ر. ك: ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 309.
17) سیره ابن هشام، ج 2، ص 294؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 260.
18) طبقات ابن سعد، ج 8، ص 120.
19) ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 310.
20) تفسیر نمونه، ج 17، ص 318.
21) سیره ابن هشام، ج 1، ص 223.
22) ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 310.
23) همان، ص 310؛ سیره نبویه، ابن هشام، ج 3، ص 351.
24) بحارالانوار، ج 2، ص 203.
25) احزاب / 50.
26) تاریخ طبری، ج 3، ص 100.
27) صحیح مسلم، ج 4، ص 165.
 
بالا