♦•♦ لباست را ضخیـم تـر کن ♦•♦

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
b9b106d3f4d9f289bc9f1ac4a1dca88e.jpg



هرچه هوا سردتــر شد ،

لباست را ضخیم تــر میکنـی تا سرما بـه تــو نفوذ نکنــد،



هرچه جامعه ات فاسدتر شد


تــو لباس تقوایـت را ضخیـم تـر کن تا بــه تــو نفوذ نکنــد .....

و هرگز نــگو : محیط خرابــه ، منم خــراب شدم ! ! !

هوا که سرد میشه عقل حکم میکنه لباس گرم پوشید ،

جامعه که خراب میشه ، دل حکم میکنه با خدا بود !
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
wt4_10.jpg

شما قضاوت کنید
اُمُل کیه؟!
اونیکه دستور خدارو اطاعت میکنه
وحجاب داره

یا اونیکه تو سرمای زمستون لپاش داره یخ میزنه
وصورتش داره از سرما میلرزه
ولی حاضر نیست که شالش رو یه کم جلو بیاره

دستاش دارن یخ میکنن
ولی حاضر نیست
آستین مانتوش رو بکشه پایین
سرانگشتاش یخ میزنن
ولی حاضر نیست جوراب بپوشه

واقعا خودتون بگید امل کیه؟؟

 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
یکی از علمای مشهد مقدس میگوید: « روزی درمحضرمرحوم آیت الله حاج یونس اردبیلی بودم
که جوانی وارد شد و گفت: مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگام دفن، کیف کوچکی که مقداری اسناد و چک و پول در آن بوده میان قبر افتاده است.
آیا اجازه میفرمایید نبش قبرنموده و مدارک را بردارم؟

ایشان فرمود: همان قسمت از قبر را بشکافید و مدارک را بردارید.
پس از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آن بزرگوار دیدم.
آقا از ایشان سوال فرمود: آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید؟

جوان مضطرب و غمناک بود و پس از اصرار گفت: وقتی من قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه و باریکی دور گردن مادرم حلقه زده بود
و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش میزند .


51381118107649437551.jpg

چنان منظره وحشتناک بود که من وحشت کردم و قبر را پوشاندم.

آقا از آن جوان سوال کرد: آیا مادرت کار زشتی در دوران زندگیش انجام میداد؟
گفت:من چیزی به خاطر ندارم.
فقط او در ارتباط با نامحرم بی پروا بود و پوشش و حجاب را رعایت نمیکرد
و از صحبت و شوخی و خنده با نامحرم باکی نداشت و
چون پدرم از رفتار او ناراحت بود او را نفرین میکرد!»

 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
sikHfj_300.jpg


☁ ✦ ☁ ✦ ☁ ✦ ☁ ✦

شـما دُختـر خـانومی کـه آرایـش میـکنی
لبـاسای جذب می پـوشی
موهـاتو گـوشاتـو ناخُنای لاکــــ زده یِ رنگی رنگی تو بـه رُخ میکشی..
شمـایی کـه ما دُختـرای محجٌـبه رو مسخـره میکـنی
شمـایی کـه فـک میکـنی مـا از پشـت کـوه اومدیم !
بـاید بگـم سخـت در اشتـباهی

تفـاوت منــــ مـحجٌبـه با شـما اینـه که
منـــ
[[ گـدایِ نـگاهِ دیگـران نیستم ]]
[[ تـنهـا نـگـاهِ خُـدایَم مـَرا کـافیـست.. ]]


 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
uulsvk30oq6g9m9df65a.jpg




رسول خدا(ص) ازجبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟

جبرئیل فرمود: بله (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود.

فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت (پدر و برادر و شوهرش و…از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند.
 
بالا