خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است كه امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مىدارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى باشد. او شبیه ترین مردمان است به من در سیما و گفتار و كردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مىشود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشكار مى سازد...
وجود مقدس حضرت بقیةالله الاعظم ، اروحنا له الفداء، در معارف به عنوان «خونخواه كشته كربلا» (1) شناخته شده و شیعیان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسین(علیه السلام) و یارانش را یكى از آرزوهاى بزرگ خود مىدانند، (2) تا جایى كه در هر عاشورا به یكدیگر اینگونه سر سلامتى مى دهند:
«اعظمالله اجورنا بمصابنا بالحسین(علیه السلام)و جعلنا و ایاكم منالطالبین بثاره مع ولیهالامامالمهدى من آل محمد:» (3)
خداوند پاداش ما را در عزاى مصیبتحسین(علیه السلام) بزرگ گرداند و او شما را از جمله كسانى كه به همراه ولى اش امام مهدى از آل محمد: به خونخواهى او برمى خیزند قرار دهد.
در یك كلام نام حسین(علیه السلام) و مهدى(علیه السلام) براى شیعیان یادآور یك حكایت ناتمام است، حكایتى كه آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و پایان بخش آن حضرت بقیةالله الاعظم (علیه السلام) است.
در هر حال از آنجا كه در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایىناپذیر برخوردارند. از همین رو مناسب دیدیم كه در ایام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى كه از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(علیه السلام) رسیده است اشاره كنیم:
1. نسب مهدى(علیه السلام)
حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در روایتهاى متعددى به این موضوع كه حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان و نوادگان ایشان است اشاره كرده اند كه از جمله آنها روایتى است كه در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسولالله (صلی الله علیه واله) فاجلسنى على فخذه و قاللى: اناللهاختار من صلبك یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و كلهم فىالفضل والمنزلة عندالله سواء» (4)
بر جدم رسول خدا، كه درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو نه امام را برگزیده است كه نهمین نفر از ایشان قیامكننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع كه قائم آل محمد(صلی الله علیه واله) از نسل حسین(علیه السلام) و نهمین نواده اوست در روایات بسیارى ، كه از طریق شیعه و اهل سنت روایتشده، آمده است و هر گونه شك و تردید نسبت به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرین ذخیره الهى را برطرف مى سازد.
«دخلت على النبى (صلی الله علیه واله) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه وفاه و یقول: انت سید ابن سید انت، امام ابن امام ، انت حجة ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم.» (5)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم كه آن حضرت در حالى كه حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مىزند و مى فرماید: تو آقایى فرزند آقایى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نهگانهاى، از نسل تو نهمین حجت و قیامكننده آنان بر خواهد خاست.
2. عدالتگسترى مهدى(علیه السلام)
عدالت و تشكیل جامعهاى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى كه از زندگى انسان بر كره خاك م ىگذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریت خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود كشیده اند، اما جز در مقاطع كوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان بدرستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى كه از پیامبر اكرم(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم شیعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یكى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(علیه السلام) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حكومت او امكانپذیر دانسته اند.
از جمله این روایتها روایتى است كه از حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نقل شده و در آن آمده است:
«لولم یبق منال دنیا الا یوم واحد ، لطول الله عزوجل ذلك الیوم حتى یخرج رجل من ولدى ، فیملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما ، كذلك سمعت رسولالله (صلی الله علیه واله) یقول» (6)
اگر از عمر دنیا تنها یك روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى م ىگرداند كه مردى از فرزندان من قیام كند و دنیا را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، كه درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
پیامبر گرامى اسلامى (صلی الله علیه واله) نیز قیام عدالت گستر نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام) را چنین بیان مىكنند:
«... و جعل من صلبالحسین(علیه السلام) ائمة یقومون بامرى ...التاسع منهم قائم اهل بیتى ، مهدىامتى ، اشبهالناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله ، یظهر بعد غیبتة طویلة و حیرة مظلة ، فیعلن امرالله و یظهر دینالله ...فیملا الارض قسطا و عدلا ، كما ملئت جورا و ظلما.» (7)
... خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است كه امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مىدارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى باشد. او شبیهترین مردمان استبه من در سیما و گفتار و كردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مىشود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشكار مىسازد... پس زمین را از عدل و داد لبریز مى كند پس از آنكه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.
