پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به همایش ملی فقه هسته ای

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
بسم الله الرحمن الرحیم

picbig_jpg_20142199589170_1524103.jpg

همایش ملی فقه هسته ای (امروز چهارشنبه 30 بهمن )با پیام تصویری حضرت آیت الله جوادی آملی در تهران آغاز به کار کرد . محور اصلی این همایش تبیین مبانی فقهی در مورد بکارگیری سلاحهای هسته ای از ابعاد مختلف می باشد.

به گزارش خبرنگار اسرا نیوز؛ متن پیام معظم له به این شرح است :


اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين والأئمة الهداة المهديين سيّما خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء(عليهما آلاف التحيّة و الثناء) بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!

مقدم شما فرهيختگان, علما، فضلا و اساتيد حوزه و دانشگاه و نخبگان جامعه را گرامي ميداريم و از برگزارکنندگان اين همايش وزين حقشناسي ميکنيم و از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم که آنچه خير و صلاح و فلاح اين نظام است به وسيله قلم نويسندگان و بيان گويندگان و رهنمود راهنمايان مذهبي و دينيِ ما در سطح جامعه منتشر و عمل شود!

آنچه در اين پيام کوتاه مطرح است آن است که نقشه جامع جهانيِ دين درباره مسائل نظامي و سلاح کشتار جمعي و غيرمتعارف چيست؟
نظام اسلامي هم گوشهاي از اين نقشه جامع جهاني را در ايران اسلامي در قلمرو حکومت و امارت خود پياده ميکند.

انبيا عموماً و وجود مبارک حضرت ختمي نبوّت(عليهم آلاف التحيّة و الثناء) خصوصاً, براي اصلاح سه منطقه محلّي و منطقهاي و بينالمللي آمدند و هرکدام به نوبه خود نقشه جامع جهاني را ترسيم کردند تا هرگونه برنامهريزي که در حوزه رسالت و نبوّت خود انجام ميدهند، به صورت يک بافت فرسوده در نيايد. خداي سبحان وجود مبارک رسول گرامي را به عنوان ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمينَ﴾(1)معرفي کرد و ﴿کَافَّةً لِلنَّاسِ﴾(2)ناميد. اگر عنصري رحمت جهاني بود، اوّلين رسالت او ترسيم هندسه جهاني است و اگر هندسه جهاني را ترسيم نکند هر گونه تصميمي در حوزه شهر و کشور خود بگيرد، طولي نميکشد که به صورت بافت فرسوده درميآيد. وجود مبارک حضرت که آمد دو اصل همگاني و هميشگي را به همراه خود داشت:

يعني
  • کليّت
  • دوام

هر عصر و مصري در قلمرو رسالت آن حضرت است, بنابراين پيام او بايد جهاني باشد نه محدود به يک محل و نه محدود به يک منطقه, بايد جهاني باشد و پيامي جهاني است که دو عنصر محوري کليّت و دوام; يعني همگاني و هميشگي را به همراه داشته باشد. چيزي که همگاني و هميشگي است اصلِ حيات است, عقل و عدل است؛ رفاه و آزادي و آسايش و مواسات و مساوات و مانند آن از زيربناي حقوقي بشر است. وجود مبارک آن حضرت اول به عنوان اينکه خداي عالَم بر کرسي رحمت نشسته و جهان را دارد تدبير ميکند با ما سخن گفت ﴿الرَّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي﴾(2) عرش, جِرم و جسم نيست آن مقام فرمانروايي است و آنچه در مقام فرمانروايي خداي سبحان تجلّي دارد رحمانيّت خداست. بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) اين است که صدر و ساقه عالَم, تجلّي اوست «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ»(4) اين خدايي که رحمت بيکران او بر تدبير و عرش فرمانروايي او تجلّي کرده است؛ يعني در عالَم چيزي بر خلاف رحمت نيست و به همين جهت وجود مبارک خليفه خود را به عنوان ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمينَ﴾ معرفي کرده است.

