امام رضا(علیه السلام) کیست؟!!

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : امام رضا(علیه السلام) کیست؟!!

امام رضا (علیه السلام) کیست؟ ـ قسمت دهم





امام رضا (علیه السلام) کیست؟ ـ قسمت دهم











امام هفتم که نصوصی در مورد امامت فرزندش حضرت رضا (علیه السلام) به شرح فصل گذشته تصریح فرمودند در زمان خلافت غاصبانه هارون مورد ایذاء و آزار خلیفه مزبور قرار گرفته و به دستور او در اواخر عمر دستگیر گردید و سپس در زندان بغداد مسموم و به شهادت رسید.
مرحوم طبرسی چنین نقل می کند که:
هنگامی که هارون الرشید در سفری که اراده حج داشت (در سال 179 هجری) وارد مدینه شد، حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) را دستگیر و مقید ساخت و سپس دستور داد دو محمل ترتیب دادند که یکی را به جانب بصره و دیگری را به سوی بغداد روانه نمود ند و با هریک از دو محمل گروهی به راه افتاد و حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) را نیز در یکی از آن دو محمل گذاشتند تا جریان امر بر مردم مخفی باشد و ندانند که امام را به کدام طرف برده اند.
هارون دستور داد که امام را به عیسی بن جعفر که والی بصره بود تحویل دهند و او مدت یکسال حضرت را نزد خود تحت نظر گرفت تا اینکه هارون دستور به قتل آن بزرگوار را به عیسی داد ولی عیسی زیر بار نرفت پس از آن هارون موسی بن جعفر (علیه السلام) را از بصره به بغداد آورد و به فضل بن ربیع داد و مدت زیادی هم در نزد این مرد ماند. به فضل پیشنهاد قتل او را کرد فضل هم از شرکت در خون امام خودداری نمود.
سپس هارون دستور داد فضل بن یحیی امام را تحویل گیرد. فضل بن یحیی حضرت را در یکی از خانه ها نگهداری کرد و در جای وسیعی منزل داد و او را احترام و اکرام نمود. هارون از این جریان مطلع شد و به فضل دستور داد تا امام را به قتل رساند. فضل امر هارون را اطاعت نکرد و از این جهت هارون بر او خشمگین شد و دستور داد فضل را صد تازیانه زدند و بعد در اثر وساطت پدرش او را بخشید.
پس از آن هارون امام موسی کاظم (علیه السلام) را به سندی بن شاهک سپرد و او را به کشتن آن حضرت دستور داد. سندی امر هارون را اطاعت کرد و آن جانب را در خانه خود به سختی نگه داشته و به وسیله خرما مسموم ساخت و امام پس از اینکه خرما میل کردند دو روز با حالت بیماری و ناراحتی بسر بردند و در روز سوم از دنیا رفتند. (1)
شهادت حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) در 25 رجب سال 183 هجری در سن 55 سالی بوده است. در تجارب السلف می نویسد: هنگامی که پیکر حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) را از خانه بیرون آوردند، مردی ندا می کرد که امام روافض به مرگ خود از دنیا رفت. احمد حنبل در آنجا حاضر بود و پنهان می گریست: چون گفتند امام روافض نماند او گفت: لا والله العظیم بلکه امام مشرق و مغرب نماند.(2)
حضرت رضا (علیه السلام) موقع شهادت پدرش 35 ساله بود و مدت 20 سال نیز دوران امامت وی پس از پدرش بوده است که ده سال آن را در زمان هارون و پنج سال نیز در زمان خلافت امین و پنج سال دیگر را هم با مامون به سر برده است.
امام هشتم پس از شهادت پدرش روزگار خود را در مدینه به نشر علم و فضیلت و انجام عبادت و طاعت پرودگار می گذرانید و همواره از یاران و دوستداران حضرتش به او مراجعه و احکام حلال و حرام می پرسیدند و از وجود آن پیشوای دین استفاده می نمودند و از جانب هارون نیز ظاهراً تعرضی به آن حضرت انجام نمی گردید.
مسعودی می نویسد که یحیی بن خالد به هارون گفت. این علی بن موسی است که نشسته و ادعای امر برای خود می کند هارون گفت: آیا مرا بس نیست آنچه را که با پدرش کردیم آیا شما می خواهید که من همه آنها را بکشم.(3)
همچنین در مناقب از محمد بن سنان روایت شده به رضا (علیه السلام) گفته شد که تو خودت را به این امر شهرت دادی و به جای پدرت نشستی و از شمشیر هارون خون می چکد. فرمود: جواب من همان است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود که اگر ابوجهل از سر من موئی گیرد گواهی دهید که من پیغمبر نیستم و من هم به شما می گویم اگر هارون از سر من موئی گیرد گواهی دهید که من امام نیستم.(2)

