زنان در حكومت امام زمان (ع)

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
​​


64745325714055708825.gif





زنان در حكومت امام زمان (ع)

محمدجواد طبسى


- فهرست -





ic_sqo.gif
اشاره
ic_sqo.gif
در گذر تاريخ
ic_sqo.gif
نقش زنان در دوران غيبت صغرى
ic_sqo.gif
زنان سرافراز
ic_sqo.gif
انتظار فرج
ic_sqo.gif
آخرين سخن
ic_sqo.gif
فهرست منابع



72512133529118803967.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif

اشاره

با آفرينش زن برگ زرّينى به برگ هاى زرّين عالم وجود افزوده شد. چرا كه زن مظهر جمال و جلال خداوند بود كه بايد شناخته مى ‏شد. اين نور الهى از آغاز آفرينش تاكنون دورانهاى تلخ و شيرينى سپرى كرده است. گاه همراه با حركت انبياى الهى گام در گام پيامبران خدا گذارده و دوشادوش مردان صالح، از پيامبر خود حمايت كرده است؛ همانند آسيه همسر فرعون كه نخست در حفظ موسى، پيامبر خدا، ايفاى نقش كرده و سرانجام با كشف راز او، به بدترين شكنجه‏ ها گرفتار گرديده است و در هيچ حال دست از دين خدا و پيامبرش برنداشت. همچنين ماشطه كه حاضر مى‏ شود خود و فرزندانش در آتش بسوزند امّا لحظه‏ اى از ايمان به خدا دورى نكند. هاجر همسر ابراهيم به تنهايى در بدترين شرايط اقليمى با كودك نوزادش در كنار خانه خدا زندگى مى ‏كند و فرمان خدا را گردن مى ‏نهد.

زنان اولين كسانى‏ اند كه افتخار آموزگارى بشر را به عهده گرفته‏ اند و دامانشان كانون شكل‏ گيرى تمام فضيلت‏ها است. زيرا با عطوفت و صبر در برابر تربيت فرزند بهترين و سازنده ‏ترين نقش تربيتى را بر عهده دارند. زن است كه مرد را از دام هاى شيطانى و از منجلاب فساد و بدبختى نجات داده، به اوج قله كمال انسانى و خوشبختى مى‏ رساند. در قرآن كريم در موارد بسيارى از اين گوهر تابناك ياد شده است. سوره‏ اى در قرآن به نام زنان (نساء) و سوره‏ اى به نام يك زن (مريم) است. در برخى از سوره‏هاى ديگر نيز ماجراهاى زنان مؤمن و فداكار ذكر شده و در سوره تحريم از الگو بودن دو زن چنين ياد شده است: «و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امراة فرعون اذ قالت رب ابن لى عندك بيتاً فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمين»(1) و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانه‏اى براى من نزد خود در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش.

تعبيرهاى قرآن درباره مريم هر فرد را به شگفتى وا مى ‏دارد. آيا اين تكريم‏ هاى بسيار زيبا از اين پاسداران حريم عفت و اخلاق نشان دهنده عظمت روحى و مقام والاى آنها نيست! آيا زنها نبودند كه در صدر اسلام، در جنگ صفين و در حادثه خونين كربلا حماسه آفريدند!

امروز شما بانوان همانند بسيارى از مردم به آينده مى‏ انديشيد؛ به يك انقلاب جهانى و يك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرتهاى بزرگ غلبه پيدا مى ‏كند! آيا برنامه‏ هاى او چيست؟ چه كسانى با او همكارى مى‏ كنند و زنان در آن چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه كسانى‏ اند و راز و رمز موفقيتش در گرو چيست؟

ما در اين نوشتار كوتاه نقش زنان در ايام ظهور امام عليه السلام را مورد بررسى قرار مى ‏دهيم.



1_9.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif



در گذر تاريخ


رفتار غيرانسانى مردم جاهليت پيش از اسلام با زنان و دختران چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد.در آن روزگار زن يك كالاى بى ارزش شناخته و در بازار برده فروشان عرضه مى ‏شد. دختران به بدترين شيوه زنده به گور مى‏ شدند و زنان در شديدترين قيد و بندها بدترين روزها را سپرى مى‏ كردند و از خود هيچ اراده و اختيارى، حتى حق زندگى شرافت مندانه، نداشتند و روزنه‏ هاى اميد به روى آنها بسته بود. در چنين عصرى پيامبر رحمت به دستور پروردگار بارقه اميد و چراغ زندگى در دل هاى مأيوس آن ستمديدگان روشن ساخت و پيوسته با گفتار و رفتار خود در زدودن افكار جاهليت و بازگرداندن شخصيت به زنان سعى وافر نمود.

مشاهده حمايت‏ هاى قاطع و فداكارى‏ ها و تلاش‏ هاى پيگير زنان در تاريخ اسلام گواه تأثير گفتار و عملكرد پيامبر و معصومين قدس سرهما است.

بخشى از اين تلاش‏ هاى خالصانه زنان در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و على عليه السلام را مى‏ توان در زندگى خديجه كبرى عليه‏السلام يافت. او اولين زن مسلمان بود كه ثروت انبوه خود را در راه اسلام مصرف كرد. نيز دخت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بانوى عالم هستى، بهترين نقش را در حفظ اسلام ايفا كرد و سرانجام در راه دفاع از ولايت و امامت شهيد گشت.

بزرگان دين در كتابهاى خود بخشى را به معرفى و شرح حال زنان اختصاص داده‏اند. شيخ طوسى رحمه الله در كتاب رجال خود در پايان هر بخش بابى به نام «باب النساء» گرد آورده و در آن نام زنان روايت كننده از معصومين را بر شمرده است، كه شمار آنان به شصت و دو نفر مى‏ رسد. اين مقامى والاست كه بانويى افتخار يابد سخن معصومان را براى آيندگان نقل كند و به يادگار نهد و در هر نامش به عظمت ياد شود.

افزون بر اين، در صدر اسلام عده زيادى از زنان به همراه پيامبر در صحنه نبرد شركت مى ‏كردند و به زنان مداواى مجروحان و سرپرستى بيماران مى ‏پرداختند و در انتقال آب و حمل غذا و آشپزى و نگه دارى وسايل رزمندگان و تهيه دارو و رساندن مهمّات به رزمندگان، و تعمير تجهيزات آسيب ديده و انتقال مجروحان و شهدا، انجام وظيفه مى ‏نمودند.

نام تنى چند از آن زنان مجاهد و فداكار به قرار زير است.



1_9.gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif

1. نسيبه دختر كعب مازنيه.
2. ام عطيه
3. ام ابيه
4. ام ايمن
5. حمنه دختر جحش
6. ربيع دختر معوذ
7. ام زياد
9. ليلا غفاريه
10. ام سليم
11. معاذه غفاريه
12. ام سنان اسلميه(2)

نقش زنان در دوران امام على عليه السلام

در دوره زندگى على عليه السلام نقش زنان مؤمن در حفظ اسلام چشمگير بود. آنها دفاع از پيشواى مسلمانان را يك وظيفه دينى مى‏دانستند و زمانى كه دشمنان على

قرار گذاشتند تا وى را در نماز غافلگير كرده، به قتل برسانند، اسماء بنت عميس بى درنگ اين توطئه را به وسيله كنيز خود به امير مؤمنان گزارش كرد.(1) ام‏سلمه، همسر محترم پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم بارها از امام على عليه السلام دفاع نمود و سعى مى‏كرد از رفتن عايشه و طلحه و زبير براى آشوب جلوگيرى نمايد؛ اگر چه آنها به كار خود ادامه دادند(4). مادر عبدالله بن عباس نيز يكى از همان زنان با تقوا است كه با فرستادن مردى از قبيله جهينه به نزد اميرمؤمنان على عليه السلام خبر خروج طلحه و زبير را به سوى بصره گزارش كرده است.(5) در جنگ صفين عده‏اى از زنان مجاهد و فداكار با خطابه‏هاى آتشين خود در جمع رزمندگان، آنان را به جنگ تشويق مى ‏كردند، به گونه‏ اى كه معاويه از اين حركت سخت به خشم آمد. زيرا اين امر موجب تقويت روحيه ياران على عليه السلام و تضعيف نيروهاى دشمن شده بود.

آگاهان تاريخ مى‏ نويسند: برخى از زنان هوادار على عليه السلام از درون لشكر معاويه گزارش تهيه نموده، به هر وسيله ممكن آن را به على عليه السلام اطلاع مى‏ دادند.
(



1_9.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif


نقش زنان در دوران غيبت صغرى


در دوران سخت غيبت صغرى، در روزهايى كه شيعيان پس از دويست و شصت سال با يك آزمايش بزرگ رو به رو بودند و بايست با غيبت امام خو كنند، يك زن به عنوان مفزع و پناه معرفى مى‏شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسكرى عليه السلام است. در اين دوره، اگر چه امام هادى عليه السلام و امام حسن عسكرى عليه السلام زمينه غيبت را از پيش فراهم كرده بودند و شخصيت هاى مورد اعتمادى همانند عثمان بن سعيد عمرى و پسرش محمد بن عثمان را به عنوان وكيل معرفى كرده بودند، به دلايلى از موقعيت مادر امام حسن عسكرى عليه السلام ، معروف به جده، استفاده شد و وى پناه شيعه معروف گرديد. از گفتگوى احمد بن ابراهيم با حكيمه دختر امام جواد عليه السلام برمى‏ آيد كه پس از گذشت دو سال از رحلت امام حسن عسكرى عليه السلام همچنان بسيارى از كارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسكرى عليه السلام انجام مى‏شده است ولى در حقيقت از طرف حضرت حجة بن الحسن عليه السلام و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است.

شيخ صدوق رحمه الله از احمد بن ابراهيم نقل كرده است كه در سال 262 بر حكيمه دختر امام جواد عليه السلام وارد شدم و از پس پرده با وى سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسيدم. او همه آنها را يكا يك شمرد و آنگاه حجة بن الحسن بن على را نيز نام برد...

از او پرسيدم: اين فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غيب است. گفتم پس شيعه به چه كسى پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسكرى عليه السلام . سپس افزود: اين دستور از سوى امام حسن عسكرى و به پيروى از امام حسين عليه السلام صورت گرفته است. زيرا امام حسين عليه السلام در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، به خواهرش زينب كبرى عليه‏السلام وصيت كرد و در نتيجه تا مدتى هر آنچه از امام زين‏العابدين عليه السلام صادر مى‏شد به حضرت زينب عليه‏السلام نسبت داده مى‏شد تا امر پنهان باشد(7) و حساسيت‏ها نسبت به امام سجاد عليه السلام كمتر شود. اين امتياز براى جدّه باقى بود تا آنكه كسانى مانند عثمان بن سعيد و ديگر سفرا و نايبان خاص امام عليه السلام در بين شيعيان شناخته شدند و منزلت يافتند.

پس از شهادت امام عسكرى عليه السلام يك بانو، نظر دستگاه خلافت بنى عباس را نسبت به تعقيب امام تغيير داد. نوشته‏ اند پس از گزارش جعفر كذّاب، كه در خانه امام حسن عسكرى عليه السلام فرزند خردسالى از آن حضرت باقى مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگيرى صيقل (يكى از كنيزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه كردند. او نخست انكار كرد و آنگاه براى اينكه موضوع براى آنها پوشيده ماند گفت من حامله هستم. از اين رو آن كنيز را به دست أبى الشوارب، قاضى وقت، سپردند تا از او مراقبت كند. در مدتى كه صيقل زير نظر قاضى نگهدارى مى‏ شد دستگاه خلافت با مرگ عبيد بن خاقانى و شورش صاحب الزنج رو به رو شد و صيقل از وضعيت آشفته سود جست و فرار كرد.(8)

حال سزاوار است بدانيم زنان در حكومت قائم آل محمد عليه السلام چه مى‏ كنند، چه كسانى هستند، چند نفرند، از كجا مى ‏آيند و چه مسؤوليتى بر عهده دارند. بر اساس برخى از روايات، حضور و نقش اين زنان از نظر و موقعيت، چهار گونه است:


1_9.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif


الف: حضور پنجاه زن در بين ياران امام



اولين گروه از زنانى كه به محضر امام مى‏ شتابند آنهايند كه در آن ايّام مى‏ زيسته‏ اند و همانند ديگر ياران امام عليه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام عليه السلام مى‏رسند. در اين باره دو روايت وجود دارد:


روايت اول: امّ سلمه ضمن حديثى درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود: «يعوذ عائذ منزنان الحرم فيجتمع الناس اليه كالطير الوارده المتفرقه حتى يجتمع اليه ثلاث مأة واربعة عشر رجلاً فيه نسوة فيظهر على كل جبار و ابن جبار...»(9) يعنى: در آن هنگام پناهنده‏ اى به حرم امن الهى پناه مى‏ آورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به يك سو هجوم مى‏ برند به سوى او جمع مى ‏شوند تا اين كه در نزد آن حضرت سيصد و چهارده نفر گرد آمده كه برخى از آنان زن مى ‏باشند كه بر هر جبار و جبار زاده‏ اى پيروز مى‏ شود.(10)

روايت دوم: جابربن يزيد جعفى، ضمن حديث مفصلى از امام باقر عليه السلام در بيان برخى نشانه‏ هاى ظهور نقل كرده كه: «و يجيى‏ء والله ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فيهم خمسون امراة يجتمعون بمكة على غير ميعاد قزعاً كقزع الحزيف يتبع بعضهم و هى الاية التى قال الله اينما تكونوا يأت بكم الله جميعاً ان الله على كل شى‏ء قدير...»(11)> به خدا سوگند، سيصد و سيزده نفر مى‏ آيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلى در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معناى آيه شريفه: هر جا باشيد خداوند همه شما را حاضر مى‏ كند. زيرا او بر هر كارى توانا است.




1_9.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



1_9.gif


پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر!



نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه مى‏ فرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند!


دوم آن كه: در روايتى كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زنى وجود ندارد.(12) در پاسخ اين شبهه مى ‏توان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولاً امام عليه السلام مى‏فرمايد: «فيهم». يعنى در اين عده پنجاه زن مى ‏باشد.


دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيشتر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزونى عدد مردان، چنين ذكر شده است.


سوم: اگر مقصود همراهىِ خارج از اين عده بود امام مى ‏فرمود: «معهم»، نه اين كه بفرمايد «فيهم». زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‏ اند و همه ياران و فرماندهان عالى رتبه و از نظر مقام و قدرت در حد بسيار بالايى هستند كه برخى با ابر جا به جا مى‏ شوند و اين ها بدون شك با بقيه مردم آن فرق بسيار دارند. بنا بر اين اگر بگوييم آنها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند رتبه و موقعيت ويژه قائل شده و اگر در زمره ياران ديگر حضرت هستند از امتياز كمترى برخوردارند.



1_9.gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"





1_9.gif



ب: زنان آسمانى



دسته دوم چهارصد بانوى برگزيده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولى عصر عليه السلام در آسمان ذخيره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عيسى عليه السلام به زمين مى ‏آيند.


ابوهريره از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم روايت كرده كه: «ينزل عيسى بن مريم على ثمان‏ماة رجل و اربع مائة اِمرأة خيار من على الارض و أصلح من مضى».(13) عيسى بن مريم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترين و شايسته ‏ترين افراد روى زمين فرود خواهد آمد.


در اين كه اين زنان از امت هاى پيشين هستند يا امت اسلامى پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و معصومين قدس سرهما هستند يا از دوران هاى مختلف، و از چه و به چه علت به آسمان برده شده‏ اند و براى عهده دارى منصبى در حكومت حضرت مى ‏آيند يا براى مسايل ديگر؟ اين ها پرسش‏ هايى است كه اين حديث از آن چيزى نمى‏ گويد.






1_9.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




1_9.gif


ج: رجعت زنان

سومين گروه از ياوران حضرت بقية‏الله عليه السلام زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام آنها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. اين گروه دو دسته‏ اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى ديگر فقط از آمدنشان سخن به ميان آمده است.

پيش از ادامه بحث، عقيده شيعه نسبت به رجعت را بررسى مى‏ كنيم.

