♦◘◘♦ نگاه از دریچه های مختلف♦◘◘♦

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
DIDGAH.jpg


یک خانم معلم ریاضی به یک پسر هفت ساله درس ریاضی می داد.
یکروز ازش پرسید: اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند سیب خواهی داشت؟” پسربعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: ۴ تا ! معلم نگران شد وی انتظار یک جواب صحیح و آسان روداشت.
او نا امید شده بود، فکر کرد” شاید بچه خوب گوش نکرده است.” تکرار کرد: خوب گوش کن، خیلی ساده است تو می تونی جواب صحیح بدهی اگر به دقت گوش کنی.اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر که در قیافه ی معلمش نومیدی را به خوبی می دید دوباره شروع کرد به حساب کردن باانگشتانش.در حالی که تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود، تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند.
برای همین با تامل پاسخ داد…”۴″ نومیدی در صورت معلم باقی ماند.
به یادش اومد که پسر توت فرنگی دوست دارد. او فکر کرد شاید پسرک سیب دوست ندارد و برای همین نمی تواند تمرکز داشته باشد.

در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشم های برق زده پرسید:اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت ؟
معلم خوشحال به نظر می رسید و پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد و پسر با تامل جواب داد”۳″؟ حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه ای بر لب داشت. برای نزدیک شدن به موفقیتش خواست به خودش تبریک بگوید ولی هنوز یک چیز مانده بود او دوباره از پسر پرسید:
اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟پسرک فوری جواب داد!!!” ۴ ” خانم معلم مبهوت شده بود و با صدای گرفته و خشمگین پرسید :
چطور؟ آخه چطور؟ پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد:” برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم.”

نتیجه: اگر کسی جواب غیر قابل انتظاری به سوال ما داد ضرورتا آن اشتباه نیست شاید بعدی از آن پاسخ را ابدا نفهمیدیم.”نوابغ بر خلاف من و شما، از زوایای مختلفی به یک قضیه هر چند ساده، نگاه می کنند.اولین نگاه ما به هر مسئله ای، به شدت بر اساس نگرش معمول و روزمره مان است.بسیاری از آدمها در همین مرحله باقی می مانند، اما انسان های خلاق از داشتن نگرش روز مره به پدیده ها، فراری اند.آنها بعد از دیدن یک اتفاق، هرگز برای تحلیل، به سراغ تجربیات قبلی شان نمی روند، بلکه با ذهن آزاد،به تخیل جدید درباره ی آن می پردازند.

منبع :قفل یعنی کلیدی هم هست/مسعود لعلی/بهار سبز
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
قضاوت های دیگران از ما ناشی از قانون آینه هاست. اگر جلوی آینه دستتان را بلند کنید نباید انتظار داشته باشید تصویرتان در آینه کار دیگری انجام دهد. آینه اگر صاف و صیقلی باشد رفتار شما را همان طور که هست نشان خواهد داد.


سارا سال گذشته رابطه ی خوبی با خواهرش نداشت. او به یاد دارد که خواهرش در سال گذشته با یک رفتار خودخواهانه، وی را متحمل یک ضرر مالی کرد. اما با این حال خواهرش را دوست دارد و مایل است که کدورتها را فراموش کند اما باز هم در آخرین باری که خواهرش را دید جز حرفهای کنایه آمیز چیزی نصیبش نشد. سارا به این نتیجه رسیده است که خواهرش به او علاقه ای ندارد او هر چه سعی می کند دلیل بدرفتاریهای وی را بفهمد نمی تواند. نهایتا او را متهم به حسادت می کند و برای حسادت او دلایلی می تراشد. اینها در حالی است که سارا اصلا به رفتار خودش فکر نمی کند. به اینکه موقع دیدار با خواهرش چقدر عبوس و عصبی برخورد کرد...
مشکل افرادی مثل سارا این است که به ارزشیابی رفتار خودشان نمی پردازند. آنها احساساتشان را ملاک قضاوت قرار می دهند در حالی که رفتارشان را به نمایش گذاشته بودند نه احساساتشان را .
شاید سارا دوست داشت رابطه ی خوبی با خواهرش پیدا کند، اما رفتارش چیز دیگری نشان می داد.
او متوجه نمی شود چیزی که موجب بدرفتاری اش شده است احساسات وی و فکرهای اوست که از دید دیگران مخفی است. آنچه توسط دیگران از او دیده می شود تنها رفتارش است.