پاورقی:
1ـ ترجمه اعلام الوری صفحه 420
2ـ زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا تالیف ابوالقاسم سحاب جلد 1 صفحه 105
3ـ اثبات الوصیه ترجمه محمد بن جواد نجفی صفحه 388
4ـ به نقل از مرحوم سحاب جلد 1 صفحه 106
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : امام رضا(علیه السلام) کیست؟!!

امام رضا (علیه السلام) کیست؟ ـ قسمت یازدهم
امام رضا (علیه السلام) کیست؟ ـ قسمت یازدهم


سرزمین خراسان که در تشکیل حکومت عباسیان و انقراض سلسله امویان نقش موثری را به عهده داشت خود به خود مورد توجه خلفای عباسی قرار گرفته و همواره اشخاصی که مورد نظر خلفاء بوده اند برای امارت آن ناحیه منصوب می گردیدند. بدین جهت هارون نیز یکی از مقربان خود فضل بن یحیی برمکی را بر امارت خراسان گماشت.
فضل در آن ناحیه بزرگ حکمرانی کرد ولی هارون پس از دو سال او را معزول ساخته و به جایش علی بن عیسی بن ماهان را منصوب گردانید.
علی بن عیسی که خراسان و سیستان و ماوراء النهر و تمام قسمت شرق ایران را با اصفهان زیر فرمان داشت، بر خلاف فضل مردی ستم پیشه بود و با مردم به بیداد گری رفتار نمود و اموال بیشتر آنان را به جور و ستم تصاحب کرد و برای اینکه هارون را نیز از خود راضی نگهدارد، تحف و هدایای زیادی هم به بغداد فرستاد و این تحف و هدایا که در واقع از اموال مردم خراسان به زور و اجبار گرفته شده بود از نظر کثرت و زیادی بی سابقه بود؛ طوری که وقتی هارون صورت اقلام آنها را دید تعجب نمود و دستور داد که در ملاء عام طبق تشریفات خاصی در حضور همگان آنها را به نظر خلیفه برسانند.
دستور خلیفه انجام گرفت و هنگامی که چشم خلیفه بدان همه هدایا و تحف افتاد متحیر شد و به یحیی برمکی گفت: پس این همه اموال در زمان حکومت پسرت (فضل) در خراسان کجا بود؟
یحیی پاسخ داد، این اموال در زمان حکومت پسرم در خانه صاحبانشان بود. (مقصود هارون این بود که چرا پسرت فضل که حاکم خراسان بود از این تحفه ها به ما نمی فرستاد؟ یحیی هم پاسخ داد که: پسرم به مردم ستم نمی کرد ولی علی بن عیسی اینها را از مردم به زور گرفته است)
هارون از این سخن خشمگین شد ولی چیزی نگفت. روز دیگر که یحیی در مجلس خلیفه حضور یافت، هارون گفت این چه سخن درشتی بود که در حضور مردم با من گفتی؟ یحیی عرض کرد: من جز خیر و صلاح خلیفه هرگز چیزی نخواسته ام و این مطلب را از کمال اخلاص به خاندان شما بیان کردم. زیرا خراسان سر حدی بزرگ و پهناور و دشمنی چون اتراک دارد، مردم از دست علی بن عیسی به تنگ آمده اند. اگر از خلیفه ناامید شوند، دست به درگاه ایزد دراز می کنند و فتنه ای شگرف بر پا می نمایند به طوری که خلیفه مجبور شود شخصاً بدان حدود برود و به جای هر درهمی پنجاه درهم خرج کند تا فتنه فرو نشیند.
هارون این سخن بشنید و چون موعظت آمیز بود، ظاهراً سکوت کرد ولی در باطن از یحیی برمکی دلتنگ شد و این امر نیز به نوبه خود یکی از عوامل از بین بردن برمکیان واقع گردید. (1)

