♦*♦*♦ فرهنگ انتظار، راهکار اساسی در نفی از خود بیگانگی فرهنگی♦*♦*♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
2.jpg


هدف فرهنگ انتظار عبارت است از آن دسته آرمانهاي نسبي كه انسان را در جاذبة هدف اعلاي حيات به تكاپو واميدارد و عامل محرك اين فرهنگ، واقعيات مستمري است كه مستند به قوانين ثابت طبيعي يا ابعاد اصيل انسان است.

بيتردید براي داشتن يك فرهنگ اصيل، لازم است فعاليتها و نمودهاي فرهنگي خود را به يك عنصر فعال رواني وابسته سازيم كه در عين ثبات و خلاقيت تضمینكنندۀ ايجاد آرمان ها باشد؛ بدين معنا كه ابعاد ناملموس و نامحسوس فرهنگ، بايد آرمانهاي عالي حيات انساني را تأمين كنند تا بتواند به سؤالات بنيادين زندگي پاسخي رضايت بخش دهد. همچنین باید آن عنصر فعال رواني از اين بعد ناملموس اشباع شده و مبناي فعاليتها و نمودهاي فرهنگي قرار گيرد. به عبارت دیگر، نمودها و فعاليت هاي اين فرهنگ تحت تأثير عوامل سيال زندگي و شرايط زودگذر محيط و اجتماع نيست؛ بلكه مستند به قوانين ثابت طبيعي و ابعاد اصيل انساني است.

به طور عمده ميتوان براي فرهنگ انتظار به معناي عام آن، سه ويژگي مهم برشمرد:

1. هدفداري


مهمترين ويژگي فرهنگ انتظار، اصل هدفداري آن است. اين هدف كه با هدف اعلاي حیات انسان ارتباطی منطقي دارد همان تربيت شيعيان و تمحيص و جداسازي مخلصان از منافقان 1 براي پيدايش زمينة ظهور انسان كامل و كمال انسان در بعد فردی و اجتماعی است. رواياتي كه ناظر به وظايف منتظران است، به اصل هدفداري فرهنگ انتظار اشارة تام دارد.

زندگي فرد و جامعه بدون هدف گيري تكاملي، هر نمودِ فرهنگي كه به وجود آورد از آزادي هدفدار كه ضامن بقاي فرهنگ اصيل است بي بهره خواهد بود. در اين هنگام هرگونه نمود و فعاليت فرهنگي مانند مشتي آثار و رفتار جبري است و از اشباع حس آرمان يابي و آشيانه سازي در زندگي ناتوان است. (جعفري، 1388: 165) اما فرهنگ انتظار به سبب وجود اصل هدفداري از ركود خارج شده و به فرهنگی اصيل و سازنده مبدل ميشود.

1. بخشی از روایات مربوط به حوزة مهدویت به این مطلب اشاره دارد؛ از جمله روایتی از حضرت صادق7 که میفرماید: «وَ اللَّهِ لَتُكْسَرُنَّ كَسْرَ الزُّجَاجِ وَ إِنَّ الزُّجَاجَ يُعَادُ فَيَعُودُ كَمَا كَانَ وَ اللَّهِ لَتُكْسَرُنَّ كَسْرَ الْفَخَّارِ وَ إِنَّ الْفَخَّارَ لَا يَعُودُ كَمَا كَانَ وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ كَمَا يُغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَ الْقَمْح‏؛ به خدا قسم شما شيعيان همچون شيشه شكسته ميشويد و شيشه را بعد از شكستن ميتوان ذوب كرد و به صورت نخست برگرداند. به خدا قسم شما مانند سفال شكسته ميشويد! سفال بعد از شكسته شدن ديگر به صورت اول برنمى‏گردد. به خدا قسم شما امتحان ميشويد و غربال خواهيد شد، [تا نيكان در غربال مانده و غيرنيكان بيرون بريزند] چنانكه دانۀ تلخ از ميان گندم جدا مى‏شود.» (نک: طوسی، 1411)



32080344235947849341.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

2. پويايي و حركت تكاملی


دومين ويژگي فرهنگي انتظار، پويايي و حركت تكاملي است. اين ويژگي كه مستند به اصل هدفداري است، بعد تعقلي و احساسي فرهنگ را به حركت درآورده و آن را به سمت هدفهاي مذكور در ويژگي هدفداري سوق ميدهد. همين ويژگي است كه منتظران را به تلاشي دایمي به سمت تكامل فراميخواند.