  • پس اصل اول آن است خدايي که مدبّر و مدير نظام هستي است بر تخت رحمانيّت مطلقه مستقر است ﴿الرَّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي﴾ و براساس رحمانيّت مطلقه کار ميکند.
  • اصل دوم آن است که رحمانيّت مطلقه, مقابل ندارد و اگر غضبي هست, قهري هست, انتقامي هست در مقابل رحمت رحيميه است و چون فرمانرواي مطلق رحمت رحمانيه است, پس قهر و غضب و ظلم و مانند آن در عالَم نيست و اينکه گفته ميشود رحمت خدا بيش از غضب خداست اين سخن حق است ولي منظور آن روايات اين نيست که رحمت خدا بيش از غضب اوست منظور اين روايات اين است که رحمت خدا پيش از غضب اوست نه بيش از غضب او; گرچه بيش از غضب او هست. در بيانات نوراني امام سجاد(سلام الله عليه) آمده است «وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَي رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ»؛(5) يعني در ترسيم هندسه و صورت نقشه جهاني, مهندس رحمانيّت است و آن رحمانيّت مطلقه که مقابل ندارد دستور ميدهد کجا غضب باشد و کجا رحمت رحيميه، همين هندسه را رسالت جهاني، کلي، همگاني و هميشگي پيامبر به عهده دارد.
  • وجود مبارک آن حضرت،اصل بعدي آن است که سخن خود را جداگانه طرح کرد، سخن انبياي پيشين را جداگانه طرح کرد و آنها را امضا کرد.

مجموعه سخنان و ره‎آورد و رهتوشههاي انبيا اين است که جهان بر عقل و عدل و صلح و آسايش و رفاه اداره ميشود؛ بر تخريب, بر کُشتن, مخصوصاً کشتار غير متعارف مرضيّ هيچ پيامبري نبود. نمونههايي که قرآن کريم ذکر ميکند نمونه دو رهبر از رهبران مقتدر و قَدر الهي است که عبارتند از :
  • يکي داود است
  • يکي هم فرزند او سليمان.
هر دوي اينها حکومت داشتند که رهبري انقلاب را داود به عهده داشت که ﴿وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾(6)و وجود مبارک سليمان هم سلطنت بيکران داشت؛ اين دو قدرت را قرآن کريم ترسيم ميکند و ميفرمايد در جريان داود که رهبري انقلاب را به عهده داشت، ما آهن سرد را براي او مثل موم نرم کرديم. درباره داود چندين کرامت را قرآن نقل ميکند که به دو کرامت او اشاره ميشود:
  • يکي کرامتهاي علمي است
  • و يکي هم کرامتهاي قدسي
آن کرامت علمي را فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ﴾؛(7)ما زرهبافي را ياد او داديم که اين علم است و ديگران هم ميتوانند فرا بگيرند، چون ديگران راه فکري دارند و ميتوانند زرهبافي را ياد بگيرند تعبير قرآن از اين فن به علم است که فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ﴾، دوم آن قداست روح است که فرمود: ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ﴾ (8) ما اين آهن سرد را در دست او مثل موم نرم کرديم نفرمود «و علّمناه الانة الحديد»، زيرا «الانة حديد»؛ يعنی آهن را مثل موم نرم کردن اين راه علمي ندارد و راه علمي آن همان است که در کوره بيندازند و آن را نرم کنند که اين کار, صنعت است و نه کرامت؛ اگر کسي بتواند با آن دست الهي و با مظهر قدرت پروردگار اين آهن را نرم کند اين ميشود کرامت، اين راه فکري ندارد، راه تصوّر و تصديق و مدرسه و حوزه و دانشگاهي نيست که کسي درس بخواند و آهن را نرم کند و مثل موم بگرداند; لذا تعبير قرآن از اين کرامت به عنوان ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ﴾ است. آهن سخت را وجود مبارک داود که رهبري انقلاب را داشت مثل موم نرم ميکرد و همه قدرتهاي حديدي در اختيار او بود، اما بيان قرآن اين است که او از اين آهنِ نرم به موم که ميتوانست شمشير, دشنه, خنجر و مانند آن بسازد استفاده نکرد، بلکه از اين آهن زرهبافي را به ديگران آموخت؛ يعني اسلحه دفاعي را نه کشتار را ـ نه کشتار فردي نه کشتار جمعي ـ مسئله دفاع و ضرورت, حکم ديگر است که ﴿قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾؛ ولي استفادهٴ قدرت در راستاي حفظ جامعه اين کار داود است که رهبري انقلاب را به عهده داشت؛ بعد از داود, سليمان(سلام الله عليه) بود که سليمانبنداود آن سلطنت را داشت و درباره او ذات اقدس الهي کرامتهاي فراواني را مطرح کرد که يکي از برجستهترين کرامتهاي حسي و تجربي اين است ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ﴾ (9) ما معدن مس را مثل چشمه روان براي سليمان آسان قرار داديم و سيلگونه معدن مس براي او روان بود و ميجوشيد، او لازم نبود که از کورهٴ آتشي استفاده کند و مس را آب کند. داود(سلام الله عليه) زرهبافي و مصالح زندگي را با همين آهن درست ميکرد؛ غذاخوري و مانند آن, وجود مبارک سليمان هم اينچنين است که فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ﴾ کاسه درست ميکرد, ظرفهاي بزرگ درست ميکرد و بهرههاي فراواني از اين مس ميبرد هيچ‎کدام از اينها از اين آهني که مثل موم دستشان نرم بود سلاح کشتار نساختند و از آن معدن مسي که مثل آب چشمه روان بود سلاح کشتار نساختند، اين سلاح حفظ و صيانت و حراست جامعه را ساختند و به ديگران آيين بهرهبرداري از اين مواد را آموختند, بنابراين اين دين, دينِ حفظ جامعه, حقوق جامعه و حيات جامعه است، دين کشتار نيست؛ مخصوصاً دين کشتار جمعي نيست.

