♦♦♦♦♦♦♦♦ چرا دختران زودتر از پسران مکلف میشوند؟♦♦♦♦♦♦♦♦

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"


"حضرت آیتالله جوادی آملی"
*توفیق زن بیش از مرد است*
توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند، حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است.
زيرا ‏تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد، مكلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است.
زن ‏همين كه از نُه سالگى گذشت و وارد دهمين سال زندگى‎ ‎شد، خدا او را به حضور مى‏پذيرد و با او ‏سخن مى‏گويد
و روزه را بر او واجب مى‏كند، مناجاتهاى او را به عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى‏دهد.
آن هنگام كه مرد به عنوان يك نوجوان در حال بازى کودکانه است، زن مشغول راز و نياز ‏و نماز است.
شش سال زمينه‏ سازى كردن، از دوران نوجوانى او را به حضور پذيرفتن، نماز را كه ‏عمود دين است بر او واجب كردن،
روزه را كه سپر دين است و حج را كه وفد الى‏اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضيافتگاه خداوند مى‏روند،
بر زن واجب كردن، اينها همه نشانه آن است كه ‏زن براى دريافت فضائل، شايسته‏تر از مرد است.
و اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً ‏معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.


*یک دستورالعمل*

‎ ‎زن گرچه ممكن است در طى دوران عادت از برخى از عبادت محروم باشد اما تمامى آن‏ها ‏جبران‏پذير است،
زيرا قضاى روزه‏ها را به جا مى‏آورد و براى نماز اگر وضو بگيرد و در مصلّاى خود رو به ‏قبله بنشيند،
و به مقدار نماز، ذكر بگويد ثواب نماز را مى‏برد.
همان گونه كه اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو ركعت واجب، سى يا چهل بار تسبيحات اربعه را تكرار كند،
جبران آن دو ركعت ساقط ‏شده را خواهد كرد.

پس اين گونه از فضائل جبران‏پذير است.‏ ‎
‎عمده آن است كه مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمين سال زندگى شد، ‏
شايستگى خطاب الهى را كسب مى‏نمايد و قبل از آن چنين لياقتى ندارد، زيرا بلوغ، زمينه تشرف به ‏مقام عبوديت است‎.‎ ‎‎

: tasavir 38:​
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
*جشن تکلیف*
درباره يكى از علماى شيعه، ابن طاووس - رضوان اللَّه عليه - نقل شده است كه روز بلوغش ‏را جشن گرفت،
او وقتى از پانزده سالگى وارد شانزدهمين سال زندگى شد دوستان و آشنايان خود ‏را به شكرانه اين كه من نَمُردم و سنّ من به حدّى رسيد
كه خداى سبحان با من سخن گفت و از ‏من تكليف طلب كرد، جشن گرفت چون انسان‎ ‎تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تكليفى خدا نيست،
و به ‏هنگام بلوغ لياقت مى‏يابد كه مورد خطاب خداى سبحان واقع شود.
- اما این که آيا اين جشن، در اسلام ‏مشروعيت دارد و جزو سنن هست يا نه؟
مسأله‏اى جداگانه است، كسى به قصد ورودِ سنّت اقدام ‏به برگزارى اين مراسم نمى‏كند،
بلكه اين جشن را به شكرانه يك نعمت برگزار مى‏نمايد.
و شايد ‏مرحوم سيد ابن طاووس، زير پوشش اطلاقات اوليه كه هر نعمتى به شما رسيده است حق‏شناس و ‏شاكر باشيد،
اين چنين عملى را انجام داده است‎-
.‎ ‎ ‎بر اين اساس، بلوغ يك شرافت است.
آنها كه اهل عرفان هستند، مى‏گويند ما مشرَّف شديم نه ‏مكلّف، چون زحمت و مشقتى در كار نيست، بلكه شرف در كار است.
لذا در مناجات‏الذاكرين امام ‏سجاد (ع) مى‏خوانيم «يا من ذكره شرف» اى خدايى كه نام تو مايه ‏شرافت است.‏
‎ ‎اگر كسى به جايى برسد كه ذكر خدا گويد و در سايه اين ذكر، به ياد خدا باشد و خدا هم به ياد او ‏باشد، شرافتى نصيب او گرديده است،
و این است که زن شش سال قبل از مرد به اين شرافت مى‏رسد.

اگر ‏چنانچه به اين نكته دقت شود، قبل از اين كه مرد به راه بيفتد و در صراط مستقيم گام بردارد،
زن ‏بخش زيادى از اين راه را طى كرده است.
بنابراين هم آن محروميت‏هايى كه زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد،
از همه مزايايى كه مرد محروم است برخوردار ‏مى‏شود.‏

: tasavir 38:​
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
*دلایل جبران محرومیت از عبادات*
‎ ‎در پايان عمر نيز براى زنان غير سادات پس از سن پنجاه سالگى سخن از ايام محروميت نيست ‏
و در اين مدت محروميت نيز اولاً، ايام عادت محدود وچند روز بيشتر نيست.
ثانياً، آنها كه باردارند و ‏توفيق حمل امانت را دارند نيز محروميت از عبادت شامل آنها نمى‏شود،
چون غالباً عادت با حمل ‏جمع نمى‏شود.
ثالثاً، مدت شش سالى كه زن قبل از بلوغ مرد، بالغ مى‏شود، همه نقص‏ها را ‏ترميم مى‏كند.
بنابراين اگر نقصانى در ايمان باشد، علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است،
بلكه اگر زن به اين فكر بيفتد كه دوران شش ساله را مغتنم شمارد، عظمتى فزونتر نيز ‏خواهد يافت.‏ ‎ ‎
از آنچه گفته شد روشن مى‏شود سِرّ بيان حضرت امير - سلام‏اللَّه عليه - در نهج‏البلاغه كه در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبى عليه السلام مى‏فرمايد‎:‎ ‎
»‎فاِنّ المرأة ريحانة وليست بقهرمانة»(1).‏
‎ ‎يعنى اين كه زن ريحان است، بايد او را زودتر از مرد، تحت تربيت و تكليف قرار داد، در غير اين ‏صورت ضايع مى‏شود.
روايتى ديگر نيز از حضرت صادق - سلام‏اللَّه عليه - نقل شده است كه ‏مى‏فرمايد:‏
‎ »‎من اتّخذ امرأة فليكرمها فانّما امرأة أحدكم لعبة فمن اتّخذها فلا يضيّعها»(2).‏
‎ ‎مراد از لعب در روايت، بازيچه و اسباب‏بازى نيست، بلكه يعنى، زن ريحانه است، اين ريحانه را ‏ضايع نكنيد.
اسلام به اولياى مدرسه و منزل دستور مى‏دهد كه به دخترها بيش از پسرها رسيدگى ‏كنيد.
اگر تكليف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع مى‏شود بنابراين اولياى منزل و مدرسه ‏مسؤوليتشان نسبت به دخترها بيش از پسرهاست‎ ‎
‎روى اين تحليل، معلوم مى‏شود زن براى نماز و راز و نياز،
زودتر از مرد آمادگى پيدا مى‏كند و اگر‎ ‎احياناً راههاى عاطفى، زمينه‏هاى انحراف را پيش روى زن قرار دهد،
تكاليف عبادى آن راهها را تعديل ‏مى‏كند تا مبادا به انحراف برود‎.‎


منابع:

‏(1) نهج البلاغه، نامه 31.‏
‏(2) بحارالانوار، ج103، ص224.‏ ‏(زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 379 ـ 382.)‏
حوزه

: tasavir 38:​
 
بالا