نقش وجود امام در جهان هستی

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
در این مقاله برآنیم که مختصر کاوشی در بحث ضرورت امام (ع) یا نقش امام معصوم (ع) در جهان هستی داشته باشیم و از لحاظ اعتقادی این ضرورت و ایفای نقش امام (ع) را بررسی نماییم.

یکی از مسائل بسیار مهم حیاتی و عقیدتی ، اعتقاد به ضرورت وجود امام معصوم (ع)در جهان هستی میباشد. شیعیان بر این باور هستند که زمین هیچ وقت از حجّت خداوند خالی نمیماند ، خواه آن حجّت ظاهر و آشکار باشد و خواه مخفی و پنهان.

جهان تا بوده ، چنین بوده و در آینده نیز تا قیامت چنین خواهد بود. اول خلقت هستی ، خداوند حضرت آدم (ع) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و اینچنین فرمود: إنی جاعلٌ فی الارض خلیفهً ، و بعد از حضرت آدم (ع) پیامبران دیگر به عنوان خلیفه الهی ، بر روی زمین ، رسالت خویش را انجام دادند تا به خاتم پیامبران رسید. و بعد از پیامبر گرامی اسلام (ص) ، امامان معصوم (ع)حجّت و خلیفه الهی بر روی زمین شدند. و هیچگاه این حُجَجِ الهی از بین نخواهند رفت مگر اینکه حجّت دیگری جانشین آنها شود تا روز قیامت.

حضرت امام صادق (ع) درباره این مسأله میفرماید:
«و الله ما تَرَکَ الله عزوجلّ الارضَ قَطُّ مُنذُ قَبَضَ ادَمَ اِلّا و فیها اِمَامٌ مُهْتَدی بِهِ الی الله عزوجّل و هو حجهُ الله عَلیَ العباد»؛ قسم به خداوند عزیز و جلیل که: خدا از زمانی که آدم را قبض روح کرد ، هرگز اهل زمین را به حال خود رها نکرد، جز اینکه در آن امامی قرار داد که مردم به وسیله او به سوی خدا هدایت شوند ، و او حجّت خدا بر تمامی بندگان است. (کمال الدین: ج1، ص230)

امام صادق (ع) برای تأَکید و تأیید بیشتر قدمی فراتر نهاده و فرمودند:
«الحجه قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الخلق وَ بَعْدَ الخَلق»؛ حجّت خدا پیش از خلق بوده و با خلق هم همیشه بوده و بعد از خلق هم خواهد بود.

در این مقاله برآنیم که مختصر کاوشی دربحث ضرورت امام (ع) یا نقش امام (ع) در جهان هستی داشته باشیم و از لحاظ اعتقادی این ضرورت و ایفای نقش امام (ع) را بررسی نماییم.

اعتقاد به ضرورت وجود امام (ع) با دلیل علمی و عقلی که همراه او است هر چه تمامتر پیش رفته و میرود و روز به روز در جامعه درخشانتر میشود ، امّا از آنجایی که در هیچ اصلی از اصول ، و هیچ امری از امور در طول تاریخ بلامنازع نبوده ، و در گوشه و کنار جهان مورد نقد و بررسی قرار گرفته ، این اصل اعتقادی شیعیان نیز از چنین آسیبی محفوظ نمانده. جامعه امروزی که ما در آن زندگی میکنیم متأسفانه تؤام با شرایطی است که زندگی اصیل اسلامی را تبدیل به جامعه صنعتی یا عصر ماشین کرده است و بعضی روشنفکران ، جامعه امروزی را به جامعه مدرن تعبیر میکنند امّا باید گفت این جامعه به جهاتی دوران محرومیت انسانها است، محرومیت و فاصله گرفتن انسانها از معارف اسلامی که بسیار رنجآور است. آنکه با کتاب و مذهب و معارف میانهای دارد و آتش به اصول عقایدی شیعه است آرام است و اعتراضی به این اعتقاد اسلامی مبنی بر ضرورت و وجود امام (ع) ندارد امّا مشکل عمده از طرف کسانی است که آشنایی با دین و مذهب نداشته و بُعد معارفی آنها در مذهب تا جایی است که الفبای دین را از یاد بردهاند. خوب است نگاهی به سخنان پوچ و بیمحتوای کسروی ملعون داشته باشیم که میگوید: «خداوند چه اصراری در مورد این انسان ویژه دارد ، تا او را برای روز موعود ذخیره کرده ، و به خاطر او قوانین حاکم بر طبیعت را در هم بریزد! مگر مادرِ دهر ، در روز نیاز از زائیدن رهبر با کفایت عقیم است؟!» (کسروی، جهانگیری، ص69)

