اعجاز قرآن/هدایتی و معارفی

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


1_002.gif



علامه طباطبايى (م.1402ق.)
با عام دانستن تحدّى، اعجاز قرآن را از تمامى جهاتى مىداند كه در آنها امكان تفاضل هست، براين اساس، قرآن براى انسان بليغ در بلاغت و فصاحتش و براى حكيم در حكمت خود، و براى دانشمند در دانش خود، و براى عالم اجتماعى در مباحث و مسائل اجتماعى خود، و براى قانونگذاران در قانونگذارى خودشان، و براى سياستمداران در سياستشان، و براى حاكمان در حكومتشان، و براى همه جهانيان در آنچه بدان دسترسى ندارند، مانند امور غيبى و اختلاف در حكم و علم و بيان، آيه و معجزه است.]يز وى درباره اعجاز علمى قرآن تأكيد مىكند كه قرآن در پارهاى از آيات، به علم و معرفت تحدّى كرده است. از نظر ايشان تعاليم اسلام ـكه كليات آن در قرآن كريم و جزئيات آن در سنّت آمدهـ به مباحث و مسائل خرد و كلان معارف الهى (فلسفى) و اخلاق فاضله و قوانين دينى فرعى در زمينههاى عبادات، معاملات، سياسات و اجتماعيات و همه حوزههاى مورد نيازانسان، براساس فطرت و اصل توحيد پرداختهاست، بهگونهاى كه تفاصيل آن با تحليل، به اصل توحيد و اين اصل، با تركيب به تفاصيل بازمىگردد.
ملكى ميانجى با عام دانستن تحدّى قرآن نسبت به همه مكلفان، اعم از عرب و عجم در همه زمانها، تأكيد مىكند كه اعجاز، زمانى تمام مىگردد كه همه افراد بشر در تمامى جنبهها از آوردن نظيرى براى قرآن ناتوان باشند، ازاينرو براى شناخت اعجاز قرآن نمىتوان به عجز ملتعرب بسنده كرده و ناتوانى آنها از آوردن مثل قرآن را دليل بر اعجاز آن دانست.ايشان با تكيه بر اين مقدمات و با استناد به ادله عقلى و نقلى و گزارشهاى تاريخى درباره تأثير معنوى قرآن بر دلهاى مخالفان، به تبيين و دفاع از انديشه اعجازهدايتى و معارفى قرآن پرداخته و ديدگاه قائل به اعجاز قرآن از جنبه فصاحت و بلاغت را نقد كرده است.
گزارش اجمالى يادشده آشكارا بيان كننده اين نكته است كه انديشه اعجاز معارفى برخلاف سدههاى نخستين هجرى، در سدههاى اخير، به ويژه در دوران معاصر بهطور جدى طرح وبررسى شده است. به نظر مىرسد كه تحولات عمومى جهان اسلام، به ويژه نهضت بازگشت به قرآن در اين چرخش ديدگاه، بىتأثير نبوده است.
1_002.gif


 
بالا