آیین بودا

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیین بودا

۶-۲٫ تبدیل شدن به بخشی از دنیای چینی


از شگفتی های تاریخ این است که دردورۀ بومی شدن دین بودایی درچین، طبقۀ حاکم معمولاً از افراد غیر چینی بودند. شیونگ- نوی فاتح که از قبایل آسیای مرکزی بود، به عوض اینکه برای دین جدید بودایی تهدیدی محسوب شود، به شدت در مقام حمایت وارتقای آن برآمد. آنها به دو منظور دین بودایی را پذیرفتند:
یکی از جهت اینکه این دین، دینی چینی نبود و دیگر اینکه اخلاقی عام، همگانی و جهانی را تبلیغ می کرد. در خلال دوران طولانی عدم وحدت و یکپارچگی سرزمین چین در فاصلۀ سالهای ۲۲۰ تا ۵۸۱ میلادی، طولانی ترین و قویترین حکومت سلطنتی این کشور حکومت وِی(۵۳۴- ۳۸۵) در مناطق شمالی بود؛ امپراتوران این حکومت از بین مردم تو- پا بودند که غیر چینی و احتمالاً از نسل ترکها بودند. این نظام سلطنتی در ابتدا با قبول دین بودایی آغاز به کارکرد؛ امّا این سیاست در اواسط قرن پنجم میلادی، جنبۀ معکوس پیدا کرد؛ زیرا پیروان دین تائویی که تمایلات سیاسی نیرومندی نیز داشتند، توانستند نظر امپراتور وقت وو را به خود جلب کنند. در نتیجه، شکنجه و آزار سخت بوداییان رواج پیدا کرد.
در پانصد سال اولیه ورود دین بودایی به سرزمین چین، خیلی وقتها آینده این دین در چین کاملاً نامطمئن به نظر می رسید. روشن است که امپراتوران چین در آن ایام و همچنین پادشاهان و حاکمان بعدی تا عصر حاضر، چه در دین بودایی و چه در هر حرکت دینی سازمان یافته و منسجم دیگر، نوعی تهدید سیاسی احساس کرده اند؛ امّا این مطلب نیز به وضوح به چشم می خوردکه دست اندرکاران بودایی خوب می دانستند که چه وقت باید جانب طبقه فرودست را گرفته و در چه زمان دیگری و به چه صورتی، راه خود را به حلقۀ درباریان و حتی خانوادۀ شخص امپراتور باز کنند. سنت بودایی ماهایانا، به خاطر انعطافی که از لحاظ اصول نظری، ساختار واحکام خویش در مورد زندگی روزمرۀ مردم داشت، برای یک کار تبلیغی دینی در میان فرهنگهای مختلف مناسبتر به نظر می رسید. به این ترتیب، مخالفتهای اولیه چینیان تا حدی پاسخ داده شد و ملایمتر گردید؛ متون مقدس دین بودایی ترجمه شد؛ اشکال هنری چینی با اشکال هنری هندی و آسیای مرکزی در هم آمیخت و به تدریج ، دین بودایی به عنوان بخشی از میراث عظیم فرهنگی چین جای خود را باز کرد.

۶-۳٫ تفکرات و حیات بودایی در چین


به هنگام معرفی فرقۀ بودایی ماهایانا، دومکتب فکری مورد بحث قرار گرفت. مادهیامیکا یا مکتب خلأ و یوگا کارا یا مکتب وجدان و هشیاری تنها. این مکاتب به رغم این که بسیار نظری و مبتنی بر مفروضات بودند،تا قبل از قرن نهم میلادی پیروان زیادی را به خود جذب کردند و دامنۀ نفوذشان ، حتی تا عصر حاضر نیز گسترش یافت؛ امّا هیچ یک از آنها با یک سلسله اعمال اعتقادی- عبادی خاص – به جز تفکر و مراقبه- شناخته نمی شوند. مکاتب فکری دیگری که در آنها اصول نظری با آداب ومراسم عملی همراه بود نیز، در چین توسعه پیدا کردند و پیروان بسیاری بدست آوردند. امّا از آنجایی که امروزه در چین، حتی یک مکاتب نیز از درخشش و جاذبیت فوق العاده ای برخوردار نیستند، در بحث حاضر تنها به معرفی آنها پرداخته و بحث کاملتر را به بخش دین بودایی درژاپن- کشوری که امروزه نیز چندین مکتب بودایی سرزنده و فعال درآن وجود دارد- وامی گذاریم.
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیین بودا

