سیره امام محمد باقر(ع)

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فضل و دانش امام باقر عليه السلام:


امام محمدباقر عليه السلام در دوران امامت خود، به نشر و پخش معارف دين به ويژه فقه و احكام اسلامى پرداخت و ضمن حل مشكلات علمى به تعليم و تربيت شاگردانى فاضل و آگاه مانند: محمدبن مسلم، زرارة بن اعين، ابونصير، هشام بن سالم و جابربن يزيد و حمران بن اعين و يريدبن معاويه عجلى، همت گماشت. آن حضرت در فضل و فضيلت، زهد و تقوا، اخلاق و معاشرت، سر آمد بزرگان بنى هاشم در عصر خود بود.


آوازه علوم و دانش او چنان در اطراف و اكناف پيچيده بود كه ملقب به باقرالعلوم؛ يعنى شكافنده دانش ها گرديد. يكى از علماى بزرگ سنى به نام ابن حجر هیثمی درباره او مى نويسد: « محمد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشكار ساخته، و حقايق احكام و حكمت ها و


لطايف دانش ها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را شكافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند. »


امام باقرعليه السلام در سخنان خود، اغلب به آيات قرآن كريم استناد مى نمود و از كلام خدا شاهد مى آورد و مي فرمود: « هر مطلبى را گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم.»
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : سیره امام محمد باقر(ع)

حلم امام:

مردى مسيحى از روى كينه‏اى كه با امام عليهالسلام داشت كلمه باقر را به بقر تغيير داد و به آن حضرت گفت: انت بقر. امام عليهالسلام بدون آنكه از خود ناراحتى نشان داده و اظهار عصبانيت كند با كمال سادگى فرمود: نه من بقر نيستم، من باقرم.
مسيحى گفت: تو پسر زنى هستى كه آشپز بود امام فرمود: «شغلش اين بود، عارو ننگى محسوب نمى ‏شود.
مسيحى گفت: مادرت سياه وبى شرم وبد زبان بود. امام فرمود: اگر اين نسبتها را كه به مادرم مى ‏دهى راست است خدا او را بيامرزد و از گناهانش بگذرد و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستى.
مشاهده اين همه حلم از مردى كه قادر بود همه گونه موجبات آزار يك مرد خارج از دين اسلام را فراهم آورد كافى بود كه انقلابى در روحيه مرد مسيحى ايجاد نمايد و او را به سوى اسلام بكشاند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : سیره امام محمد باقر(ع)

بهترين كلام در آخرين فرصت


مرحوم شيخ طوسى ، راوندى و ديگر بزرگان ، به نقل از ابو بصير حكايت كند:
روزى به محضر مقدّس امام محمّد باقر عليه السلام شرفياب شدم و لحظاتى بعد از آن ، حمران نيز به همراه بعضى از افراد وارد شد و به حضرت خطاب كرد و گفت : ياابن رسول اللّه ! عكرمه در سكرات مرگ قرار گرفته است .

ابوبصير گويد: عكرمه با خوارج هم عقيده بود و خود را از امام محمّد باقر عليه السلام رهانيده بود.
حضرت با شنيدن سخن حمران ، از جاى خود برخاست و فرمود: مرا مهلت دهيد تا بروم و بازگردم ؟

گفتيم : مانعى نيست .
لذا امام باقر عليه السلام حركت نمود و رفت و پس از گذشت لحظاتى دوباره مراجعت نمود و اظهار داشت :
چنانچه پيش از آن كه عكرمه ، جان از جسدش مفارقت كند، او را درك مى كردم ، كلماتى را به او تعليم و تلقين مى نمودم كه برايش بسيار سودمند و نجات بخش مى بود؛ وليكن موقعى بر بالين او رسيدم كه تمام كرده و جان از بدنش خارج گشته بود.
ابوبصير افزود: به حضرت عرض كرديم : فدايت گرديم ، آن كلمات چيست تا ما از آن ها براى خود و ديگران بهره گيريم ؟
فرمود: همان كلماتى است كه شماها بر آن معتقد هستيد.

و سپس افزود: هرگاه بر بالين شخصى قرار گرفتيد كه احتمال مرگ براى او مى دهيد، او را بر شهادت و اقرار به ((لااله الاّاللّه ، محمّد رسول اللّه )) و نيز بر ولايت و امامت ما - اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام - تلقين كنيد، كه از جهاتى براى او سودمند و نجات بخش خواهد بود.(1)

--------------------------------------------------------
1 - دعوات راوندى : ص 113، مستدرك الوسائل : ج 2، ص 125، رجال كشّى : ص 216، ح 387، بحارالا نوار: ج 81، ص 236، ج 16.
 
بالا