خدایا زیر بارونه، کاشکه یه ذره از این بارون اون موقعی میبارید که علی اصغر داشت جان میداد...گفت عمه:آسمونم با ما قهر کرده آخه وقتی سر بابا رو دیــــــد صدا زد بابا از داداش اصغرم چه خبر؟؟؟بابا به داداشم بگو سینه ی مادرم شیر آورده حالا بیــاد***خدا به بند قنداقه ی خالی علی اصغر،به مقام و منزلت آقام علی اصغر تو این جمع هر حاجت شرعی دارن،حاجت روا به خیرشان بگردان الهی آمیـــــــن