تی ین تئای : نامگذاری این مکتب از روی کوهی در ایالت چکیانگ صورت گرفته که تی ین تئای- به
معنای تراس آسمانی- خوانده می شود. مردی به نام چی – ای تعالیم جدید خویش را در آنجا بنا نهاد.
چی – ای که در فاصلۀ سالهای ۵۹۷ – ۵۳۸ میلادی می زیست – و بنابراین دوران امپراتوری خاندان سویی را که سرآغاز عصر شکوفایی دین بودایی در سرزمین چین بود، درک کرده بود- کوشش کرد تا در بین انواع گوناگون مکاتب فکری بودایی که در آن عصر در چین رواج داشت، نوعی نظم و قاعده به وجود آورد. اولین تلاش وی آن بود که تمام تعلیم بودایی را در پنج مرحله یا منزلگاه خلاصه کند؛ به نوعی که هر مرحله، مرحلۀ پیش را تکمیل کرده و تعالی بخشد. یکی دیگر از کارهای وی مقایسه روشهای تعلیم و تربیت از قبیل مقایسۀ روش دفعی و ناگهانی با روش تدریجی بود. او سپس به مقایسۀ محتوای نظریه های گوناگون بودایی پرداخت و آنها را بر حسب ظرفیتشان در شنیدن و درک موضوعات ، طبقه بندی کرد.
چی – ای اساس تعلیم خویش را بر مبنای لوتوس سوترا قرار داد که در آن ، جمع بزرگی از بوداها و بودیستوه ها ادعا می کنند که همۀ مخلوقات عالم نجات پیدا خواهند کرد. این نظریۀ نجات و رستگاری همگانی با فرضیۀ دیگری همراه شده بود که مدعی بود حقیقت جهانی تمام حقایق موقتی را شامل شده و ادراک می نماید و درنهایت،به وحدت غایی همۀ امور منجر می شود.
در مورد نظریۀ آغاز این مکتب از چندین نفر از راهبان نام برده می شود؛ امّا بیشتر فاتسانگ (۷۱۲-۶۴۳) را به عنوان بنیانگذار آن می شناسند. وی برای نشان دادن وحدت نهایی همۀ امور و اشیاء، از دو تشبیه جالب و مؤثر استفاده کرد.
مکتب هوآ- ین دربارۀ مرحلۀ رو به گسترش و تکامل نظریۀ بودایی، تئوری خاص خود را داشت و همانطور که انتظار می رفت، مکتب خویش را در مرحلۀ نهایی و پایانی همۀ مراحل قبلی و مکاتب مربوط به آنها قرار می داد. در حقیقت می توان گفت مکتب هوآ- ین ، در ارتباط دادن پدیده های گوناگون بع یکدیگر از مکتب تی ین- تئای فراتر می رفت. امّا احساس و ادراک وحدت غایی در هر دو مکتب یکی بود. در این مکتب نیز، درست نظیر مکتب تی ین – تئای ، انسان برای درک حقایق نهایی و غایی باید به تفکر و مراقبه روی می آورد.
سرزمین ناب :اگر بخواهیم عبارت چینگ تی یو تسونگ را ترجمه کنیم ، مکتب سرزمین ناب ( خالص ) خواهد شد که دقیقاً نشانگر اندیشه ی این مکتب نیز هست ؛ به این معنا که سرزمین پاک یا خالصی وجود دارد که فرد می تواند در هنگام مرگ به آنجا منتقل شود .