برای اینکه مسئله ضرورت وجود مقدس امام (ع) بر همگان روشن شود توجه دقیق نسبت به جهان هستی لازم است. در جهان هستی برای اینکه این مجموعه با پدیدههای مختلف در کنار همدیگر قرار بگیرند باید مشیّت و اراده الهی آنها را به دور مرکز و محوری جمع نماید که این مرکز و هسته مرکزی است که توانسته آن مجموعهها را به صورت منظّم در بیاورد و دوام و بقاءِ آن پدیدهها در پرتو تجلّی آن هسته مرکزی میباشد.

پیوند این مجموعهها با هسته مرکزی ، پیوندی محکم و لاینفکّ است تا جاییکه اگر لحظهای به اندازه یک چشم بر هم زدن این ارتباط قطع شود آن مجموعهها به فنا و نابودی خواهند رفت و مصداق «لِسَاختِ بِاهلها» خواهند شد. و اینک جان مطلب و جوهر کلام ، در جهان انسانها است ، انسانی که در جهان هستی اشرف مخلوقات است ، هسته مرکزی او چیست؟ تا بتواند به وسیله این محور و مرکز به حیات خویش ادامه دهد؟! با اندک تأملی میتوان گفت اینطور توضیحی نسبت به این سؤال ارائه داد و آن اینکه:
همیشه در جهان انسانها یک انسان کامل یعنی (انسان + کمال) وجود دارد و باید هم وجود داشته باشد تا کسانی که کامل نیستند در پرتو وجود او به حیات خود ادامه داده و چنگ به دامان او بزنند و در سایه الطاف او زندگی نمایند. این انسان کامل به شهادت تاریخ همیشه بوده و بعد از این هم تا جهان باقی است خواهد بود.

و این هماناست که امام باقر (ع) میفرماید:
«مَا خَلِقَتِ الدُنْیا مُنْذُ خَلَقَ اللهُ السّمواتِ والارض، مِنْ امام عَدِلٍ الی اَنْ تَقومَ الساعهُ حُجهَ لله فیها علی خلقه»؛ پروردگار عالم از زمانیکه آسمانها و زمین را آفرید هرگز جهانی را خالی از امام عادلی که حجّت خدا در زمین بر خلایق عالماند قرار نداده و تا قیامت هم خالی نخواهد گذاشت. (معجم احادیث الامام المهدی: ج3، ص343)

«بِبَقائِه بَقْیَتِ الدُنیا، بِیُمْنِهِ رُزِق الوری و بوجودِهِ ثَبْتَتِ الارض و السماءِ»؛ دنیا به بقای او باقی است و به برکتش به خلق روزی میرسد و زمین و آسمان به برکت وجودش برقرار است.

بر این اساس تشبیه امام زمان (ع) به خورشید فروزان در اخبار وارده روشن میشود. زیرا امام زمان (ع) همانند آفتاب جهان تاب هسته مرکزی جهان انسانیّت است و جهان انسانها به دور آن محور میچرخد و مطاف اصلی انسانها میباشد.

ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع) میپرسد:
«أتبقی الارضُ بغیر امامٍ؟ قال: لو بَقِیت الارضُ بِغیرِ امامٍ ساعه لَساختْ»؛ آیا زمین بدون امام میماند؟ فرمود: اگر زمین ساعتی بدون امام باشد فرو میریزد.(کمال الدین: ج1، ص201)

این قاطعیت تا آنجایی است که حضرت ضرورت وجود امام را محکمتر میکند و میفرماید:

«لَوْ کَانَ الناسُ رَجُلَین لَکانَ اَحدُهُما الامام و قَال (ع) اِنَّ اخِرَ مَنْ یَموتُ الامامُ لِئلا یَحْتَجَّ اَحَدٌ علی الله عزوجّل اَنَّه تَرَکَهُ بَغیرِ حجه لله علیه»؛ امام صادق (ع) فرمود: اگر مردم زمین تنها دو نفر باشد قطعاً یکی از آن دو امام است. سپس فرمود: آخرین کسی که بمیرد امام است، تا کسی بر خدای عزوجّل اعتراض نکند که او را بدون حجّت و امام واگذاشته است.(کافی، کتاب الحجه، ص180)