3. صابران در غیبت مهدى(علیه السلام)
یكى از اركان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع كسى است كه همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مىكند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تكذیب نابخردان هراس به دل راه نمى دهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یكدیگر بوده و فضیلت بسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت بر شمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) كه خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تكلیف الهى است در بیان مقام منتظرانى كه صبر و شكیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مى ورزند مىفرماید:
«منا اثنا عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین على بن ابىطالب، و آخرهم التاسع من ولدى ، و هوالقائم بالحق ، یحیىالله بهالارض بعد موتها، و یظهر به دینالحق علىالدین كله ، ولو كرهالمشركون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علىالدینآخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان كنتم صادقین»، اما انالصابر فى غیبته علىالاذى و التكذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسولالله (صلی الله علیه واله)» (8)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد كه اولین آنها امیرمؤمنان علىبنابىطالب(علیه السلام) و آخرین آنها نهمین فرزند من است. و اوست قیام كننده به حق ، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنكه مرده است زنده مىكند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مىدهد، اگر چه مشركان نپسندند. براى او غیبتى است كه گروهى در آن از دین خدا بر مىگردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مىمانند، كه این گروه را اذیت كرده و به آنها مىگویند:
«پس این وعده چه شد اگر راست مىگویید؟» آگاه باشید آنكه در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تكذیب صبر كند همانند كسى است كه در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه واله) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بى شمارى در روایات ما كه براى منتظران فرج بر شمردهاند به اعتبار همین صبر و شكیبایى و تحمل مشكلاتى است كه منتظران واقعى فرج بر خود هموار مىكنند. چنانكه در روایتى كه از امام صادق(علیه السلام) وارد شده، آمده است:
«...فلا یستفرنك الشیطان، فانالعزة لله ولرسوله و للمؤمنین، و لكن المنافقین لایعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، یرى منال اذى والخوف ، هو غدا فى زمرتنا...» (9)
شیطان تو را تحریك نكند. زیرا كه عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است لیكن منافقان نمىدانند ، آیا نمىدانى كسى كه منتظر امر ما (حاكمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى كه مىبیند شكیبایى ورزد، در روز بازپسین در كنار ما خواهد بود...
4. خصال مهدى(علیه السلام)
حضرت مهدى(علیه السلام) عصار و فشرده عالم هستى (10) و وارث همه انبیاء اولیاء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیكویى را كه در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع كرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد روایتهاى بسیارى وارد شده كه از جمله آنها مىتوان به روایت زیر كه از حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام) نقل شده اشاره كرد:
« فى القائم منا سنن منالانبیاء: سنة من نوح، و سنة من ابراهیم ، و سنة منموسى و سنة منعیسى ، و سنة من ایوب و سنة من محمد(صلی الله علیه واله) . فاما من نوح: فطولالعمر; واما من ابراهیم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغیبة; و اما من عیسى: فاختلافالناس فیه، واما منایوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(صلی الله علیه واله) فالخروج بالسیف.» (11)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهیم ، سنتى از عیسى ، سنتى از ایوب: و سنتى از محمد(صلی الله علیه واله) از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیدهماندن ولادت و كنارهگیرى از مردم ، از موسى، ترس و غیبت از جامعه ، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا، و از محمد(صلی الله علیه واله) قیام با شمشیر را .
__________________
پینوشتها:
1. ر. ك: قمى ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى كه در دعاى مزبور آمده چنین است:
«این الطالب بدم المقتول بكربلاء»
2. ر. ك: همان ، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئلالله الذى اكرم مقامك و اكرمنى ان یرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بیت محمد:»
3. همان جا
4. القندوزى، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع المودة ، نجف ، مكتبةالحیدریة، 1411 ق ، ص 590 ، به نقل از: موسوعة كلماتالامام الحسین(ع)، قم ، دارالمعروف ، 1415 ق ، ص659 ، ح 688 .
5. حسینى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص139 ، به نقل از: قرشى،على اكبر، اتفاق در مهدى موعود7، ص 35
6.الشیخالصدوق،ابوجعفرمحم� �بنعلىبنالحسین، كمالالدین و تمامالنعمة، تهران، دارالكتب الاسلامیة،1359 ق، ج 1 ، ص317 ، ح 4; به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 661، ح693 .
7. همان ، ج 1، ص257 ، به نقل از: حكیمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم ، 1374 ، صص36-35.
8 . همان ، ج 1، ص317 ، به نقل از موسوعة كلماتالامامالحسین، صص666- 655، ح703.
9. الكلینى ، محمدبنیعقوب، الكافى ، ج 8 ، ص37، به نقل از حكیمى،محمد، همان، ص293 .
10. در برخى از تفاسیر كلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است.
11. علمالیقین ، ج 2 ، ص793 ، به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسین(ع) ، صص669- 668، ح 710 .