شاید بتوان گفت بزرگترین استاد و معلم مکتب سرزمین پاک ، شانتائو ( ۶۸۱- ۶۱۳) بوده است که معتقد بود بهشت غربی ، دنیایی تخیلی نبوده و کاملاً حقیقی و واقعی است و حتی برای عادی ترین افراد بشر ، قابل حصول و دسترسی است . وی هر آنچه در توان داشت ، در ارتقا و توسعه ی تعالیم و آداب این مکتب صرف کرد : سوتراهای سرزمین ناب و پاک را نسخه برداری و تکثیر کرد ؛ تصاویری از آن بهشت رسم کرد ؛ برای راهبها و افراد عادی ، در پایتخت چان گان سخنرانی و موعظه کرد وخواندن سرودهای ستایش آمیز در مدح آمیتابها را تشویق کرد.
سوتراهای مکتب سرزمین پاک می آموزند که بودا ۀمیتابها خدای سزمین پاک بهشت غربی ، عهد بسته تا همه ی کسانی را که با خلوص و ایمان وی را می خوانند ، نجات دهد .
اصول نظری و ععلی این مکتب به سهولت قابل درک و پیروی است ؛ لذا تعداد نسبتاً زیادی از مردم عادی ، به دعوتی که از سوی این رته ساده و مستقیم رستگاری به عمل می آمد ، پاسخ مثبت دادند.
چه – آن ، مکتب تفکر و مراقبه : تفکر و مراقبه ترجمه ی دقیق واژه ی چه (ذن در زبان ژاپنی) و عرف رایج این مکتب است ؛ اما آنچه در مکتب چه – آن مترح است ، به مراتب بیشتر از تفکر و مراقبه ی تنهاست.
گفته می شود که فردی به نام بودهی دهارما ، حدود سالهای ۵۰۰ میلادی مکتب چه – آن را از هند به چین آورده است . وی این میل شدید نسبت به روشهای غیر معمول را در بارعامی که به خدمت امپراتور داشت ، به معرض نمایش گذاشت . بودهی دهارما سخن خوییش را این گونه آغاز کرد که حتی نام خود را هم نمی دانم . سپس به ارز یابی اعمال و رفتار خوب امپراتور پرداخت و اظهار داشت که این اعمال هیچ شایستگی و استحقاق خواصی را موجب نمی شود و در پاسخ به پرسشی در مورد دهارمای بودایی ، گفت که این مطلب امری پوچ و تو خالی است . وی سپس به صومعه ای رفت و به مدت نه سال ، در آنجا به ریاضت و مراقبه پرداخت ؛ در حالی که صورت خود را همواره به سوی دیوار نگاه می داشت.
این داستان عجیب نشان می دهد که مفهوم خلأ یا خالی بودن ، از مفاهیم اصلی مکتب چه – آن است ؛ همان گونه که تقریباً در مورد هر کدام از مکاتب بودایی دیگر نیز چنین است. چیزی که مهم است، این است که فکرو ذهن را از همه ی تفکرات مشغول کننده گذشته خالی کنیم و حتی عادت بحث و استدلال منطقی خویش را کنار بگذاریم .
چهار مکتبی را که شرح دادیم ، در سرزمین چین پایدار مانده و درژاپن نیز با نیروی قابل ملاحضه ای استمرار یافته اند. چینی ها آنها را به این صورت گروه بندی می کنند که مکاتب تی ین- تئای و هوان – ین برای ظرفیت و محتوا و مکاتب سرزمین پاک وچه – آن ، برای تمرین و ممارست روحی هستند.
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیین بودا