در برخی روايات مربوط به حوزة مهدويت، انتظار فرج جزء مقولة عمل هدفمند قرار گرفته است؛ يعني اولاً انتظار فرج از جنس عمل و حركت است؛ ثانياً اين حركت به سمت هدف اعلاي حيات است كه با هدف اعلاي فرهنگ انتظار، رابطة منطقي و طولي دارد. در اين روايات آمده است:
فإنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَج‏. (صدوق، 1362: ج2، 616؛ مجلسي، 1(عج)03: ج52، 123)

در اين روايت دو واژة «الأعمال» و «إلي الله» جنس و هدف فرهنگ انتظار را به خوبي بیان میکنند. از اینروست كه فرهنگ انتظار در حيطة فرهنگهاي پويا و متحرك درميآيد.



32080344235947849341.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"


3. تشكل منطقي عناصر


فرهنگ انتظار با تكيه بر عامل هدفداري، در عناصر فرهنگي خود تشكل منطقي تام دارد. اين تشكل منطقي را ميتوان به تشكل و توازن منطقي فعاليتهاي رواني انسان كه مستند به عامل هدفداري روح است تشبيه نمود.

در فرهنگ انتظار، عنصر فرهنگ علمي، عنصر فرهنگ اقتصادي، عنصر فرهنگ هنري و ديگر عناصر فرهنگي در تعامل و توازن منطقي قرار گرفته، در جهت تحقق آرمان هاي فرهنگ انتظار قرار ميگيرند و چهار بُعد زيبايي جويي، علمگرايي، منطق طلبي و آرمانخواهي، به فعليت رسيده و تشكّل منطقي مييابد.

آنچه در روايات مربوط به حوزة مهدويت دربارة شرايط علمي، اقتصادي، فرهنگي، امنيتي و بهداشتي عصر ظهور آمده، ناظر به آرمانهاي اين فرهنگ است. اين آرمانها همة فعاليتها و نمودهاي اين فرهنگ را در راستای نيل به آن آرمانها سازماندهي و ساماندهی ميكند.


از جمله اين روايات رواياتي است كه به تكامل علم در عصر ظهور، (نک: کلینی، 1362: ج1، 25؛ مجلسی، 1(عج)03: 336) رشد معنويت و اخلاق در آن دوره، (نک: مقدسي، بيتا: 159) برقراری امنيت در آن هنگام، (نک: مجلسی، 1(عج)03: 317) شكوفایي و برقراري عدالت اقتصادي (نک: نعمانی، 1(عج)12: 2(عج)3) و توسعة بهداشت عمومي (نک: صدوق، 1362: ج2، 5(عج)1) در آن زمان اشاره دارد.

اين عناصر فرهنگي در عصر ظهور با عنوان حكمت، به صورت منسجم و متوازن با هم تشكل مييابد و فرهنگ انتظار كه اوضاع جهانِ پس از ظهور و استقرار حكومت امام به عنوان يك آرمان براي آن تلقي ميشود، در همين راستا قرار دارد و از اين تشكل منطقي سود ميبرد.


32080344235947849341.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

شاخص های فرهنگ انتظار


براي بازشناسي فرهنگ انتظار به عنوان فرهنگی اصيل از فرهنگهاي ازخودبيگانه، به ملاكها، معيارها و شاخصهايي نياز است. در واقع اين شاخصها بیانگر اصالت داشتن یا نداشتن فرهنگهاست و اين شاخصها در هر فرهنگي نمود بیشتری داشته باشد، آن فرهنگ از درجة اعتبار و پايداري بالاتری برخوردار است.


