صفات حروف در قرآن

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
صفات حروف


صفات فرعی (غیر متضاده)


1
- صفیر 2- قَلقَلَه 3- لین 4- انحراف 5- تکریر 6- تَفَشّی 7- استطالَه


-----------------------------------------------------------------------------------------------

- صفات فرعی حروف-صفت صفیر



در لغت صوت شبیه صدای پرنده را گویند و در تجوید ، صدای سوت مانندی است که از سه حرف « ص – س – ز» شنیده می شود.



اصولاً «صفیر» یا سوت ، ناشی از تراکم بسیار زیاد مولکول های هوا در عبور از مجرائی بسیار باریک است.



صفیر در «ص» قوی تر از «ز» و در «س» از هر دو کمتر است.دلیل آن را نیز در اجتماع صفات اصلی

«ص» به ویژه استعلاء و اطباق می دانند و «ز» نیز دارای جهر است .



باید دقت شود که مراد از ذکر صفت صفیر این نیست که هنگام تلفظ این حروف ، به ویژه «ص» سوت

شدیدی از مخرج حرف شنیده شود! چیزی که در قرائت برخی از قاریان غیر فنّی به گوش می خورد. در

مورد «ص» فقط کافی است «س» تلفظ کرده و بدون تکلف در سوت زدن عمدی ، فقط حجم «س» را

زیاد کنیم . جهت ایجاد تفخیم و پر حجمی در صدا ، اصطلاحاً باد در گلو می اندازیم و صدا را کلفت می کنیم!


---------------------------------------------------------------------------------------------------

صفات فرعی حروف - صفت قلقله




«قَلقَلَه»
از مهم ترین صفات فرعی است.



قلقله در لغت به معنای «جنبش- بیقراری – تحریک» آمده است.



قلقله در اصطلاح تجویدی، عبارتست از :



«جنبش مختصر حرف در حال سکون»



البته این جنبش نباید به حد حرکت کامل برسد.



حروف قلقله عبارتند از : « ب – ج – د – ط – ق » که در عبارت «قُطبُ جَدّ» جمع آمده اند.



هرگاه این حروف چه در وسط کلمه و چه در آخر آن (هنگام وقف) ساکن شوند، باید کمی در مخرج خود

حرکت کنند تا صدای آن ها رها گردد. به عبارت دیگر مرحله «رهش» در این حروف، بدون قلقله صورت نمی گیرد.



مراتب قلقله: اگر حروف قلقله در آخر کلمه قرار داشته باشد (هنگام وقف) ، قلقله آن آشکارتر از زمانی

است که همان حرف در وسط کلمه ساکن باشد.



چند مثال:



اَقلامٌ - اَطرافِ – اَبرارَ – اَجداثِ – اَدبارَ


طَریق – مُحیط – نَصیب – بَهیج – بَعید - بِالحَقّ

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"

صفت لین



کلمه «لین» به معنای نرمی و در تجوید ، عبارتست از :



«به نرمی اداء شدن حرف»



و آن صفت دو حرف (و – ی) سکنه ی ماقبل،مفتوح است.



مانند : یَوماً – قَومٌ – اِلَیکَ – شَیءٌ



آنچه باید در تلفظ این دو حرف بدان دقت نمود ، این است که با سایش هوا و فشار بی مورد روی مخرج ،

صفت «لین» آسیب نبیند.


--------------------------------------------------------------------------------------------------

- صفت انحراف



در لغت به معنای «میل – عدول» و در تجوید عبارتست از :

«میل و انحراف حرف از مخرجش به سوی مخرج دیگر»

البته انحراف به سوی صفات دیگر نیز ذکر شده است.



دو حرف «ل – ر» را دارای صفت انحراف دانسته اند. گویند صدای «ل» از مخرج خود به کنار زبان (به

سوی مخرج ضاد) منحرف می شود و «ر» نیز به پشت زبان و به سوی مخرج «ل» و گاهی «ی» منحرف می گردد.


-------------------------------------------------------------------------------------------------

صفت تکریر



به معنای «تکرار کردن» آمده است. و در اصطلاح تجوید، عبارتست از :

«قابلیت تکرار بسیار سریع حرف»

این صفت فقط در حرف «ر» وجود دارد . مانند تکرار راء در کلمه «مَرَّه» به صورت «مَررررَه»! در اثر ارتعاش بسیار سریع نوک زبان.



این صفت تنعا صفتی است که مقصود از ذکر آن ، احتراز و خودداری از انجام آن است!به ویژه هنگامی که

راء ساکن یا مشدّد باشد.مانند : وَالاَرضَ – تَرمی – اَلرَّحمنِ – ذُو مَرَّه

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
صفت تفشّی


صفت «تفشی» در لغت به معنای «فاش شدن – انتشار – پخش شدن» است.