يكى از عقايد مسلّم شيعه اين است كه هم با ظهور مهدى آل محمد عليه السلام برخى از پيامبران مانند حضرت خاتم الانبياء و معصومين قدس سرهما همانند امير مؤمنان عليه السلام و امام حسين عليه السلام و برخى از مؤمنان حقيقى و پيروان اهل بيت به اذن پروردگار زنده خواهند شد و بار ديگر به دنيا باز مى‏ گردند. بازگشت اين عده نه تنها غير ممكن نيست بلكه از نظر قرآن كريم اين پديده امرى مسلم است كه آيات متعددى از آن سخن گفته است. در سوره بقره مى‏ خوانيم:

آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ از خانه‏ هاى خود فرار كردند و آنان هزاران نفر بودند! خداوند به آنها گفت بمي ريد. سپس خدا آن ها را زنده كرد و ماجراى زندگى دوباره آنهارا درس عبرتى براى آيندگان قرار داد... .(14)

هم چنين قرآن كريم در آيه‏ اى ديگر مى‏ فرمايد: يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن به روى سقف ها فرو ريخته بود و (اجساد و استخوان‏ هاى اهل آن در هر سو پراكنده بود. او با خود) گفت: چگونه خداوند آنها را پس از مرگ زنده مى‏ كند! (در اين هنگام) خدا او را يكصد سال مي راند، سپس زنده كرد و به او گفت: چه قدر درنگ كردى؟ گفت: يك روز يا بخشى از يك روز. فرمود: نه بلكه يكصد سال درنگ كردى. نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى و با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است؛ ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده است. اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر تو است و هم) براى اين كه تو را نشانه براى مردم قرار دهيم. اكنون به استخوان‏ هاى مركب خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى ‏دهيم و گوشت بر آن مى ‏رويانيم. هنگامى كه اين حقايق بر او آشكار شد، گفت: مى‏ دانم خدا بر هر كارى توانا است.(15) سيد مرتضى علم الهدى در اين باره مى ‏نويسد: علت اين كه شيعه عقيده دارد كه خداوند در موقع ظهور امام عليه السلام برخى از مردگان را زنده مى ‏گرداند اين است كه به ثواب يارى امام نايل شوند و دولت حق آل محمد را كه در انتظار آن بوده‏ اند از نزديك شاهد باشند و تا انتقام عده ‏اى از ظالمان را به چشم ببينند و از ظهور حق و اعتلاى كلمه توحيد لذت ببرند.(16) در منابع معتبر اسلامى نام سيزده زن ياد مى‏ شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم زنده خواهند شد و در لشكر امام به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بيماران خواهند پرداخت.

طبرى در دلائل الامامة، از مفضل بن عمر نقل كرده كه امام صادق فرمود: همراه قائم (آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم ) سيزده زن خواهند بود. گفتم آنها را براى چه كارى مى‏ خواهد؟

فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بيماران را به عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرماييد.

فرمود: قنواء، دختر رشيد هجرى، ام ايمن، حبابه والبيه، سميه، مادر عمار ياسر، زبيده ام خالد احمسيّه، ام سعيد حنفيه، صيانه ماشطه، ام خالد جهنّيه.(17) صيانه ماشطه در حضرت موسى مى‏زيسته است و مادر عمار ياسر در ابتداى بعثت به شهادت رسيد. حبابه در على عليه السلام و قنواء در امام حسن و امام حسين عليه السلام و بقيه در زمان‏ هاى ديگر زندگى مى‏ كرده‏ اند.


اين گروه سيزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از آنها، به بركت امام آنها را زنده خواهد كرد.


در اين روايت امام صادق عليه السلام از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد مى‏ كند. در كتاب خصايص فاطمى(18) به نام نسيبه، دختر كعب مازينه، و در كتاب منتخب البصائر به نام وتيره و أحبشيه اشاره شده است.(19) جز اين سه نفر، نام ديگرى به ميان نيامده است.




1_9.gif



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



1_9.gif

زنان سرافراز


اينك به اختصار به شرح حال برخى از زنان نامبرده اشاره مى‏ كنيم.

1. صيانه ماشطه

او يكى از همان سيزده بانويى است كه در دولت حضرت مهدى عليه السلام زنده شده، به دنيا باز مى‏ گردد. وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايش گرى دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پيامبر خود، حضرت موسى، ايمان آورده بود امّا هم چنان ايمان خود را پنهان مى‏ كرد.

نوشته‏ اند: روزى وى مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بى اختيار نام خدا را بر زبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان آوردى؟ گفت: نه، بلكه نام كسى را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايىِ من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقيقى دست نمى‏كشم و تو را پرستش نمى‏كنم.زنان در حكومت امام (ع) فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و همه بچه‏ هاى آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه مى‏ خواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستى! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدى زنده مى‏ گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد.

1_9.gif




 
بالا