پاسخ : عوام زدگی از دیدگاه قرآن و حدیث
5. دلخون شدن آزادمردان و اصلاحطلبان
حکومت عوام، آزادمردان و اصلاح طلبان روحانیت همچون آیات عظام حائری، بروجردی، امام خمینی(رحمه الله) و دیگران را دلخون کرده است و می کند:
شرح این هجران و این خون جگر *** این زمان بگذار تا وقت دگر
این بخش را با خاطره ای از استاد شهید مرتضی مطهری(رحمه الله) پی می گیریم که خود از پیشگامان اصلاح حوزه و سازمان روحانیت بود و از عوام زدگی، به شدت نفرت داشت. ایشان می گوید:
در سالهای اقامتم در حوزه ی علمیه ی قم که افتخار شرکت در محضر درس پرفیض مرحوم آیت الله بروجردی ـ اعلی الله مقامه ـ را داشتم، یک روز در ضمن درس فقه، حدیثی به میان آمد به این مضمون که از حضرت صادق(علیه السلام) سؤالی کردند و ایشان جوابی دادند. شخصی به آن حضرت می گوید: قبلاً همین مسأله از پدر شما امام باقر(علیه السلام) سؤال شده، ایشان طور دیگر جواب دادند، کدام یک درست است؟ حضرت صادق فرمود: آن چه پدرم گفته، درست است. بعد اضافه کردند: شیعیان آن وقت که سراغ پدرم می آمدند، با خلوص نیّت می آمدند و قصدشان این بود که حقیقت را بفهمند، بروند و عمل کنند و او هم عین حقیقت را به آنها می گفت، ولی اینها قصدشان هدایت یافتن و عمل نیست، بلکه می خواهند ببینند از من چه می شنوند تا به این طرف و آن طرف بازگو کنند و فتنه به پا کنند. من ناچارم که با تقیه به آنها جواب بدهم. چون این حدیث متضمن تقیه از خود شیعه بود، نه از مخالفین، فرصتی به دست آن مرحوم داد که درد دل خود را بگویند. گفتند: «تعجب ندارد» تقیه از خودیها مهمتر و بالاتر است. من خودم در اول مرجعیت عامه، گمان می کردم که وظیفه من استنباط (و فتوا دادن) است و از مردم عمل. هر چه من فتوا بدهم، مردم عمل می کنند، ولی در جریان بعضی فتواها (که برخلاف ذوق و سلیقه عوام بود) دیدم مطلب این طور نیست.[8]
6. به رنج افتادن مردم
قرآن می فرماید:
بدانید رسول خدا در میان شما است. به یقین، اگر در بسیاری از امور، از شما پیروی کند، به مشقت خواهید افتاد.[9]
همانگونه که برخی مفسران گفته اند این آیه نشان می دهد پس از خبر دادن «ولید» از مرتد شدن طایفه ی «بنی المصطلق»، گروهی از مسلمانان ساده دل و ظاهربین به پیامبر فشار می آوردند که با این طایفه بجنگد. در این باره قرآن می فرماید که او رهبر است. پس انتظار نداشته باشید که (عوام زده باشد) و از شما پیروی کند. برای تحمیل افکار خود بر او فشار نی اورید; زیرا این به زیان شما است.