پايان عرضم روايت نوراني است که مرحوم کليني نقل کرده است. در زمان جنگ, فروش سلاح به غير مسلمان که عليه مسلمانان ميجنگند اين حرام است؛ مرحوم کليني نقل کرده است کسي آمده حضور امام صادق(سلام الله عليه) عرض کرد يابن رسول الله! دو منطقه است که در هر دو کافر هستند و اهل آن دو قريه که هر دو کافر هستند به جنگِ هم قيام کردند و خريد و فروش سلاح سودآور است، ما به اينها سلاح بفروشيم يا نه؟
حضرت با بيان کوتاهي, سه مطلب فقهي را تفهيم کرد فرمود: «بِعْهُمَا مَا يَکُنُّهُمَا»(10)همين جمله, فرمود:
  • آري بفروشيد در شرايط کنوني جايز است,
  • به هر دو گروه بفروشيد نه به يک گروه,
  • فقط سلاحهاي دفاعي بفروشيد نه کشتاري,
اين دين است که اجازه نميدهد کافري, کافري را بکُشد. مسئله دفاع حرف ديگري است؛ ولي داشتن سلاحهاي کشتار جمعي در دين کلاً ممنوع است و آنچه شما در غرب متأسفانه ديديد جنگ جهاني اول و دوم بود که بيش از هفتاد ميليون را اينها کشتند؛ الآن اگر سخن از دموکراسي و آزادي و حقوق بشر دارند، براي اينکه دست بسياري از اينها روي ماشه بمب اتم است و اگر خداي ناکرده جنگ جهاني سوم شروع شود کسي روي زمين نميماند.
بنابراين پيام رسمي دين است که سلاح کشتار جمعي نبايد توليد شود, يک و آنها که توليد کردند بايد محو کنند, دو. اميدواريم خداي سبحان آن عقل و درايت را به جامعه بشري عطا کند که اينها هرگز به فکر توليد سلاحهاي غير متعارف و کشتار جمعي نباشند, يک و آنها هم که دارند آن را از بين ببرند, دو.

مجدداً مقدم شما را گرامي ميدارم، از برگزارکنندگان اين همايش وزين حقشناسي ميکنيم، از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم آنچه در جهان هست اعم از محلّي و منطقهاي و بينالمللي, آزادي و امنيت و استدلال و استقلال و عقل و درايت باشد و نظام اسلامي هم در سايه لطف وليّاش تا ظهور آن حضرت محفوظ بماند!
پروردگارا نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و دولت و مملکت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما!
امام راحل و شهدا را با انبيا و اوليا محشور بفرما!

«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. سوره انبياء, آيه107.
[2]. سوره سبأ, آيه28.
[3]. سوره طه, آيه5.
[4]. نهج البلاغه, خطبه108.
[5]. الصحيفه السجاديه، دعای16.
[6]. سوره بقره, آيه251.
[7]. سوره انبياء, آيه80.
[8]. سوره سبأ, آيه10.
[9]. سوره سبأ, آيه12.
[10]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج5، ص113.


 
بالا