خداوند از باب قاعده لطف بر بندگان خود منّت گذاشته و با ارسال رسل و انتخاب امام (ع) در زمین به عنوان حجّت خود هم باعث هدایتِ انسانها میشود و همین اینکه در روز قیامت انسانها بهانهای برای ضلالت خود نداشته باشند.

مسئله ضرورت امام (ع) در سخن امام رضا (ع) در نوع خود بینظیر و گرانبها است. امام فرمود:
«لَوْ خَلَتِ الارضُ طَرْفَهَ عینٍ مِنْ حُجَّهِ لَسَاخَتْ بِاهْلِهَا»؛ اگر به مقدار یک چشم بر هم زدن زمین خالی از حجّت باشد همه مردم نابود میشوند. (معجم احادیث الامام المهدی: ج4، ص176)

جان عالم وابسته به این رابطه و هسته مرکزی است. امام (ع) واسطه بین خدا و خلق است. او واسطه فیض الهی است. امام (ع) ریسمان الهی است که انسانها باید به آن چنگ بزنند تا از فنا و نابودی در امان باشند. در قرآن هم اشاره به این مطلب شده است و بیانگر همین مسئله است:
«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا»

حال سؤالی ممکن است پیش آید که چرا خداوند باید امام (ع) را واسطه بین خود و مخلوقات قرار دهد تا از ضرورت وجود امام (ع) بحث صورت بگیرد ، مگر اینکه خدا نمیتواند خود مستقیم بر انسانها حاکم و حجّت باشد؟

پاسخ مختصری در این باره وجود دارد. قرآن می فرماید چونکه خدا میتواند: «اِنَّ الله علی کل شیء قدیر» (سوره نور، 45)

اما در عین قدرت و توانایی ، مشیّت و اراده او این است که همه چیز از طریق وسیله و واسطه انجام دهد. ارسال رسل نمود و امامان معصوم (ع) را خلیفه و حجّت خود بر روی زمین قرار داد. حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «خداوند خودداری و امتناع فرموده که کارهای را بدون اسباب فراهم آورد، سپس برای هر چیزی سبب و وسیلهای قرار داد. و برای هر سببی شرح و گشایشی مقرر داشت و برای هر شرحی نشانهای گذاشت و برای هر نشانهای دری گویا نهاد. (آنها پیامبران و ائمه معصومین (ع) هستند). و عارف حقیقی کسی است که این را بشناسد. و نادان حقیقی کسی است که این در را نشناسد. این درب ناطق و گویا رسول خدا و ما هستیم.» (اصول کافی: ج1، ص183)

امام صادق (ع) در بیانی دیگر میفرماید:
«مَنْ اَتَی البُیُوتَ مِنْ اَبْوابِهَا اهتَدی وَ مَنْ اَخذَ فی غَیْرِهِا سَلَكَ طَریقَ الرَّدی»؛ هر کس از در وارد خانه شود هدایت یافته و هر که راه دیگر پیش گیرد طریق هلاکت پیموده است. (کافی: ج2، ص47)

پیامبران و ائمه (ع) واسطه فیض الهی هستند که خداوند فرموده: «وابتغوا اللهِ الوسیله» (مائده/35)

بنابراین پس از این توضیحات لازم است گفته شود که از جمله مسائلی که دانستن آن در موضوع (ضرورت وجود امام (ع)) و معرفت و شناخت ، ضرورت است. مسئله (فیض) و (وساطت) است.