منبع : فصلنامه موعود شماره 2
وجود مقدس حضرت بقیةالله الاعظم ، اروحنا له الفداء، در معارف به عنوان «خونخواه كشته كربلا» (1) شناخته شده و شیعیان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسین(علیه السلام) و یارانش را یكى از آرزوهاى بزرگ خود مىدانند، (2) تا جایى كه در هر عاشورا به یكدیگر اینگونه سر سلامتى مى دهند:
«اعظمالله اجورنا بمصابنا بالحسین(علیه السلام)و جعلنا و ایاكم منالطالبین بثاره مع ولیهالامامالمهدى من آل محمد:» (3)
خداوند پاداش ما را در عزاى مصیبتحسین(علیه السلام) بزرگ گرداند و او شما را از جمله كسانى كه به همراه ولى اش امام مهدى از آل محمد: به خونخواهى او برمى خیزند قرار دهد.
در یك كلام نام حسین(علیه السلام) و مهدى(علیه السلام) براى شیعیان یادآور یك حكایت ناتمام است، حكایتى كه آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و پایان بخش آن حضرت بقیةالله الاعظم (علیه السلام) است.
در هر حال از آنجا كه در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایىناپذیر برخوردارند. از همین رو مناسب دیدیم كه در ایام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى كه از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(علیه السلام) رسیده است اشاره كنیم:
1. نسب مهدى(علیه السلام)
حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در روایتهاى متعددى به این موضوع كه حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان و نوادگان ایشان است اشاره كرده اند كه از جمله آنها روایتى است كه در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسولالله (صلی الله علیه واله) فاجلسنى على فخذه و قاللى: اناللهاختار من صلبك یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و كلهم فىالفضل والمنزلة عندالله سواء» (4)
بر جدم رسول خدا، كه درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو نه امام را برگزیده است كه نهمین نفر از ایشان قیامكننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع كه قائم آل محمد(صلی الله علیه واله) از نسل حسین(علیه السلام) و نهمین نواده اوست در روایات بسیارى ، كه از طریق شیعه و اهل سنت روایتشده، آمده است و هر گونه شك و تردید نسبت به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرین ذخیره الهى را برطرف مى سازد.
«دخلت على النبى (صلی الله علیه واله) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه وفاه و یقول: انت سید ابن سید انت، امام ابن امام ، انت حجة ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم.» (5)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم كه آن حضرت در حالى كه حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مىزند و مى فرماید: تو آقایى فرزند آقایى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نهگانهاى، از نسل تو نهمین حجت و قیامكننده آنان بر خواهد خاست.
2. عدالتگسترى مهدى(علیه السلام)
عدالت و تشكیل جامعهاى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى كه از زندگى انسان بر كره خاك م ىگذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریت خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود كشیده اند، اما جز در مقاطع كوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان بدرستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى كه از پیامبر اكرم(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم شیعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یكى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(علیه السلام) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حكومت او امكانپذیر دانسته اند.
از جمله این روایتها روایتى است كه از حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نقل شده و در آن آمده است:
«لولم یبق منال دنیا الا یوم واحد ، لطول الله عزوجل ذلك الیوم حتى یخرج رجل من ولدى ، فیملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما ، كذلك سمعت رسولالله (صلی الله علیه واله) یقول» (6)
اگر از عمر دنیا تنها یك روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى م ىگرداند كه مردى از فرزندان من قیام كند و دنیا را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، كه درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
پیامبر گرامى اسلامى (صلی الله علیه واله) نیز قیام عدالت گستر نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام) را چنین بیان مىكنند:
«... و جعل من صلبالحسین(علیه السلام) ائمة یقومون بامرى ...التاسع منهم قائم اهل بیتى ، مهدىامتى ، اشبهالناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله ، یظهر بعد غیبتة طویلة و حیرة مظلة ، فیعلن امرالله و یظهر دینالله ...فیملا الارض قسطا و عدلا ، كما ملئت جورا و ظلما.» (7)
... خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است كه امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مىدارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى باشد. او شبیهترین مردمان استبه من در سیما و گفتار و كردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مىشود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشكار مىسازد... پس زمین را از عدل و داد لبریز مى كند پس از آنكه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.
