&&& ناله پـــــــــــــدر &&&

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
father-and-son-rise.jpg





پدر و پسری را پیش حاکم بردند تا تازیانه بزنند. اول صد ضربه تازیانه بر پدر زدند و او آه هم نگفت بعد از آن نوبت پسر شد.

اولین تازیانه ای را که به پسر زدند ناله و فریاد پدر بلند شد.

حاکم گفت: تو صد تازیانه خوردی و دم نزدی، حال به یک تازیانه ای که پسرت خورد اینگونه ناله می کنی؟

پدر گفت: آن تازیانه ها بر من می زدید و تحمل کردم اما اکنون تازیانه ها را بر جگرم می زنید و من تحمل ندارم!



32080344235947849341.gif
​​
 
بالا