خداوند تبارک و تعالی که مبدأ هستی میباشد فیّاض مطلق است که فیض از آن مبدأ ناشی میشود و تنها به وسیله (واسطه فیض) به جهان هستی و انسانها میرسد و آن واسطه فیض ، انسان کامل و قابلی است که علاوه بر توانایی و قابلیت ، صلاحیت دریافت و پرداخت را دارد. حضرت صاحب الزمان (ع) در کلامی میفرماید:

«قُلُوبُنا اوعِیهٌ لِمَشیَة الله»؛ خداوند به وسیله امام (ع) نعمات خود را بر انسانها ارزانی داشته و تمام این جهان به برکت آنها دوام و بقاء دارد ، به واسطه آنها به خلق روزی میرسد و آسمان و زمین استوار مانده. این همان اعتقاد درونی ماست. (تفسیر نور الثقلین: ج5، ص486)

در این جهان تمام انسانها علی الخصوص شیعیان فقط و فقط به برکت صاحب الزمان (عج) زندگی میکنند. امام زمان (ع) در نامهای که به شیخ مفید مینویسند میفرماید: «ما همیشه پشتوانه و تکیهگاه شیعیان هستیم که اگر یک لحظه از آنها غافل شویم نابود خواهند شد.»

امام زمان (عج) در جامعه امروزی حجّت خداوند بر روی زمین است که انسانها باید به دور این محور اصلی بچرخند. گرچه امام زمان (عج) در غیبت به سر میبرد و دست انسانها به صورت مستقیم از دامن فیض آن حضرت کوتاه است امّا در پرتو وجود مقدّس آن امام (ع) جهان هستی به بقای خود ادامه میدهد و زمین ساکنانش را در کام خود فرو نمیبرد و خداوند به برکت وجود او رشته فیوضاتش را از انسانها قطع نمیکند و طول غیبت مانع فیض ، فیاض نمیشود ، چرا که خورشیدی که پشت ابر است ، فایده خود را به ساکنان میرساند علاوه بر اینکه همیشه خورشید پشت ابر نمیماند. و خطاب آخر اینکه امام سجاد (ع) تمام این ضرورتهای وجود امام (ع) و نقش امام (ع) را در بیان گهرباری اینچنین توصیف میکند:

«نَحْنُ ائمهُ المسلمین و حُجَجُ الله علی العالمین و ساده المؤمنین و قادَهُ الْغُرِّ اَلْمُحَّجلینَ وَ مَوالیِ المؤمنینَ وَ نَحْنُ اَمانُ لِاَهْلِ الارضِ کَما اَنَّ النُّجُومَ امانٌ لِاَهل السَّماءِ وَ نَحْنُ الذّین بِنَا یُمْسِكُ الله السّماءِ اَنْ تَقَعَ علی الارض اِلّا باذنه و ینا یُمْسِکُ الارضَ اَنْ تَمیدَ باهلها وَ بِنَا یُنَزِّلُ الغیثَ وَ تُنْشِرُ الرْحَمَه وَ تُخْرِجُ برکات الارضِ و لولا ما فی الارضِ منّا لساخت باهلها ثم قال: ولم تَخْلِ الارضُ مُنْْذُ خَلَقَ الله ادم من حجه الله فیها ظاهرٌ مشهورٌ او غائبٌ مستوراً وَ لَا تَخْلو الی اَنْ تَقُومَ الساعَهُ من حجِهِ الله فیها و لو لا ذلک لم یَعْبدُ اللهَ»؛ ما پیشوای مسلمانان و حجّتهای خدا بر جهانیان ، و سرور و مولای مؤمنان و رهبر سفیدرویانیم. ما رمز بقای اهل زمین هستیم ، همانطوری که ستارگان عامل بقای اهل آسمان هستند. (کمال الدین: ج1، ص207)

خداوند به برکتِ ما آسمان را برافراشت و از سقوطِ آن جلوگیری کرد و به برکت ما زمین را نگه داشت تا بر سر اهلش نریزد. به برکتِ ما باران رحمت را فرستاد و رحمت خویش را منتشر ساخته ، و برکات را از زمین بیرون میآورد. اگر از ما کسی در زمین نباشد زمین اهل خود را فرو خواهد برد. از وقتی که خدا زمین را خلق کرد، هرگز زمین از حجّت خدا (آشکار یا پنهان) خالی نبوده و همچنان تا قیامت هم خالی نخواهد بود و اگر چنین نباشد خداوند عبادت نمیشود.

ای وجود تو سرمایه وجود همه کس وی ظلِّ وجود تو، وجودِ همه کس
گر فیض تو یک لحظه به عالم نرسد معلوم شود بود و نبود همه کس.

سجاد سلیمی

منبع : نشریه الکترونیکی ساعت صفر​
 
بالا