تحریفات در واقعه عاشورا

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
30292436324864495280.jpg


92641132193445855737.gif




تحریفات در واقعه عاشورا


مطلب حاضر برگرفته از کتاب "حماسه حسینی" است که شامل سخنرانی های استاد شهید آیت الله مطهری در خصوص تحریفات صورت گرفته در مورد واقعه عاشورا می باشد.

لازم به ذکر است که مطالب استاد چون سخنرانی بودند پردازش و ویرایش شده اند. متاسفانه با توجه به رشد روز افزون تحریفات و غلوهایی که در مورد روز عاشورا و وقایع آن ایجاد شده است؛ بررسی این واقعه بزرگ تاریخ مسلمین، لازم می نمود، بنابراین در چند مقاله به بررسی تحریفات واقعه کربلا می پردازیم. امید است همه ما بتوانیم با درک واقعیتهای این واقعه تاریخی به ارزش اصلی نهضت حسینی پی برده و در ترویج واقعیات و ارزشهای آن تلاش کنیم.

موضوع بحث ما، تحریفات در واقعه تاریخی كربلاست. در بازگویی این واقعه بزرگ تحریفاتی صورت گرفته است لهذا این بحث را در چهار فصل خلاصه میكنیم.


موضوع بحث ما، تحریفات در واقعه تاریخی كربلاست. در بازگویی این واقعه بزرگ تحریفاتی صورت گرفته است لهذا این بحث را در چهار فصل خلاصه میكنیم.


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

فصل اول


در اطراف معنی تحریف و انواع تحریف هایی كه در دنیا وجود دارد و اشاره به این كه انواع این تحریف ها در حادثه تاریخی عاشورا واقع شده است.
فصل دوم


درباره عوامل تحریف است یعنی به طور كلی در سایر قضایای دنیا كه تحریف صورت میگیرد به چه علت صورت میگیرد، چرا بشر حوادث و قضایا و احیانا شخصیت ها را تحریف میكند؟ مخصوصا در حادثه عاشورا و نقل حادثه كربلا، چه عواملی دخالت داشته است كه تحریفاتی در این قضیه ایجاد شود.

فصل سوم

عبارت است از توضیحی درباره تحریف هایی كه در همین داستان و حادثه تاریخی صورت گرفته است.
فصل چهارم

در اطراف وظایف ما، اعم از علما و توده مسلمان ما است.

hsdf%20(39).gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



معنای تحریف


تحریف در زبان عربی از ماده "حرف" است یعنی منحرف كردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود كه داشته است یا باید داشته باشد.


به عبارت دیگر تحریف نوعی تبدیل و تغییر است ولی تحریف مشتمل به چیزی است كه كلمه تغییر و تبدیل نیست. شما اگر كاری كنید كه جملهای، نامه ای، شعر و یا عبارتی آن مقصودی را كه باید بفهماند، نفهماند و مقصود دیگری را بفهماند، میگویند شما این عبارت را تحریف كردهاید. مثلا شما گاهی مطلبی یا حرفی را به یك نفر میگویید، بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل میكند. پس از آن، كسی به شما میگوید فلانی از قول شما چنین چیزی نقل میكرد شما میفهمید آن چه شما گفته بودید با آنچه كه او نقل كرده خیلی متفاوت است. او سخنهای شما را كم و زیاد كرده است، قسمتی از حرف های شما را كه مفید مقصود شما بوده حذف كرده و قسمت هایی از خود به آن افزوده است در نتیجه سخن شما نسخ شده و چیزی دیگری از آب در آمده است. آن وقت شما میگویید این آدم حرف مرا تحریف كرده است. مخصوصا اگر كسی در سندهای رسمی دست ببرد میگویند كه تحریف كرده است. اینها مثال هایی بود برای روشن شدن معنی كلمه تحریف و این كلمه بیش از این احتیاج به توضیح ندارد. حال به شرح انواع تحریف میپردازیم:


انواع تحریف



تحریف انواعی دارد كه مهم ترین آنها عبارت است از



تحریف لفظی و تحریف معنوی.

hsdf%20(39).gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


تحریف لفظی و تحریف معنوی.

