ادب حضرت زهرا(س) در برابر حضرت علی(ع)

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
چرا ذکر فضایل و زندگی اهل بیت پیغمبر این همه اجر و ثواب دارد؟ آنها انسانهای ساخته شده هستند، انسانهای ساخته شده مطابق عالی ترین مدل انسانیت، آن مدلی که خدای انسان برای انسان معین کرده است. پیامبر اکرم فرمود: «انا ادیب الله و علی ادیبی، من تربیت شده خدا هستم و علی علیه السلام تربیت شده من است» (بحارالانوار، ج16، ص231). علی علیه السلام یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل، زهرا علیهاسلام یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل. علی علیه السلام انسانی است که سخن او، رفتار او، کردار او نمونه است، درس است و زهرا علیها السلام همچنین.
زهرا علیهاالسلام احساس می کند که مرگش نزدیک شده است. ببینید یک زن نمونه با شوهرش چگونه است. مطابق یک روایت، خودش در حالی که تنها بود یک وصیتنامه نوشت و در زیر متکای خود گذاشت. یک نوبت که علی علیه السلام به بالین زهرا علیهاسلام آمده بود زهرا وصیتها و سفارشهای خود را به علی علیه السلام کرد. علی علیه السلام بر بالین زهرا علیهاسلام نشست و سر زهرا علیهاسلام را روی زانو گرفت. زهرا عرض کرد: یا اباالحسن وصیتهایی دارم که میل دارم شما به این وصیتها گوش کنید. فرمود: «سمعا و طاعة؛ هر چه شما بفرمایید». ابتدا زهرا علیهاسلام از روی تواضع و ادب و فروتنی جمله هایی گفت که قلب مقدس علی علیه السلام را آتش زد.

علی جان! من در مدتی که در خانه تو بودم مانند کنیزی برای تو بودم. در خانه تو در نهایت امانت به سر بردم. در خانه تو چنین و چنان بودم. وقتی که این جمله ها را گفت، اشکهای علی علیه السلام سرازیر شد. سر زهرا علیهاالسلام را محکم به سینه چسبانید، به علامت اینکه دیگر حاضر نیستم تو اینچنین از من معذرت خواهی کنی، چون معنی سخن زهرا علیهاالسلام این بود که اگر من در وظیفه کوتاهی کرده ام مرا ببخش، و معنای عمل علی این بود: زهراجان! من مایل نیستم و راضی نیستم که چنین سخنانی بر زبان تو جاری شود، من از اینکه چنین سخنانی از تو بشنوم رنج می برم.
بگذارید جریان دیگری عرض کنم. می دانید که زهرا علیهاالسلام چقدر از دست کسانی که به او ظلم کرده بودند ناراحت و ناراضی و غرق در خشم بود. آنها وقتی شنیدند که بیماری حضرت زهرا علیهاالسلام شدت کرده است پیغام فرستادند که اجازه بدهید ما به خانه شما بیاییم و از شما عیادت کنیم. می خواستند به آنجا بروند و بیایند چند کلمه بگویند و گذشته ها را به نحوی لوث کنند. زهرا علیهاالسلام اجازه نداد، فرمود: من راضی نیستم کسانی که به من ظلم کرده اند و حق شوهرم را غصب کرده اند، پایشان روی فرش من برسد و به خانه من بیایند. آمدند خدمت علی علیه السلام. گفتند یا اباالحسن! ما از زهرا خواهش کردیم اجازه دهد او را عیادت کنیم ولی او اجازه نداد، از تو خواهش می کنیم از زهرا برای ما اجازه بگیر.
ببینید ادب زهرا علیهاالسلام در مقابل علی علیه السلام چقدر است. علی علیه السلام هم نیامده که بگوید: زهرا جان من از تو خواهش می کنم حتما این را بپذیر، مثلا فلان مصلحت من چنین اقتضا می کند. همین قدر پیغام آورد که یا بنت رسول الله، این دو نفر من را وسیله قرار داده اند، یعنی اختیار با خودت، می خواهی قبول کن، می خواهی رد کن. ببینید چطور جواب می دهد، عرض کرد: «یا علی! البیت بیتک و الحره زوجتک» علی جان! خانه مال توست و زهرا هم (همسر) توست، من در مقابل تو از خود اراده ای ندارم (بحارالانوار، ج28، ص203).​
 
بالا