معنای تجویدی تفشّی عبارتست از :



«انتشار هوا در فضای دهان هنگام تلفظ حرف»



«تفشّی» صفت ویژه حرف «ش» است.



با توجه به این صفت نباید در هنگام تلفظ آن تمامی فشار هوا در جلوی دندان ها متمرکز شود ؛ چرا که

بوی «س» به خود می گیرد.بلکه صدای آن باید در سطح زبان پخش گردد.




هنگام تلفظ این حرف ، سطح میان زبان ، درحالی به سخت کام نزدیک می شود که دارای شیار است.



اما تفاوت آن با شیار زبان به هنگام تلفظ «س» این است که در «س» شیار، تنگ تر و عمیق تر است و

فاصله ی آن نیز با قسمت مقابلش ، کمتر است. حال آنکه در «ش»، شیار کم عمق تر و سطح زبان

گسترده تر و فاصله ی آن با سخت کام ، کمی بیشتر است.


---------------------------------------------------------------------------------------------------------

صفت استطاله



در لغت به معناب «امتداد – طولانی شدن – سر کشی» و در تجوید عبارتست از :



«امتداد صوت از اول کناره ی زبان تا انتهای آن»



این صفت ، مخصوص حرف «ض» است.



حرف «ض» در تمامی صفات خود با «ظ» مشترک است و تنها وجه تفاوت این دو در صفات ، استطاله

«ض» است. مقصود عملی از استطاله ، آن است که صدای «ض» کمی کشیده شود و از سایش نسبتاً

خشن هوا که از «ظ» شنیده می شود به دور باشد.



مهم ترین نکته در بحث «ض» این است که در تلاوت قرآن ، «ض» هر طور که تلفظ می شود با تلفظ «ظ» متفاوت باشد.



حرف «ض» پر مسئله ترین حرف زبان عرب است!



حرف «ض» شدید و انسدادی نیست، بلکه ممتد و کشش دارد.



برای اداء استطاله «ض» که وجه تمایز «ض» و «ظ» است، بهترین طریق این است که «ض» را به

صورت «دال مفخّم» اما «نرم» اداء کنیم.

 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
دیگر صفت های فرعی


صفات هفت گانه فرعی مطابق قول ابن الجزری و تابعین وی را توضیح دادیم.



اما می خواهیم به چند صفت فرعی دیگر که اهمیت آن ها کمتر از صفات فرعی هفت گانه نیست و در تجوید قرآن کاربرد دارند، اشاره کنیم :



1- صفت غنّه 2- صفت نبره 3- صفت بحّه


--------------------------------------------------------------------------------------------------------

صفت غنّه



«غنّه» صوتی است که از خیشوم خارج می شود و از صفات لازمه ی «ن» و «م» است چه در حرکت و چه در سکون.



اما از آنجا که صدای «ن» و «م» متحرکه از هر دو فضای دهان و بینی بهره دارد ولی «ن» و «م»

ساکنه فقط از فضای بینی خارج می شوند، لذا غنّه آن ها در حالت سکون ، بارزتر و خالص تر است.


علماء تجوید ، غنّه «ن» را از لحاظ کیفیت ، برتر از غنّه «م» می دانند.
 

مائده سادات

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
صفت نَبرَة

«نَبرَة» به معنای «اشراف – تسلط – فرازمندی» آمده است و در تجوید عبارتست از :

«صدای قوی ، رسا و فرازمندی که از حرف همزه سنیده می شود»

تیزی و سنگینی مخصوص همزه که از بسته شدن کامل تارهای صوتی و حبس تام هوا در پشت آن ها و

سپس باز شدن ناگهانی آن ها ناشی می شود، حالتی به این حرف داده است که از آن به «نبره» تعبیر نموده اند.


در قرآن هر جا همزه آمد، طبق روایت حفص از عاصم، باید به تحقیق اداء شود و از تسهیل و سست خوانی اجتناب گردد.


تنها موردی که از این قانون استثناء شده است و رعایت آن لازم است، تسهیل همزه دوم کلمه ی

«ءَاَعجَمِیٌّ» (فصلت – 44) می باشد که باید بین همزه و الف مدی اداء گردد.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

صفت بُحَّة


«بُحَّة» به معنای «گرفتگی صدا» است.


بحّه صفت ویژه حرف «ح» است. برخی قرّاء در اداء بحّه «ح» چنان افراط می کنند که صدای حرف به

سوی «خ» میل می کند. و تفریط آن نیز منجر به تلفظ شبیه «ه» می شود.


منبع:حِلیَـةُ القُرآن
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


مائده خانم تاپیکتون عالیه بخصوص اونجاها که برای درک بهتر مطلب مثال هم آوردین
موید باشید
:53:
 
بالا