تو دانی بعد از این دنیا کجا باشد تن خاکی
یکی در چاه ویل افتد یکی می گردد افلاکی
در این دنیا کسی باقی نخواهد ماند ای جانا
خوشا آنکس که اعمالش نشانی دارد از پاکی
چرا اینگونه ای انسان شدی آلوده دنیا
به هر قیمت نمی ارزد جهان فانی خاکی
دمی فکری نما با خود کجا اینگونه باسرعت
همی ره می سپاری و نداری از گناه باکی
خداوند آفرید انسان که براو جود بنماید
ولی انسان به پر روئی زند بر طبل نا پاکی
گناه از حد وحصر خود فراتررفته ای انسان
به خود آ ، نیستی خاکی ، توئی والا وافلاکی
توئی از عالم بالا بود روح خدا درتو
مکن آلوده این تن را که دارد روح افلاکی
به عصرو بر زمان سوگند که انسانها زیانکارند
مگر آنکس که اعمالش بود خالی ز نا پاکی
چنین فرمایش از قرآن ترا من نقل بنمودم
کتابی را که در عقبا شود از دست ما شاکی