تحریف لفظی این است كه ظاهر مطلبی را عوض کنند مثلا از یك گفتاری عبارتی حذف شود یا عبارتی اضافه شود و یا جملهها را چنان پس و پیش كنند

كه معنی آن فرق كند، یعنی در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف كنند. این را تحریف لفظی میگویند.
تحریف معنوی این است كه شما در لفظ تصرف

نمیكنید، لفظ همان است كه بوده. گاهی لفظ را همانطور معنی میكنید كه مقصود گوینده بوده ولی گاهی هم لفظ را طوری معنی میكنید كه خلاف مقصد

و مقصود گوینده است. آن را طوری معنی میكنید كه مطابق مقصود خود شما باشد، نه مطابق مقصود اصلی گوینده؛ این را تحریف معنوی میگویند.


hsdf%20(39).gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
قرآن كریم كلمه تحریف را مخصوصا در مورد یهودی ها به كار برده است و با ملاحظه تاریخ معلوم میشود كه اینها قهرمان تحریف در طول تاریخ

هستند. نمیدانم این چه نژادی است كه تمایل عجیبی به قلب حقایق و تحریف دارد. لذا همیشه كارهایی را در اختیار میگیرند كه در آنها بشود حقایق را

تحریف و قلب كرد. من شنیدهام بعضی از همین خبرگزاریهای معروف دنیا كه رادیوها، روزنامهها همیشه از اینها نقل میكنند منحصرا در دست

یهودیها است. چرا؟ برای این كه بتوانند قضایا را در دنیا آن طوری كه دلشان میخواهد منعكس كنند و قرآن چه عجیب درباره اینها حرف میزنند.

این خصیصه یهودیان كه تحریف است، در قرآن به صورت یك خصیصه نژادی شناخته شده است. در یكی از آیات قرآن در سوره بقره میفرماید:



«افتطمعون ان یومنوا لكم» ؛ ای مسلمانان آیا شما طمع بستید كه اینها به شما راست میگویند.

اینها همانها هستند كه با موسی میرفتند و سخن خدا را میشنیدند و اما از همان جا كه بر میگشتند تا در میان قومشان نقل بكنند

آن را زیر و رو میكردند.

hsdf%20(39).gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



افتطمعون ان یؤمنوا لكم و قد كان فریق منهم یسمعون كلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون[2]

تحریف هم كه میكردند، نه از باب این كه نمی فهمیدند و عوضی بازگو میكردند، كه اینها ملت با هوشی هستند و خوب هم میفهمیدند.

اما در عین این كه خوب میفهمیدند معذالك حرفها را، سخنان را، كج میكردند و به گونهای دیگر برای مردم بیان میكردند، تحریف همین است.

یعنی پیچ دادن، كج كردن چیزی، از مسیر اصلی منحرف كردن؛ اینها در كتابهای الهی تحریف كردند.

قرآن بسیاری از جاها یا كلمه تحریف را آورده و یا به صورت دیگری مطلب را بیان كرده است.



ولی مفسرین ذكر كردهاند كه تحریفی كه قرآن میگوید اعم از تحریف لفظی و تحریف معنوی است؛

یعنی بعضی از این تحریفها كه صورت گرفته است در لفظ بوده


و بعضی دیگر در تفسیر و در معنا بوده است كه چون از مطلب خیلی خارج میشوم نمیخواهم در اطراف این مطلب بیشتر از این بحث كنم.



hsdf%20(39).gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


مثالی برای تحریف

یك نفر از علما نقل میكرد كه در ایام جوانیش مداحی از تهران به مشهد آمده بود كه روزها در مسجد گوهر شاد و یا در صحن میایستاد و شعر و مدیحه میخواند و غزل معروف منسوب به حافظ را میخواند:


ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف الله باش

قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش



این آقا برای این كه او را دست بیندازد، رفته بود و به او گفته بود آقا چرا این شعر را غلط میخوانی باید این طور بخوانی:


قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن، بار، كاه باش



یعنی وقتی در حرم رسیدی همان طور كه یك بار كاه را از روی الاغ به زمین میاندازند، تو هم فورا خود را به زمین بینداز؛ از آن پس هر وقت مداح بیچاره این شعر را میخواند، به جای بارگاه میگفت بار كاه و خود را هم به زمین میانداخت. به این عمل تحریف گویند.


hsdf%20(39).gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



تفاوت در تحریف موضوع



قابل توجه است که از نظر موضوع، تحریف فرق میكند. یك وقت تحریف در یك سخن عادی است. مثل این كه دو نفر در نقل و قول گفتار یكدیگر تحریف كنند. یك وقت هم تحریف در یك موضوع بزرگ اجتماعی است مثل تحریف كردن در شخصیتها.

