شرایط حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص)

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
شرایط حضرت فاطمه بعد از رحلت پیامبر(علیهماالسلام)


img.tebyan.net_big_1388_03_842531911311136223238222551361842451726207.jpg

ما زالت بعد ابیها معصبة الرأس باكیة العین، محترقة القلب؛ «حضرت، بعد از رحلت پیامبر، پیوسته شال عزا به سر بسته بود، چشمانى گریان و قلبى سوزان داشت.»
دوران شیرین زندگی بانوى اسلام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به سرعت سپرى شد (هر چند به یك معنى در سراسر زندگى او، دوران شیرینى وجود نداشت، چرا كه پیوسته فشارها و جنگ‎ها و توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام و پیامبر آرامش روح فاطمه‏(علیهاالسلام) را بر هم مى‏زد).
با رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) طوفان‎هاى تازه‏اى از حوادث پیچیده و بحرانى وزیدن گرفت.
كینه‏هاى جنگ‎های بدر، خیبر و حنین كه در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) در زیر خاكستر پنهان بود آشكار گشت.
احزاب منافقین به جنب و جوش افتادند تا هم از اسلام انتقام بگیرند، و هم از خاندان پیامبر، و حضرت فاطمه(علیهماالسلام) در مركز این دایره بود كه تیرهاى زهرآگین دشمنان از هر سو به سوى آن پرتاب مى‏شد.
از حالم چه مى‏پرسى اى ام سلمه كه: من در میان اندوه و رنج بسیار به سر مى‏برم.


فراق و جدائى دردناك از پدر از یك سو . مظلومیت غم‏انگیز و جانكاه همسرش امیرمؤمنان على(علیه السلام) ‏ از سوى دیگر.
توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام از دیگر سو. و نگرانى فاطمه از آینده مسلمین و حفظ میراث قرآن، دست به دست هم دادند و قلب و روح پاكش را سخت مى‏فشردند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نمى‎خواهد با بیان غم‎هاى خود روح پاك امیرمؤمنان على(علیه‎السلام)‏ را كه سخت از آن اوضاع ناگوار و خلافكارى‏هاى امت ضربه دیده، آزرده‏تر سازد.
به هین دلیل به كنار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) مى‏رفت و با او درددل مى‏كرد، و سخنان جانسوزى همچون اخگر آتش كه اعماق وجود انسان را مى‏سوزاند، بر زبان مى‏آورد.
«یا ابتاه بقیت و الهة و حیرانة فریدة، قد انخمد صوتى و انقطع ظهرى و تنغص عیشى»؛ «پدر جان بعد از تو، تنها شدم، حیران و محروم مانده‏ام، صدایم به خاموشى گرائید، و پشتم شكست و آب گواراى زندگى در كامم تلخ شد.»
و گاه مى‏گفت:
ماذا على من شم تربة احمداً الا یشم مدى الزمان غوالیا
صبت على مصائب لو ا نها صبت على الایام صرن لیالیا
«كسى كه خاك پاك پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ببوید سزاوار است تا پایان عمر هیچ عطرى را نبوید.
بعد از تو اى پدر، آنقدر مصائب بر من فرو ریخت كه اگر بر روزهاى روشن مى‏ریخت به صورت شب‎هاى تیره و تار در مى‏آمد.»
چرا حضرت فاطمه(علیهاالسلام) اینگونه اشك مى‏ریزد؟
چرا این همه بى‎تابى مى‏كند؟
چرا همچون اسپند بر آتش، قرار ندارد؟ آخر چرا ؟! ...
جواب این چراها را باید از زبان خود او بشنویم.
ام سلمه مى‏گوید: هنگامى كه بعد از وفات پیامبر(صلی الله علیه و آله) به دیدن بانوى اسلام حضرت فاطمه
img.tebyan.net_big_1388_03_2445721120150159192587813320512222224499.jpg

(علیهاالسلام) رفتم و جویاى حال او شدم در پاسخ، جمله‏هاى پر معنى را بیان كرد:
«از حالم چه مى‏پرسى اى ام سلمه كه: من در میان اندوه و رنج بسیار به سر مى‏برم:
از یك سو پدرم پیامبر(صلی الله علیه و آله) را از دست داده‏ام، و از سوى دیگر [با چشم خود مى‏بینم كه‏] به جانشینش [على بن ابیطالب‏] ستم شده است. به خدا سوگند كه پرده حرمتش را دریدند... .
ولى من مى‏دانم اینها كینه‏هاى بدر، و انتقام‎هاى «احد» است، كه در قلوب پنهان و پوشیده بود.
ولى با این همه دفاع از او حریم قدس علوى و حمایتش از امیرمؤمنان(علیه‎السلام)‏ در این دوران پر درد و رنج بر كسى پوشیده نیست.
توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام از دیگر سو. و نگرانى فاطمه از آینده مسلمین و حفظ میراث قرآن، دست به دست هم دادند و قلب و روح پاكش را سخت مى‏فشردند.


گرچه حیاتش بعد از پدر همانگونه كه خود از خدایش تقاضا كرد، طولانى نشد و دو سه ماه بیشتر نگذشت كه به جوار قرب خدا، و دیدار پدر شتافت، ولى در همین مدت از بذل هرگونه فداكارى و ایثار در حق امیرمؤمنان(علیه‎السلام)‏ و دفاع از اسلام فروگذارى نكرد.
صلى الله علیك یا بنت رسول الله و رحمة الله و بركاته.
برگرفته از کتاب برترین بانوى جهان فاطمه زهرا(علیهاالسلام)، آیت الله مكارم شیرازى .
تنظیم : تبیان
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahdi gh
بالا