باری در اثر عدم توجه هارون به سخن یحیی و ادامه ظلم و ستم علی بن عیسی مردم ستمدیده خراسان به ستوه آمده و علم طغیان علیه او برافراشتند و در هر گوشه و کنار به مخالفت برخاستند. از جمله مخالفین و فتنه انگیزان، رافع ابن لیث (نواده نصربن سیار) بود که از جانب علی بن عیسی حکمرائی ماوراء النهر را داشت با جمعی همدست شده، قسمت سمرقند و حدود خراسان را آشوب نموده و حتی پسر علی بن عسیی والی خراسان را به قتل رسانیده بود. سرکشی و طغیان او شدت یافت؛ به طوری که خلیفه را خلع و دست از بیعت او برداشت. (2)

علی بن عیسی با او به جنگ پرداخت ولی او لشکریان علی را مکرر شکست داد و کار را به جایی رسانید که علی بن عیسی از هارون مدد خواست. خلیفه که از این پیشامد بسیار اندوهگین و وقوع آن را در اثر جور و بیدادگری علی بن عیسی می دید (ضمن اینکه در باطن به یحیی برمکی حق می داد و به علت عدم توجه به سخن او خود را ملامت می کرد،) هرثمة بن اعین را در سال 191 هجری با لشکری گران به سوی خراسان فرستاد و ضمناً او را مخفیانه مامور دستگیری علی بن عیسی نمود و نامه تند و شدیدی هم به او نوشته و او را ناسزا گفت و در این نامه دستور داده شده بود که تمام اموال او را که از فقراء و ضعفاء به ناحق گرفته است ماخوذ و به صاحبانش برگردانند.
هرثمه که به مرو رسید علی بن عیسی را دستگیر و اموال اورا مصادره نمود و خود به مسجد جامع رفت و پس از خواندن خطبه، استانداری خود را از طرف هارون به مردم اعلام نمود و علی بن عیسی را در حالت قید و بند با تعدادی از یاران و همکارانش به سوی بغداد روانه کرد و شرحی از عملیات خود را نیز به هارون گزارش نمود. (3)
ولی کار رافع بن لیث قوت گرفت و هرثمه نیز در مقابل او تاب مقاومت نیاورد و ناچار مراتب را به اطلاع خلیفه رسانید.

در اثر آشفتگی محیط خراسان در نواحی دیگر نیز فتنه وآشوب بر پا گردید و علیه خلیفه وقت اقداماتی صورت گرفت. چنانکه آشوبگر دیگری به نام حمزة بن عبدالله در حوالی سیستان خروج کرده و در حدود سی هزار سوار دور خود جمع کرده بود و هر پانصد نفر را موظف نموده بود که به یک منطقه از خاک خراسان حمله کنند و هر کجا عمال خلفای عباسی را دیدند دستگیر کرده و به قتل رسانند و اموال آنها را به غنیمت برند.(4)

ظهور المقنع (=المُقَنع) نیز در خراسان به نوبه خود در ایجاد فتنه و آشوب موثر بود و این وقایع تلخ، خاطر خلیفه را اندوهگین ساخته و چاره را منحصراً در آن دید که شخصاً به جانب خراسان رود و نظم و آرامش را در مناطق آشفته برقرار سازد.

پاورقی:
1ـ تاریخ زندگانی علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از تاریخ ---------- اسلام ـ تالیف عبدالقادر احمد ـ ترجمه غلامرضا ریاضی مقدمه مترجم صفحات 17 الی 20 و تاریخ زندگانی علی ابن موسی الرضا (علسه السلام) تالیف عماد زاده جلد 1 صفحات 172 الی 174
2ـ تارخ طبری جلد 10 صفحه 19 به نقل مرحوم سحاب
3ـ زندگانی علی بن موسی الرضا (علیه السلام) تالیف سحاب جلد 1 صفحات 132 و 133
4ـ تاریخ سیستان صفحه 149 به نقل عماد زاده
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : امام رضا(علیه السلام) کیست؟!!

[FONT=times new roman, times, serif]
up.zaman_aj.ir_uploads_13568971181.jpg
[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]امام رضا(علیه السلام): اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين و در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد كرد.[/FONT]
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
جان من آقا مرا سرگرم کاشی ها نکن

میهمان، سرگرم صاحب خانه باشد بهتر است

گنبدت مال همه ،باب الجوادت مال من

جای من پشت در میخانه باشد بهتر است
 
بالا