بنابراین بسیاری از اوقات تنها و دلتنگ می مانیم چون درست رفتار نمی کنیم. چون در دنیای ذهنمان فرو رفته ایم و متوجه نیستیم که دیگران در این دنیا حضور ندارند و فقط ظاهر ما را می بینند. بنابراین فقط وقتی که درست رفتار می کنیم خوب دیده می شویم.
قضاوت دیگران هم از رفتار ما بسیار شبیه انعکاس آینه است. آنکه روح سالمی دارد رفتار دیگران را همان طور که می بیند قضاوت می کند. اما آنکه دچار سوء ظن ،حسد، و... است رفتارها را کج و کوله قضاوت می کند. اما علی ای حال جهت اصلی قضاوت در مورد هر کسی، رفتار خود او است


قانون آینه را بدانیم

قضاوت های دیگران از ما ناشی از قانون آینه هاست. اگر جلوی آینه دستتان را بلند کنید نباید انتظار داشته باشید تصویرتان در آینه کار دیگری انجام دهد. آینه اگر صاف و صیقلی باشد رفتار شما را همان طور که هست نشان خواهد داد. اما اگر محدب یا معقر باشد باز هم رفتار شما را همانطور نشان می دهد که هست اما آن را کج و کوله و کاریکاتور مانند می کند. یعنی در قضاوت از رفتار شما افراط و تفریط می کند. اما آن را به چیز دیگری تبدیل نمی کند.
قضاوت دیگران هم از رفتار ما بسیار شبیه انعکاس آینه است. آنکه روح سالمی دارد رفتار دیگران را همان طور که می بیند قضاوت می کند. اما آنکه دچار سوء ظن ،حسد، و... است رفتارها را کج و کوله قضاوت می کند. اما علی ای حال جهت اصلی قضاوت در مورد هر کسی، رفتار خود او است.


به سوی خودمان نگاه کنیم

به جای آنکه منتظر محبت و صداقت از طرف دیگران داشته باشیم خودمان با محبت و با صداقت باشیم اینطوری زودتر به نتیجه خواهیم رسید. باید به نتیجه ی اعمال ایمان داشته باشیم و با اعتقاد کامل به انعکاس اعمال عمل کنیم. در این صورت وقتی عملی را برای دیگری انجام می دهیم همان لحظه یقین داریم که آن عمل را داریم برای خودمان انجام می دهیم. پس از انجام عمل هم باید واقع بین باشیم و آن را همانطوری که انجام دادیم ارزیابی کنیم. کسانی که نمی توانند با دیگران تعامل و جوشش خوبی داشته باشند، مشکل اصلی شان این است که نمی توانند اوضاع را همان طور که هست ببینند و ارزیابی کنند.


در حقیقت خیلی از چیزهای خوبی که در نیتمان است را در عمل وارد نکرده ایم اما نمره اش را به خودمان داده ایم. یعنی منتظر پاداشش از جانب دیگران هست (توقعات بیجا پیدا کرده ایم) و خیلی از کارهایی را که نمی خواستیم انجام دهیم را متاسفانه انجام دادیم و از نظر ما پنهان یا بی اهمیت بوده ولی در نظر دیگران مهم جلوه کرده است.

در هر حال دیگران از دنیای درون ما بی اطلاعند و تمام قضاوتشان از ما، مربوط به رفتارمان است.

برای آنکه بهتر قضاوت شویم باید مثل کسی که کار می کند و پول پس انداز می کند و به نتیجه ی خوب این کار ایمان دارد، مدام عمل نیک پس انداز کنیم اگرچه در آن زمان دلمان چیز دیگری می خواهد.چه بسا دچار حسادت شده و بدخواه کسی باشیم چه بسا دچار سوءتفاهم شده و بی جهت رنجیده باشیم، چه بسا مشغله های زندگی ما را از توجه کردن به افراد مهمی در زندگی دور کرده باشد، در همه ی این شرایط فقط باید بی توجه به احساسات ناخوشایند یا غفلت ساز، تنها به انجام دادن رفتارهای درست، با ایمان به تاثیر عمل صالح پرداخت و باقی را به خدا واگذار کرد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا