در حريم عشق

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

عشق خدا آتشى است كه ...

قال أ مير المؤ منين عليه السلام :
(حبّ الله نار لا يمر على شى ء إ لا احترق و نور الله لايطلع على شى ء إ لاّ أ ضاء).
امير مؤ منان على عليه السلام فرمود:
عشق خدا آتشى است كه در هر چه بيفتد بسوزاند و نور خدا به هر چه نزديك شود فروزانش كند. (88)



59.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


هر عاشقى براى ديدن معشوق خود بكوشد

(أ وحى اللّه إ لى داود عليه السلام يا داود من أ حب حبيبا صدق قوله و من رضى بحبيب رضى فعله و من وثق بحبيب اعتمد عليه و من اشتاق إ لى حبيب جد فى السير إ ليه).
خداى تعالى به داود عليه السلام وحى فرمود:
اى داود! هر كس محبوبى را دوست بدارد سخنش را باور كند و هر كه از محبوبى خوشش آيد كرده هاى او نيز در نظرش پسنديده آيد و هر كه به محبوبى اعتماد داشته باشد به او تكيه كند و هر كه شيفته محبوبى باشد براى ديدن او بكوشد. (89)


824595vgem2zpoof.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



دل خدا دوست


قال امير المؤ منين على عليه السلام :
(القلب المحب لله يحب كثيرا النصب لله و القلب اللاهى عن الله يحب الراحة فلا تظن يا ابن آدم إ نك تدرك رفعة البر بغير مشقة فإ ن الحق ثقيل مر).
امام على عليه السلام فرمود:
دلِ خدادوست ، رنج و سختى در راه خدا را بسيار دوست مى دارد و دل بى خبر از خدا، راحت طلب است .
پس ، اى پسر آدم ! گمان مبر كه بى رنج و سختى به مقام رفيع نيكوكارى دست يابى ؛ زيرا كه حق سنگين و تلخ است . (90)



95.gif



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




هديه اى كه خداى عالم به مشتاقان خود مى دهد

أ وحى الله إ لى بعض الصديقين أ ن لى عبادا من عبيدى يحبونى و أ حبهم و يشتاقون إ لى و أ شتاق إ ليهم و يذكرونى و أ ذكرهم ....
خداى تعالى به يكى از صدّيقان وحى فرمود:
مرا بندگانى است كه دوستم دارند و من دوستشان دارم ، مشتاق منند و من مشتاق آنانم ، به ياد منند و من به ياد آنانم ... كمترين چيزى كه به ايشان مى دهم سه چيز است :
اوّل : پرتوى از نور خود را در دلهايشان مى افكنم كه بدان سبب از من خبردار مى شوند چنان كه من از آنان خبر دارم .
دوّم : اگر آسمانها و زمينها و هر آنچه در آسمانها و زمينهاست در ترازوهاى آنها باشد در برابر ارزش آنها كم مى بينم .
سوّم : به آنان روى مى آورم و كسى كه من به او روى آورم آيا فكر مى كنى كسى مى داند كه چه مى خواهم به او بدهم ؟! (91)



120.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



مهر همه براى خدا

(و روى أ نه صلى الله عليه و آله سلّم عليه غلام دون البلوغ و بش له و تبسم فرحا بالنبى صلى الله عليه و آله فقال له أ تحبنى يا فتى فقال إ ى و الله يا رسول الله فقال له مثل عينيك فقال أ كثر فقال مثل أ بيك فقال أ كثر فقال مثل أ مك فقال أ كثر فقال مثل نفسك فقال أ كثر و الله يا رسول الله فقال أ مثل ربك فقال الله الله الله يا رسول الله ليس هذا لك و لا لا حد فإ نما أ حببتك لحب الله فالتفت النبى إ لى من كان معه و قال هكذا كونوا أ حبوا الله لا حسانه إ ليكم و إ نعامه عليكم و أ حبونى لحب الله ).
پسرى بر پيامبر اسلام سلام نمود و از ديدن پيامبر شاد گشته بود پيامبر به وى فرمود: اى پسر آيا تو مرا دوست دارى ؟
عرض كرد: آرى بخدا قسم .
حضرت فرمود: مانند دو چشمت مرا دوست دارى ؟
عرض كرد: بيشتر دوست دارم .
فرمود: بمانند پدرت مرا دوست دارى ؟
عرض كرد: بيشتر،
فرمود: مانند مادرت مرا دوست دارى ؟
عرض كرد بيشتر،
فرمود: مانند خودت مرا دوست دارى ؟
عرض كرد بيشتر،
فرمود: آيا مانند خدا مرا دوست دارى ؟
عرض كرد: اى پيامبر اللّه اللّه اللّه كه بمانند خدا شما يا ديگرى را دوست بدارم من كه شما را دوست مى دارم براى خداست .
پس پيامبر صلى الله عليه و آله به همراهان خود فرمود: (هكذا كونوا احبواللّه لاحسانه اليكم و انعامه عليكم و احبونى لحب اللّه )، اينچنين باشيد خداوند را بر نعمت ها و نيكى هايش بر شما، دوست بداريد و مرا بدوستى خدا دوست بداريد. (92)