۶-۴ . تحولات در نظام رهبانی و زندگی پیروان عامی


دین بودایی در سرزمین چین ، بیش از آنچه در کشورهای پیرو مکتب تراوادا به چشم می خورد، راهبان بودایی ومردم عادی و عامی را به هم نزدیک ساخته است .
این واقعیت که راهبان زندگی جداگانه ای داشتند به این معنا نبود که سنگهه ها و معابد بودایی به طور رسمی بر روی مردم بسته اند و هیچ گونه تماس مستمر ونزدیکی بین آنها نیست.
زندگی رهبانی : راهبان بودایی هر روز صبح با کاسه ی درویشی خویش ، برای تمنای خوراک روزانه به در خانه ی این وآن می روند؛ علاوه بر این ، همه ساله در زمان خاصی هدایایی را برای دوختن ردای رهبانی و سایر مایحتاج خویش قبول می کنند. همان طور که در مورد راهبان کشورهای دیگر نیز مصداق دارد، راهبهای چینی به کشت و زرع زمین های دیر نمی پردازند. این کار ( کشاورزی) را عده ای کارکر مزد بگیر (اجاره ای) انجام می دهند. پاره ای وظایف صومعه را راهبان جوان که هنوز مراحل شاگردی و کار آموزی خویش را می گدرانند ، انجام می دهند؛ اما راهبان ارشد ، بیشتر به کار مطالعه ، انجام آداب و مراسم عبادی و آئین های دینی مردم و دست آخر، به تفکر و مراقبه می پردازند.
بدون شک، راهبها از جهات کاملاً متعددی با دنیای مادی بیرون در تماس بودند. سخنرانی های راهبان در مجامع عمومی ، برای آموزش تودۀ مردم بسیار مفید بود و بحث و گفتگویی که غالباً در پایان این سخنرانی ها در می گرفت، صورت یک رقابت و رودررویی فکری داشت و افراد زیادی را به خود جذب می کرد.
مهمترین خدمات راهبان بودایی، در مواقعی بود که فرد یا خانواده ای دچار نوعی بحران می شد؛ چیزی که در تفکر سنتّتی چین جای آن خالی بود. معمولاً خانواده ها از ایشان دعوت می کردند تا برای درگذشتگانشان سرودهای دینی (سوترا) را بخوانند و خود ایشان نیز در فواصل معین، مجالس یادبودی برای درگذشتگان برگزار می کردند.
مسئولیت امتحان و آزمایش کسانی که به نظام رهبانی درمی آمدند و عهد و پیمان آن را بر خود مقرر می داشتند، بر دوش رئیس صومعه یا راهبهای قدیمی و ارشد بود. اکثر راهبان و راهبه ها را افرادی مؤمن و متقی ، خردمند، متعبّد و با اخلاص تشکیل می دادند.
در خلال این مباحث، اشاره های بسیار مختصری به راهبه ها داشته ایم؛ روش زندگی و نظام رهبانی ایشان درست مانند هم ردیف های مرد ایشان بود. دلایل و انگیزه های پیوستن آنان به جمع خواهرهای روحانی (راهبه) نیز، درست نظیر جمع مردان، بسیار متنوع و متعدد بود. آنها نیز به طبخ و تهیۀ غذاهای گیاهی پرداخته و در وقت مشکل و نابسامانی به مردم کمک می کردند، به ویژه به زنانی که جایی برای زندگی کردن نداشتند.
نحوۀ زندگی پیروان: عکس العمل مردم عادی نسبت به زندگی راهبان و راهبه های بودایی چین، صورت تحسین و احترام داشت. تودۀ مردم چین همواره به صورت مالی از نهادهای رهبانی پشتیبانی کرده اند؛ چه از طریق زمینها و ساختمانهایی که افراد بسیار مرفّه در اختیار صومعه قرار داده اند و چه به شکل هدایای نقدی و جنسی کوچکتر که افراد عادی تقدیم کرده اند.
قبلاً گفتیم که بخش عظیمی از تودۀ مردم چین، به مکتب سرزمین پاک و منزه که بودا آمیتابا را می پرستید، جذب سده بودند. علاقه و پرستش مردم نسبت به بودیستوه دیگری به نام کوان- یین – که مجسمۀ وی در صورت یک مرد از هند به چین آورده شده بود- نیزتقریباً در همان درجه از وسعت و اهمیت قرار داشت. درخواست و دعای زنانی که به دنبال بچه دار شدن بودند یا می خواستند زایمان راحت تری داشته باشند، بانوانی که برای شوهران خویش که در مناطقی دور دست کار می کردند، درخواست سلامتی داشتند، درخواست موفقیت برای فرزندانی که امتحان و آزمایشی در پیش داشته، یا از مرضی رنج می بردند، همگی به پیشگاه این بودیستوه عرضه می شد. به این ترتیب، وی نماد بودیستوه ای بود که دارای روح محبّت و ایثار برای دیگران است.
با وجود آنکه بعضی از تودۀ مردم بودایی مقیّد به گیاهخواری نیستند،آنهایی که دردین خود نسبتاً جدی تر و مقید تر هستند، گیاهخواری یا گوشت نخوردن را نشانۀ یک بودایی واقعی می دانند.
انجمنهای بودایی مردمی به یکی از مشخصه های برجستۀ دین بودایی درسرزمین چین تبدیل شدند. مشارکت بانوان در سازمانهای خیریه یا رهبانی مربوط به زنان، یا انجمنهای بودایی که در آن زنان و مردان در کنار یکدیگر فعالیت می کنند، مبیّن نوعی فاصله گرفتن از الگوهای سنتی چین بوده است.
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیین بودا

