عشق و محبت، گاهی صادق و حقیقی است و گاهی کاذب و بی معنا . در این نوشتار با ویژگیهای هرکدام از این دو نوع عشق و محبت آشنا میشویم .
یکی از معیارهای اخلاقی حیاتبخش مکتب اسلام «عشق و محبت» است .
قرآن کریم در مورد محبت میفرماید:
«و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله و الذین آمنوا اشد حبا لله ...» (1) .
«بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند و آنها را همچون خدا دوست دارند، اما آنهایی که ایمان دارند، محبتشان به خدا شدیدتر است ...» .
مؤمنان به خدا دل بسته اند و دوستان او هستند ولی مشرکان و کافران دوستان بتها هستند، اما محبت مؤمنان به خدا از حبت بت پرستان بیشتر است; چون هیچ زیبایی به اندازه خدا جمیل نیست و هیچ معرفتی به اندازه معرفت او کمال نیست و هیچ انسانی به اندازه مؤمن عارف نیست، از اینرو هیچ انسانی به اندازه مؤمن، عاشق و محب نیست . مؤمنان مردمی اندیشمند و دانا هستند و هرگز ذات پاک او را که منبع همه کمالات است، رها نمیکند .
هر میل و محبتی در برابر عشق به خدا در نظر مؤمنان بیارزش و ناچیز است . اصولا آنها غیر او را شایسته عشق و محبت نمیبینند; زیرا عشق حقیقی همیشه متوجه نوعی از کمال است . انسان مؤمن هرگز عاشق عدم و کمبودها نمیشود، بلکه همواره دنبال هستی و کمال میرود و به همین دلیل آن کسی که هستی و کمالش از همه برتر است، از همه کس به عشق ورزیدن و حبت سزاوارتر است .
همانطور که آیه فوق میگوید: عشق و علاقه افراد با ایمان نسبت به خدا از عشق و علاقه بت پرستان به معبودهای پنداریشان ریشه دارتر و عمیقتر است .
چرا چنین نباشد؟ آیا کسی که واقعیتی را دریافته و به آن عشق و محبت میورزد با کسی که گرفتار خرافه و تخیل است میتواند یکسان باشد؟.
...........
1) بقره، 165 .
تفسیرنمونه، ج1، ص565 .