در فرهنگ انتظار اين شاخص ها در حد اعلا مشاهده ميشود و نيز براي برقراري فرهنگ انتظار لازم است اين شاخصها در جامعه توسعه داده شده و براي تحقق آنها برنامهريزي و سياستگذاري شود. اين شاخصها را در محورهاي زير ميتوان برشمرد:

1. وجود فرهنگ محبت اصيل به همنوع بدون قصد سوداگري؛
2. وجود وجدان اخلاقي؛
3. توجه به هدف اعلاي حيات؛ (عج).
4.وجود فرهنگ صداقت و وفا به تعهدات؛
5. وجود فرهنگ آزادي مسئولانه و انديشه و كردار عادلانه؛


6. وجود فرهنگ قداست علم و معرفت؛
7. وجود فرهنگ تعاون و همیاري؛
8. وجود فرهنگ تعميم هنرهاي سازنده؛
9. وجود فرهنگ رسانهها و تبليغات مستند به عين واقعيات و پرهيز جدي از خلاف واقعيات؛
10. وجود فرهنگ اقتصادي عالي مبتني بر معيشت عادلانه.


32080344235947849341.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

آرمانهای فرهنگ انتظار


فرهنگ انتظار براي حركت تكاملي و پويايي، به آرمان يا آرمانهايي نياز دارد كه به سمت آنها حركت کند. اين آرمانها كه به هدف فرهنگ انتظار تكيه دارد و مبناي شاخصهاي فوق به شمار میرود، نقطه اي است كه بايد فرهنگ انتظار به سمت آنها در تكاپو باشد و در تحقق آنها بكوشد.

به بيان ديگر، هر اندازه كه فرهنگ جامعه به سمت اين آرمانها حركت كند، به قله هاي آرماني فرهنگ انتظار نزديكتر ميشود. لذا اين آرمانها بايد به عنوان چشمانداز فعاليتهاي فرهنگي در سطح جامعه مطرح شده و براي حركت به سمت آنها راهكارهاي مناسب پيشبيني شود.
فهرست اين آرمانها به قرار زير است:

1. حيات شايسته

مديران فرهنگي وظیفه دارند همة فعاليتها و سياستگذاريهاي كلان فرهنگي كشور را به سمت برقراري حيات شايسته در همة ابعاد سوق دهند و از هر گونه درهمريختگي در سياستهاي فرهنگي بپرهيزند.

آنچه اين آرمان را آرمان فرهنگ انتظار قرار ميدهد، ویژگی ها و شرايطي است كه بعد از ظهور در همة ابعاد بر جامعه حاكم شده و حيات شايسته را براي انسان فراهم ميآورد. از همين روست كه ميگوييم نقطة آرماني انسان منتظر، حيات شايسته است.


32080344235947849341.gif
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

3. كرامت و شرف انسانی


از ديگر نقاط آرماني فرهنگ انتظار كه وعدة تحقق كامل آن در عصر ظهور ضمن روايات مطرح شده، تحقق كرامت و شرف انساني است؛ بهگونهاي كه انسان پس از ظهور به سبب كمال فرد و جامعه در غناي فرهنگي كامل به سر ميبرد و از هرگونه تحقيرِ نشئت گرفته از درون و برون آزاد ميگردد. فرهنگ انتظار نيز به سبب اصل لزوم سنخيت بين علت غايي و معلول به همين سمت در حركت است و هر فرهنگي كه به اين نقطة آرماني نزديكتر باشد، درجة انتظار بالاتر و در پی آن اعتبار بیشتری دارد. از همينروست كه بايد همة سياستگذاري هاي كلان كشور در حوزه هاي گوناگون ناظر به اين آرمان بوده و ضامن تحقق آن باشد.

در بخش بزرگي از روايات مربوط به حوزة مهدويت به اين دو بعد آرماني كه امام7 آن دو را تحقق ميبخشد اشاره شده است. از جمله ضمن حديثي از رسول اكرم6 آمده است:

طُوبَى لِمَنْ قَالَ بِهِ يُنْجِيهِمْ مِنَ الْهَلَكَة. (مجلسی، 1(عج)03: ج52، 311)

در اينجا لفظ «هلكة» مطلق است و بر نجات از هرگونه نابودي، حقارت و زندگي ناشايست دلالت دارد. البته در روايات ديگر، به شرايط مناسب و ايده آل زمان ظهور اشاره شده كه از بیان آنها در اين نوشتار خودداري ميشود.



32080344235947849341.gif
 
بالا