۶-۵٫ رواج و افول دین بودایی در چین


پس از طی یک دورۀ پانصد ساله از عدم اطمینان و شک و تردید، دین بودایی سرانجام شکل و قوارۀ اصلی خویش را در چین بازیافت. تحولاتی که در صفحات اخیر شرح داده شدند، در طول سلطنت خاندان سویی و ته آنگ که به ترتیب در فاصلۀ سالهای ۶۱۸-۵۸۱ و ۹۰۷-۶۱۸ حکومت می کردند، به اوج خود رسید.
یکی از امپراتوران سویی، گروههایی از راهبان بودایی را مأمور کرد تا برای تبلیغ دهارما به مسافرت بپردازند ؛ سفری که این راهبان مبلّغ را به سرزمینهای بیرون از چین، یعنی کره و ژاپن کشاند. بسیاری از امپراتوران سلسلۀ ته آنگ نیز توسعه و گسترش دین بودایی را مورد حمایت و تشویق قرار می دادند. تعدادی از آنان نیز، خود عملاً به دین بودایی گرویدند.
شواهد و قراین حکایت از این دارند که چین دوران خاندان ته آنگ، از بزرگترین امپراتوری های جهان- وطنی بوده که تا به امروز وجود داشته است. خاندان ته آنگ، به رغم برخورد مثبت و جانبدارانه ای که نسبت به چندین مذهب مختلف داشتند، ثابت کردند که سرچشمۀ خوبی برای دین بودایی هستند. در قرن هشتم میلادی، امپراتوران چین در حالی که هنوز به ساختن معابد بودایی ادامه می دادند، دستوراتی نیز در زمینۀ محدود ساختن فعالیتهای این دین در سرزمین چین صادر کردند.
در اوایل قرن نهم میلادی، دین بودایی از آن جهت که دینی خارجی بود، به شدت مورد حمله قرار گرفت و با مشکلات سختی مواجه شد.
در سال ۸۴۴ میلادی، سرانجام حکومت دست به اقدام زد. مأموران حکومتی هزاران تمثال و مجسمۀ بودا را ضبط و بسیاری ازآنها را ذوب کردند تا برای ضرب سکه مورد استفاده قرار دهند. حدود ۵۰۰۰ صومعه و قریب ۴۰۰۰۰ معبد و بتکده بودایی تخریب شد. سال بعد از آن، حدود ۲۵۰۰۰۰ راهب و را
راهبۀ بودایی مجبور شدند از لباس روحانی خارج شده، به جمع مردم عادی بپیوندند.
دین بودایی ، حداقل تا اواسط دوران حکومت سلسلۀ ته آنگ، در سرزمین چین رو به ترقی و صعود بود و از آن دوران به بعد ، تنزل و افول آن آغاز شد.

منبع دقیق :

جهان مذهبی – ادیان در جهان اِمروز
ریچارد دبوش، کنت دالرهاید، عظیم نانجی، هیلا کانورث، کایل ییتس، رابرت بام استد
رابرت ویر (ویراست کلی)
ترجمه :دکتر عبدالرحیم گواهی
سال نشر
۱۳۸۴
 
بالا