شخصیتهایی هستند كه قول و عملشان برای مردم حجت است، خُلقشان برای مردم نمونه است.

مثلا كسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت می دهد كه از ایشان نیست یا مقصودش چیز دیگری بوده، این خیلی خطرناك است.

خلق و خویی را به پیغمبر، و یا به امام نسبت می دهند در صورتی كه خُلق او طور دیگری بوده است.

یا در یك حادثه بزرگ، در یك حادثه تاریخی كه از نظر اجتماعی یك سند اجتماعی و یك پشتوانه اخلاقی و تربیتی است تحریف به وجود آورد.

این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناك است كه تحریفات چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد كه آن موضوعات، موضوع عادی نیست.

یك وقت كسی در شعر حافظ و یا مثلا در كتاب موش و گربه تحریف ایجاد میکند که گرچه نباید چنین اتفاقی بیافتد ولی چندان اهمیتی ندارد.

ولی گاهی در یک سند مهم تاریخی تحریف ایجاد می شود.

hsdf%20(39).gif




 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

یكی از استادها مقالهای درباره كتاب موش و گربه كه از نظر ادبی بسیار كتاب با ارزشی است، نوشته بود و ثابت كرده بود كه در آن اثر بسیار دست برده شده است و اشعاری كم و زیاد و كلمات عوض كرده شدهاند. بعد نوشته بود كه به نظر من قومی در دنیا به اندازه قوم ایرانی بی امانت نیست كه این همه در آثار خودش دخل و تصرفها و تحریف های بی جا بكند. در مثنوی مولوی نیز تحریف شده است. مثلا یك شعر عالی راجع به اثر محبت در مثنویهای اصل بوده است كه میگوید:
از محبت تلخها شیرین شود
وز محبت مسها زرین شود

كه حرف حسابی است. محبت مثل چیزی است كه تلخها را شیرین می كند، محبت حكم كیمیا را دارد كه مس وجود انسان را تبدیل به زر می كند. بعد دیگران آمدند و بدون این كه تناسبی وجود داشته باشد اشعاری به آن افزودند مثلا گفتند:


از محبت مار، موری میشود و یا از محبت مثلا سقف دیوار میشود و یا از محبت خربزه هندوانه میشود و اینها دیگر ربطی به موضوع ندارد كه البته اینها نباید بشود ولی این تحریفها به حیات و سعادت اجتماع ضربه نمیزند؛ در مسیر اجتماع، انحرافی ایجاد نمیكند اما در چیزهایی كه بستگی به اخلاق و تربیت و دین مردم دارد خطرناك است و وای به آنجا كه در اسناد و پشتوانههای زندگی بشر تحریف صورت بگیرد.

hsdf%20(39).gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



حادثه كربلا برای ما یك حادثه بزرگ اجتماعی است. یعنی در تربیت ما، در خلق و خوی ما این حادثه اثر دارد. حادثهای است كه خود به خود بدون این كه هیچ قدرتی ما را مجبور كرده باشد، میلیونها نفر و قهرا میلیونها ساعت از وقت خودمان را برای استماع قضایای مربوط به آن صرف میكنیم. میلیونها تومان در این راه خرج میكنیم، این قضیه باید همانطوری كه هست و همان طوری كه بوده است بدون كم و زیاد بیان شود و اگر كوچكترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد،حادثه را منحرف می كند و به جای این كه ما از این حادثه استفاده بكنیم قطعا ضرر خواهیم كرد. حالا بحث من این است كه در نقل و بازگو كردن حادثه عاشورا ما هزاران تحریف وارد كردهایم!



هم تحریفهای لفظی یعنی شكلی و ظاهری كه رد مورد اصل قضایا، مقدمات قضایا، راجع به متن مطلب و راجع به حواشی مطلب است و هم در تفسیر این حادثه ما تحریف كردهایم! با كمال تاسف این حادثه، هم دچار تحریفهای لفظی و هم دچار تحریفهای معنوی شده است.
hsdf%20(39).gif



 
بالا