معناي ام ابيها

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
ام ابيها به معناي مادر پدرش، يکي از القاب و کنيه هاي حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ است، آن حضرت داراي القاب و کنيه هاي متعددي بودند از جمله کنيه هاي آن حضرت همين ام ابيها بود.

کنيه هاي ديگرشان: ام الحسن، ام الحسين، ام الحسنين، ام المحسن، ام الائمه، (مادر امامان) مي باشد.[1]کنيه ام ابيها را پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به آن حضرت داده است که نشان از مهرباني و برقراري روابط عاطفي شديد بين پدر و فرزند است. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به حضرت صديقه طاهره، احترام فوق العاده و عزت فراوان قائل بودند و به همين جهت او را مادر پدرش ناميد. و با آن کنيه او را خطاب مي نمودند و اين حرمت فوق العاده ي پيامبر به دخترش در اجتماع عرب و در بين اعرابي که دختران را خوار مي شمردند داراي اهميت معنوي و اجتماعي بود و فرهنگ جديدي در ميان عرب ايجاد کرد و حقوق زنان را که مورد بي مهري در ميان ملت هاي ديگر نيز بود، احياء نمود.

عرب داشتن دختر را ننگ خانواده مي دانست. ملت هاي ديگر نيز به زن به عنوان کالا يا ابزاري جهت ارضاي غرايز مي نگريستند اما پيامبر آن فرهنگ را از ميان برداشت و فرهنگ اسلام را جايگزين آن کرد. پيامبر اکرم با کنيه هاي زيبا، دختران و بانوان و حتي فرزندان پسر را ياد کرد، تا کنيه هاي زشتي که عرب به همديگر مي دادند از ميان بردارد و فرهنگ احترام متقابل و ارزش اجتماعي انسان را احياء کرد پيامبر اکرم با اين رسوم و آداب فرهنگي که بر محور قرآن تکيه داشت مي خواست در ميان اهل اسلام و امت مسلمان فرهنگ سازي کند، و فرهنگ نويني که بر پايه ارزش ها استوار بود ايجاد نمايد از اين روي دختر خود را با کنيه ي «ام ابيها» ياد مي کرد.

علاوه بر اين پيامبر اکرم از کنيه دادن به دخترش اهداف ديگري نيز داشت. آن حضرت مي خواست به جامعه ي اسلام و مسلمانان بفهماند که فاطمه در دين اسلام جايگاه مهمي دارد، و بايد احترام او هم چنان باقي بماند. مي خواست جايگاه فرزندان و اهل بيت فاطمه و همسرش علي، را براي آنان مشخص سازد؛ تا هرگز به حقوق آن ها مردم تعدي نکنند و حقوق آنان را پايمال ننمايند. اين حرمت پيامبر بر اساس توصيه خداوند و آيه تطهير و آيه مودت[2] قرآن بود که خداوند پيامبر(ص) را درباره آنان توصيه کرد، و شايد اين تعبير اشاره و لطافت ديگري نسبت به اصل وجود حضرت و مسائل ديگر دارد که بر ما معلوم نيست.





------------------------
منبع:

[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالوفاء، ج42، ص90.
[2]. احزاب / 33؛ شوري / 23.
 
بالا