گشت وارد بر پيمبر كودكى
كودكى با عقل و فهم و زيركى
مصطفى بنمود از وى اين سئوال
دوست مى دارى مرا، اى خوردسال ؟
گفت : آرى اى رسول محترم
خاك پاى تو بود تاج سرم
گفت : آيا بيشتر اى خوش لقا
ديدگانت دوست دارى يا مرا؟
گفت : اى رشك رخت شمس و قمر
دارمت از ديدگانم دوست تر
گفت : باب و مادرت اى نيكخو
دوست تر دارى و يا ما را، بگو؟
گفت : باب و مادرم قربان تو
جانشان بادا فداى جان تو
بار ديگر گفت ختم انبياء
مهربانتر با منى ، يا با خدا؟
گفت : اللّه اللّه اى فخر بشر
از تو مى دارم خدا را دوست تر
من ترا بهر رضاى كردگار
دوست دارم از دل و جان دوستدار
رو به اصحاب آن امين وحى ها
كرد، گفتا: از ره مهر و وفا
در حقيقت دوستى اينست ، اين
هان شما هم دوست داريدم چنين

468328iwi8b2s7fz.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


تو را به غفلت نگرفتم

حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزّوجلّ مى فرمايد:
اى فرزند آدم ! ... بواسطه بدگمانيت به من ، از رحمتم نااميد نشدى پس وظيفه ات شكرگزارى از من است و با بيان كردن مطالب از طرف انبياء با تو اتمام حجت شده است .
بواسطه نافرمانيت ، من بر تو سلطه مى يابم . و بخاطر نيكى و احسانت ، در نزد من اجر نيكويى دارى . من همواره تو را هشدار داده و در غفلت قرار نداده ام تكليفى بالاتر از توانت بر دوشت ننهاده ام و امانت الهى را به اندازه قدرتت بر تو بار كرده ام . براى خويش از تو راضى شدم به آنچه كه تو از آن به من راضى شدى . من هرگز تو را به آنچه كه كرده اى ، عذاب نمى كنم . (93)

824595vgem2zpoof.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


يوسف و محبت

عن أ بى الحسن الرضا عليه السلام قال :
(قال السجان ليوسف إ نى لا حبك فقال يوسف ما أ صابنى إ لا من الحب إ ن كان خالتى أ حبتنى سرقتنى و إ ن كان أ بى أ حبنى فحسدونى إ خوتى و إ ن كانت امرأ ة العزيز أ حبتنى فحبستنى ...).
امام هشتم فرمايد: زندانيان به يوسف عليه السلام گفتند: ما تو را دوست مى داريم .
يوسف عليه السلام فرمود: آنچه وارد شد بر من ، نبود مگر از محبت و دوستى ، خاله من مرا دوست داشت دزديدند مرا و پدر من به من محبت پيدا كرد برادران بر من رشك و حسد بردند همسر عزيز به من محبت پيدا كرد مرا به زندان افكند. (94)



1252465gmllu11dw3.gif
1252465gmllu11dw3.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


طعنه شيطان

همانا شيطان عرض كرد:
بارالها بندگان تو، دوست مى دارند تو را و نافرمانيت كنند و دشمن مى دارند مرا و فرمانبرى من كنند؟
پس جواب آمد من عفو كنم فرمانبرى آنان را از تو به خاطر دشمنى كه با تو دارند، و ايمان آنان را مى پذيرم اگر چه مرا فرمانبرى نكردند به دوستى كه با من دارند. (95)


عاشق دلداده را در دل بجز دلدار نيست
نقش بر لوح ضميرش غير نام يار نيست
تا به كى در كوچه و بازار جوئى يار را
يار ما را مسكن اندر كوچه و بازار نيست
عكس جانان را كجا بينى تو در مرآت دل
گر تو را آئينه دل پاك از زنكار نيست
بگذر از سوداى وصل و لاف از عشقش مزن
تا تو را بر سر به جز فكر سر و دستار نيست
كى تواند ديد حسن طلعت دلدار را
آنكه باشد ديده اش بيدار و دل بيدار نيست
از گلستان وصالش كى گلى آرد بكف
هر كه در گلزار وصلش خوار همچون خار نيست با هزاران جلوه خورشيد رخسارش هنوز
چشم چون خفاش غافل قابل ديدار نيست
هيچ داند از چه پنهان است در عين ظهور
علت پنهانيش جز كثرت اظهار نيست
يار را تا چند جوئى قدسيا در هر ديار
در ديار عشق غير از يار ما ديار نيست

989358q68j6aq442.gif
989358q68j6aq442.gif
 
بالا