فدک

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
داستان فدك يكى از غم انگيزترين و پرغوغاترين داستانهاى زندگى فاطمه بانوى اسلام عليها السلام خصوصاً، و اهل بيت عليم السلام عموماً، و تاريخ اسلام به طور گسترده‏اى و عام است، كه آميخته با توطئه‏هاى سياسى، و فراز و نشيب‏هاى فراوانى مى‏باشد و دريچه‏اى است براى حل قسمتى از معماهاى مهم تاريخ صدر اسلام. اما قبل از ورود در اين بحث لازم است بدانيم: «فدك چه بود و كجا بود؟» «فدك» به طورى كه بسيارى از مورخان و ارباب لغت نوشته‏اند قريه آباد و حاصل خيزى بود در سرزمين «حجاز» نزديك «خيبر» كه ميان آن و مدينه دو يا سه روز راه بود، بعضى اين فاصله را صدو چهل كيلومتر نوشته‏اند و در آن چشمه‏اى جوشان و نخلهاى فراوانى بود و بعد از خيبر نقطه اتكاء يهوديان در حجاز به شمار مى‏رفت. در اينكه چگونه «فدك» اين آبادى خرم و سرسبز به پيامبر اسلام صلي الله عليه واله وسلم ‏ منتقل شد، معروف چنين است كه رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم بعد از آنكه از فتح خيبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدك كه از يهوديان سرسخت بودند، افكند، آن‏ها كسى را خدمت رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فرستادند، و با او صلح كردند، در برابر اينكه نيمى از «فدك» را به آن حضرت صلي الله عليه واله وسلم واگذار كنند، پيامبر صلي الله عليه واله وسلم از آن‏ها پذيرفت و اين صلح را امضاء فرمود. به اين ترتيب «فدك» خالصه رسول اللّه‏ صلي الله عليه واله وسلم شد، زيرا طبق قرآن مجيد چيزى كه به دست مسلمين بدون جنگ بيفتد منحصراً حق پيامبر صلي الله عليه واله وسلم است، و به صورت غنائم جنگى تقسيم نمى‏شود و به اين ترتيب پيامبر صلي الله عليه واله وسلم «فدك» را در اختيار گرفت و درآمد آن را در مورد واماندگان در راه «ابن السبيل» و مانند آن‏ها مصرف مى‏كرد. اين سخن را «ياقوت حموى» در «معجم البلدان» و «ابن منظور اندلسى» در «لسان العرب» و عده‏اى ديگر در كتابهاى خود آورده‏اند. «طبرى» نيز در تاريخ خود و «ابن اثير» نيز در كتاب «كامل» به آن اشاره كرده‏اند. اين را نيز بسيارى از مورخان نوشته‏اند كه پيامبر صلي الله عليه واله وسلم در حيات خود «فدك» را به بانوى اسلام فاطمه زهرا عليها السلام بخشيد. گواه روشن اين واگذارى اينكه بسيارى از مفسران از جمله مفسر معروف «جلال الدين سيوطى» از علماى معروف اهل سنت در تفسير «در المنثور» در ذيل آيه (16 سوره اسراء) «و آت ذالقربى حقه» (حق نزديكان را به آن‏ها بده) از «ابوسعيد خدرى» نقل كرده كه چون اين آيه نازل شد رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فاطمه را طلبيد و فدك را به او بخشيد، عبارت حديث چنين است: «لما نزل قوله تعالى: «و آت ذالقربى حقه اعطى رسول اللّه صلي الله عليه واله وسلم فاطمة فدكا» هنگامى كه سخن خداى متعال نازل شد كه: «اى پيامبر) حق خويشاوندان نزديك خود را بده رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم به فاطمه عليها السلام فدك را بخشيد. در ذيل همان آيه روايت ديگرى از «ابن عباس» به همين مضمون نقل شده است. شاهد زنده ديگر بر اين مدعا گفتار اميرمؤمنان على عليه السلام در نهج البلاغه درباره فدك است كه مى‏فرمايد: «بلى كانت فى ايدينا فدك من كل ما اظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم، و سخت عنها نفوس قوم آخرين، و نعم الحكم اللّه»: «آرى تنها از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، «فدك در دست ما بود، ولى گروهى بر آن بخل ورزيدند، در حالى كه گروه ديگرى سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند، و بهترين قاضى و داور خدا است». اين به خوبى نشان مى‏دهد كه در عصر پيامبر صلي الله عليه واله وسلم «فدك» در اختيار امير مؤمنان على‏ عليه السلام و فاطمه زهرا عليها السلام بود، ولى بعداً گروهى از بخيلان حاكم، چشم به آن دوختند، و على عليه السلام و همسرش بانوى اسلام به ناچار از آن چشم پوشيدند، و مسلماً اين چشم پوشى با رضايت خاطر صورت نگرفت، چرا كه در اين صورت خدا به داورى طلبيدن و «نعم الحكم اللّه» گفتن معنى ندارد. از علماى بزرگ شيعه نيز گروه عظيمى روايات مربوط به اين قسمت را در كتب معتبر خود آورده‏اند كه از ميان آن‏ها علماى زير را مى‏توان نام برد: مرحوم «كلينى» در «كافى»، و مرحوم «صدوق»، و مرحوم «محمد بن مسعود عياشى» در تفسير خود و «على بن عيسى اربلى» در «كشف الغمة» و گروه عظيمى ديگر در كتب تفسير و تاريخ و حديث، كه ذكر همه آن‏ها بسيار به طول مى‏انجامد.


ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه درو دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا(س) این است
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
ابن ابی الحدید معتزلی كه از علمای معروف و برجسته اهل تسنن است می گوید

: من از استادم (علی بن فارقی) مدرس مدرسه بغداد پرسیدم آیا فاطمه (ع) از ادعای مالكیت فدك راست می گفت ؟

گفت : آری .


گفتم : پس چرا خلیفه اول ، فدك را به او نداد، در حالی كه فاطمه (ع) نزد او را راستگو بود؟

. او لبخندی زد و كلام زیبا و لطیف و طنز گونه ای گفت ، در حالی كه او هرگز عادت به شوخی نداشت ، گفت : اگر ابوبكر، فدك را به مجرد ادعای فاطمه (ع) به او می داد، فردا به سراغش می آمد و ادعای

خلافت برای همسرش می كرد! و وی را از مقامش كنار می زد و او هیچگونه عذر و دفاعی از خود نداشت ، زیرا با دادن فدك پذیرفته بود كه فاطمه (ع) هر چه را ادعا كند راست می گوید، و نیازی به بینه و

گواه ندارد. سپس ابن ابی الحدید می افزاید: این یك واقعیت است ، هر چند استاد، آن را به عنوان مزاح ، مطرح كرد. این اعتراف صریح از این دو دانشمند اهل تسنن حاكی است كه داستان فدك ، یك داستان سیاسی

و آمیخته با خلافت بوده ، نه داستان صرفا اقتصادی .


 
بالا