در روایات، برای انتظار فرج، ثوابهای زیادی، بیان شده است.
«المنتظر لامرنا كالمتشحّط بدمه فی سبیل الله»[1]
و «افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج»[2]
به گونهای از این فضیلتها اشاره دارد. با دقت در این روایت و روایات مشابه روشن میشود كه در فرهنگ اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ ، انتظار نه صرفاً یك حالت روانی، بلكه از مقولهی عمل شمرده شده است، پس اگر انتظار، یك عمل است، منتظر هم باید عامل باشد.
اگر منتظران با وظایف خود آشنا نباشند و به آن عمل نكنند، تاریخ تكرار خواهد شد و همان گونه كه در زمان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ، شیعیان فراوانی وجود داشتند، لیكن از میان آنها، تنها 72 نفر به وظیفه ی خود عمل كردند و لذا امام حسین ـ علیه السّلام ـ تنها ماند و آن چه نمیبایست اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد، در زمان غیبت هم، چنانچه شیعیان به وظایف خود عمل نكنند، امام زمانشان تنها خواهد ماند و ظهورش به تأخیر خواهد افتاد.
«المنتظر لامرنا كالمتشحّط بدمه فی سبیل الله»[1]
و «افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج»[2]
به گونهای از این فضیلتها اشاره دارد. با دقت در این روایت و روایات مشابه روشن میشود كه در فرهنگ اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ ، انتظار نه صرفاً یك حالت روانی، بلكه از مقولهی عمل شمرده شده است، پس اگر انتظار، یك عمل است، منتظر هم باید عامل باشد.
اگر منتظران با وظایف خود آشنا نباشند و به آن عمل نكنند، تاریخ تكرار خواهد شد و همان گونه كه در زمان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ، شیعیان فراوانی وجود داشتند، لیكن از میان آنها، تنها 72 نفر به وظیفه ی خود عمل كردند و لذا امام حسین ـ علیه السّلام ـ تنها ماند و آن چه نمیبایست اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد، در زمان غیبت هم، چنانچه شیعیان به وظایف خود عمل نكنند، امام زمانشان تنها خواهد ماند و ظهورش به تأخیر خواهد افتاد.