-·=»‡«=·- نقـــد وبررســـی سریـــال مختـــــارنامه -·=»‡«=·-

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
65e846eb66de71024e85d6b605020d84.jpg


زهیر بن قین
یکی از شهدای دشت کربلا که تا اخرین نفس از امام حسین(ع) دفاع کرد و در نهایت به شهادت رسید. همونطور که در فیلم دیدید این مرد ابتدا مایل نبود با امام حسین(ع) همراه بشه و همزمان با ایشان در یک منزل فرود نمیامد. دین و اسلام او گویا عثمانی بود و به این جنگ کاری نداشت. امام به دنبال او فرستاد اما او تا حدودی مردد بود. ولی زنش او را به رفتن تشویق کرد. اینجاست که میگن همراه و همدم ادم می تواند او را یاری کند و در اینجا بانو دلحم زهیر بن قین را به بهشت رساند. بعد از رفت و برگشت زهیر او دگرگون شد و به امام علاقه شدیدی پیدا کرد و در نهایت به شهادت رسید.
:bye1:
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
سلام مسافر عزیز:53:
از قسمت نهم مختار نامه وارد فضا و جریانات عاشورا میشیم
که تقریا صحنه هایی رو نشون میدن از لحظات پایانی
البته چون فیلم میخواسته ابعاد تاریخی رو نشون بده که مخاطب کمتر آگاهی داره صحنه های مربوط به عاشورا کم هست
مثلا صحنه های عصر عاشورا و بازگشت ذوالجناح به خیمه ها شبیه به تابلوی معروف استاد فرشچیان :عصرعاشورا هست
جریانات عاشورا درفیلم رو میخواین رو خود جریانات نقد کنیم یا شخصیت های حادثه که درفیلم پرداخته شده؟



سلام.

بیشتر منظورم جریانات هست.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
بله ان شاء الله نقد جریانات مربوط به قیام امام حسین رو دنبال میکنیم

در قسمت هشتم سریال مسلم بن عقیل علیه السلام تنها وبی یاور در خانه پیرزنی به نام طوعه پناه میگیرد که پسر طوعه به نام بلال
سربازان را از حضور مسلم در خانه مادرش آگاه می سازد و بقیه ماجرا
مسلم بن عوسجه وحبیب بن مظاهر بی خبر از جریانات مسلم همان شب به قصد آگاه کردن امام از طریق شط از کوفه خارج میشوند
در این بین کیان خبرشهادت مسلم را به مختار که در نخلستانهای خارج کوفه به همراه سپاهش جمع شده اند میرساند
موجی از ناامیدی بر سپاه مختار سایه می افکند و اینجاست که سکوت مختار باعث میشود تسلیم بن حریث شود و به نزد ابن زیاد بیاید
و راهی سیاهچال شود
نکته قابل تامل در این جریان چند نکته است
نکته اول دلایل مختار برای تسلیم شدن هست که در سریال دیالوگ این هست: من برای شکست نیومدم
میترسم کینه هامان خاموش شود ،ترس من از خاموشی این کینه ها در دلمان است پس بغض خود را فرو خورید تا وقتش ...
این وقت باید کی باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آیا ملاک پیروزی ظاهری است؟یاپیروی از امام؟؟؟؟؟؟؟


نکته دیگر خروج حبیب و مسلم بن عوسجه است
آنان ابتدا در جمع شیعیانی هستند که همراه سلیمان بن صرد هستند از بزرگان شیعه
متاسفانه سلیمان در این مسیر دچار بینش وبصیرت اشتباه میشود تا آنجا که در مقام تعقل بر امام خود پیشی میگیرد
سکوت میکند چرا که مانده است جهاد باعث اختلاف بین مردم و هدر رفتن خونشان شود:|
اینجاست که حکایت این دو بزرگوار وعشقشان به امام خود راهشان ومسیرشان را از دیگران جدا میکند
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
و اما میرسیم به قسمت نهم سریال
این قسمت همه منتظر بودن ببینند که فیلم چه تصویری از زوایای روز عاشورا نشون میده
بیشتر بینندگان دوست داشتند صحنه های یشتری رو نمایش بدند در فیلم ولی خب فیلم بیشتر رو صحنه هایی کار کرده که اطلاع عمومی کمتر هست
در قسمت نهم جریانات زیادی خلاصه میشه
که هر کدوم مطلب زیاد داره
خود روز عاشورا خیلی مختصر روایت میشه و صحنه های به غارت رفتن خیمه ها رو نشون میدن
جالب است که پرچم لا اله الا ا... به دست فرماندهان لشگر عبیدا... می بینیم..
چقدر خوب است که این تفاوت دینداری ها در تصاویر بدون اغراق نشان داده می شود.