3. صابران در غیبت مهدى(علیه السلام)
یكى از اركان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع كسى است كه همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مىكند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تكذیب نابخردان هراس به دل راه نمى دهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یكدیگر بوده و فضیلت بسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت بر شمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) كه خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تكلیف الهى است در بیان مقام منتظرانى كه صبر و شكیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مى ورزند مىفرماید:
«منا اثنا عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین على بن ابىطالب، و آخرهم التاسع من ولدى ، و هوالقائم بالحق ، یحیىالله بهالارض بعد موتها، و یظهر به دینالحق علىالدین كله ، ولو كرهالمشركون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علىالدینآخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان كنتم صادقین»، اما انالصابر فى غیبته علىالاذى و التكذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسولالله (صلی الله علیه واله)» (8)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد كه اولین آنها امیرمؤمنان علىبنابىطالب(علیه السلام) و آخرین آنها نهمین فرزند من است. و اوست قیام كننده به حق ، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنكه مرده است زنده مىكند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مىدهد، اگر چه مشركان نپسندند. براى او غیبتى است كه گروهى در آن از دین خدا بر مىگردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مىمانند، كه این گروه را اذیت كرده و به آنها مىگویند:
«پس این وعده چه شد اگر راست مىگویید؟» آگاه باشید آنكه در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تكذیب صبر كند همانند كسى است كه در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه واله) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بى شمارى در روایات ما كه براى منتظران فرج بر شمردهاند به اعتبار همین صبر و شكیبایى و تحمل مشكلاتى است كه منتظران واقعى فرج بر خود هموار مىكنند. چنانكه در روایتى كه از امام صادق(علیه السلام) وارد شده، آمده است:
«...فلا یستفرنك الشیطان، فانالعزة لله ولرسوله و للمؤمنین، و لكن المنافقین لایعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، یرى منال اذى والخوف ، هو غدا فى زمرتنا...» (9)
شیطان تو را تحریك نكند. زیرا كه عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است لیكن منافقان نمىدانند ، آیا نمىدانى كسى كه منتظر امر ما (حاكمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى كه مىبیند شكیبایى ورزد، در روز بازپسین در كنار ما خواهد بود...
4. خصال مهدى(علیه السلام)
حضرت مهدى(علیه السلام) عصار و فشرده عالم هستى (10) و وارث همه انبیاء اولیاء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیكویى را كه در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع كرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد روایتهاى بسیارى وارد شده كه از جمله آنها مىتوان به روایت زیر كه از حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام) نقل شده اشاره كرد:
« فى القائم منا سنن منالانبیاء: سنة من نوح، و سنة من ابراهیم ، و سنة منموسى و سنة منعیسى ، و سنة من ایوب و سنة من محمد(صلی الله علیه واله) . فاما من نوح: فطولالعمر; واما من ابراهیم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغیبة; و اما من عیسى: فاختلافالناس فیه، واما منایوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(صلی الله علیه واله) فالخروج بالسیف.» (11)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهیم ، سنتى از عیسى ، سنتى از ایوب: و سنتى از محمد(صلی الله علیه واله) از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیدهماندن ولادت و كنارهگیرى از مردم ، از موسى، ترس و غیبت از جامعه ، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا، و از محمد(صلی الله علیه واله) قیام با شمشیر را .
__________________
پینوشتها:
1. ر. ك: قمى ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى كه در دعاى مزبور آمده چنین است:
«این الطالب بدم المقتول بكربلاء»
2. ر. ك: همان ، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئلالله الذى اكرم مقامك و اكرمنى ان یرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بیت محمد:»
3. همان جا
4. القندوزى، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع المودة ، نجف ، مكتبةالحیدریة، 1411 ق ، ص 590 ، به نقل از: موسوعة كلماتالامام الحسین(ع)، قم ، دارالمعروف ، 1415 ق ، ص659 ، ح 688 .
5. حسینى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص139 ، به نقل از: قرشى،على اكبر، اتفاق در مهدى موعود7، ص 35
6.الشیخالصدوق،ابوجعفرمحم� �بنعلىبنالحسین، كمالالدین و تمامالنعمة، تهران، دارالكتب الاسلامیة،1359 ق، ج 1 ، ص317 ، ح 4; به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 661، ح693 .
7. همان ، ج 1، ص257 ، به نقل از: حكیمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم ، 1374 ، صص36-35.
8 . همان ، ج 1، ص317 ، به نقل از موسوعة كلماتالامامالحسین، صص666- 655، ح703.
9. الكلینى ، محمدبنیعقوب، الكافى ، ج 8 ، ص37، به نقل از حكیمى،محمد، همان، ص293 .
10. در برخى از تفاسیر كلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است.
11. علمالیقین ، ج 2 ، ص793 ، به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسین(ع) ، صص669- 668، ح 710 .
منبع : فصلنامه موعود شماره 2