و بعد سخنرانی ابن زیاد و تفسیری که از آیه قرآن داره
مصیبت شهادت امام و اسارت فرزندان رسول خدا(ص) رو از ناحیه خودشون و زیاده خواهیشون عنوان میکنه :|
البته وقتی اهل باطل ظاهرا پیروز میشن سخن فرسایی میکنن ولی سخنان بی ریشه و اساس
جارچی ها امام حسین علیه السلام رو به علت خروج بر یزید خارجی اعلام میکنن و با افتخار وحشی گری های روز عاشورا و اسارت اهل بیت رو اعلام میکنن
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
همچنین بعضی افراد مثل بن عفیف که علیه پسر مرجانه به پا می خیزه و حکومت ستمکار اموی و همچنین جنایت های ابن زیاد رو که چه کارهایی به سر مبارک امام حسین(ع) دراوردند رو بازگو می کنه و اونها رو رسوا میکنه:bye1:
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
بله و ماجرای میثم تمار و در زندان غوغا به پا کردن
ماجرای میثم و بر دار شدنش که سخنان و پیشگویی امام علی علیه السلام رو اثبات کرد
یکی از تاثیر گذارترین قسمتها عفونت پای ابن زیاد ملعون بود
برای همه ی شکست های خودشون یه توجیه غیر منطقی داشتن که خودشون رو گول بزنن و مبرا جلوه بدن
ولی از درون که وجدانشون رهاشون نمیکنه درباره ظلم و ستمشون در کربلا
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
قسمت دهم سریال مختارنامه : در این قسمت مختار ثقفی از زندان ازاد می شود و رو در رویی او با دوستان و دشمنان و زن فرزند و ... زیبایی های زیادی به این قسمت افزوده:bye1:

 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
15271539658474556849.jpg

در قسمت 10 مختار به کمک زائده و شوهر خواهرش (عبدالله بن عمر) از زندان ازاد می شود و در مقابل ابن زیاد می ایستد. ابن زیاد با او صحبت میکند و او را نفی بلد میکند. نکته جالب این است که مختار بدون احترام و با خشم از نزد او بیرون میرود. جالبتر اینجاست که او در راه خروجی شمر و عمر سعد را می بیند و اب دهان خود را به زمین می ریزد و این کار او یعنی اینکه انها خیلی بی غیرت و نامرد هستن:bye1:
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
با تشکر از حضور شما ایرانی اسلامی ومشارکت توی نقد سریال
من چند تا از قشنگ ترین و مهم ترین دیالوگهای سریال رو اینجا میذارم و پیرامون دیالوگها و جریاناتی که باعث این سخنان میشه ادامه میدیم بحثمون رو

دو تا دیالوگ قشنگ توی قستم هفتم بود [FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قسمت هفتم " خر دجاّل"از مسلم بن عوسجه و مسلم بن عقیل [/FONT]
:

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ابن عوسجه : دیروز میثم تمار و امروز هانی، حتما فردا هم نوبت من و یكی از حضرات است ، كار به همین منوال جلو برود تا رسیدن امام به كوفه ابن مرجانه سر تك تك علما و زعما شیعه را زیر آب میكند و میمانند مشتی عوام، بعد هم شیخی به ظاهر خدا ترس مثل قاضی شریح را مامور میكنند تا با چهار آیه و حدیث نبوی دهان عوام الناس را ببندند و فاتحه قیام را بخوانند.

مسلم : در وفای به عهد كوفیان ، امروز مزحجیان ثابت كردند كه كوفی جماعت در حرف چونان طبل، بانگ رسایی دارد اما در عمل میان تهی است و به وقت ضرورت پا پس میكشد و بیعتش را انكار میكند. وقتی عشیره بزرگ و با نفوذی مثل مزحج فریب موعظههای قاضی شریح را میخورد و هانی را كه با او پیمان خونی و قومی دارند در میان خوف و خطر رها میكنند،پس با پسر عمم حسین چه میكنند كه نه قومی دارد و نه قبیلهای.[/FONT]
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
از سخنان مسلم بن عوسجه خوب می توان اوضاع خفقان کوفه را مجسم کرد
هیچ کس جرات سخن و حرکتی ندارد
بزرگان و علما و خواص کوفه وقتی حرکتی انجام میدهند توسط حکومت مورد شکنجه وآزار قرار میگیرند و موجب رعب و وحشت عمومی جامعه میشود
البته در این حین عده ای هم با تتمیع سر در لاک خود فرو میبرند و هم پیمان با امویان قوم وقبیله خود را علیه امام خود ترغیب میکنند
در این اوضاع مردم بی اطلاع وقتی خواص شیعه را در کنار خود ندارند به ناچار فریب فتواهای قاضی القضاتی پیر و ترسو را میخورند.

واما سخنان مسلم بن عقیل کاملا نماینگر سستی اعتقادات اهل کوفه است
یعنی اهل کوفه چنان مردمی بودند که همیشه در سستی مثال زده میشدند در دیالوگهای فیلم هم گفته میشود حتی نعمان بن بشیر هم بارها اشاره میکند
که بر عهد کوفیان اعتباری نیست

 
بالا