2 فضیلت فراموش شده در دنیای امروز

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
[h=1][/h]داستان آشنایی حضرت موسی (علیه السلام) با دختران حضرت شعیب (علیه السلام) و چگونگی ورود او به خانه آن حضرت، بیانگر حیا و عفت دختران شعیب (علیه السلام) و غیرت موسی (علیه السلام) است؛ چیزی که متأسفانه امروز در جامعهمان بیش از پیش دارد رنگ میبازد! فضیلتی که گویا اندک اندک دارد به فراموشی سپرده میشود!
[h=2]
2323917401471192402923226651951877518194.gif
عفت و غیرت، دو فضیلت فراموش شده[/h]داستان حضرت موسی (علیه السلام) و دختران حضرت شعیب (علیه السلام) را که به حتم شنیدهای ... وقتی موسی (علیه السلام) بدون توشه راه و سفر، با پای پیاده به سوی مَدْین روانه شد و فاصله بین مصر و مدین را در هشت شبانهروز پیمود، در این مدت غذای او سبزی بود و بر اثر پیاده آبله کرد. وقتی به نزدیک مَدْین رسید، گروهی از مردم را در کنار چاهی دید که از آن چاه با دلو، آب می چهارپایان خود را سیراب می، در کنار آنها دو دختر را دید که مراقب گوسفندهای خود هستند و به چاه نزدیک نمی. نزد آنها رفت و گفت: «چرا کنار ایستادهاید؟ چرا گوسفندهای خود را آب نمیدهید؟».دختران گفتند: «پدر ما پیرمرد سالخورده و شکستهای است و به جای او ما گوسفندان را میچرانیم، اکنون بر سر این چاه مردها هستند، در انتظار رفتن آنها هستیم تا بعد از آنها از چاه آب بکشیم».در کنار آن چاه، چاه دیگری بود که سنگی بزرگ بر سر آن نهاده بودند که سی یا چهل نفر لازم بود تا با هم آن سنگ را بردارند، موسی (علیه السلام) به تنهایی کنار آن چاه آمد، آن سنگ را تنها از سر چاه برداشت و با دلو سنگینی که چند نفر آن را می، به تنهایی از آن چاه آب کشید و گوسفندهای دختران را آب داد؛ سپس از آنجا فاصله گرفت و به زیر سایه و به خدا متوجّه شد و گفت: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقِیرٌ»؛ «پروردگارا! هر خیر و نیکی به من برسانی، به آن نیازمندم». (1)دختران به سرعت نزد پدر پیر خود، حضرت شعیب پیامبر (علیه السلام) بازگشتند و ماجرا را تعریف کردند. شعیب (علیه السلام) یکی از دخترانش (به نام صفورا) را نزد موسی (علیه السلام) فرستاد و گفت: «برو او را به خانه ما دعوت کن، تا مزد کارش را بدهم».صفورا در حالیکه با نهایت حیا گام برمی داشت، نزد موسی (علیه السلام) آمد و دعوت پدر را به او ابلاغ کرد. موسی (علیه السلام) به سوی خانه شعیب (علیه السلام) حرکت کرد.در مسیر راه، دختر که برای راهنمایی، جلوتر حرکت می کرد، در برابر باد قرار گرفت و باد لباسش را به بالا و پایین حرکت می داد. موسی (علیه السلام) به او گفت: «تو پشت سر من بیا، هرگاه از مسیر راه منحرف شدم، با انداختن سنگ، راه را به من نشان بده؛ زیرا ما پسران یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمیکنیم».صفورا پشت سر موسی (علیه السلام) آمد و به راه خود ادامه دادند تا نزد شعیب (علیه السلام) رسیدند. (2)داستان آشنایی حضرت موسی (علیه السلام) با دختران حضرت شعیب (علیه السلام) و چگونگی ورود او به خانه آن حضرت، بیانگر حیا و عفت دختران شعیب (علیه السلام) و غیرت موسی (علیه السلام) است؛ چیزی که متأسفانه امروز در جامعهمان بیش از پیش دارد رنگ میبازد! فضیلتی که گویا اندک اندک دارد به فراموشی سپرده میشود!
در سخنی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ غَیورُ یحبُّ كُلَّ غَیورٍ و لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ ظاهِرَها و باطِنَها؛ خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهای زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است»
[h=2]عفت[/h]یکی از برجستهترین کمالات زن که در قرآن به طور مکرر به آن پرداخته شده و زنان و مردان را به حفظ این خصلت نیکو ترغیب نموده، پاکدامنی و عفت است که از معیارهایی است که خداوند آن را ذکر نموده تا بتوان با انصاف به آن به کمال واقعی دست یافت. عفت در لغت به معنای خودداری و امتناع، و در اصلاح عبارت است از خودداری از شهوترانی حرام. خداوند پاداش عظیم و مورد مغفرت قرار گرفتن را برای کسانی مقرر فرموده که گوهر عفت خود را از هر نوع آلودگی مصون داشتهاند: «وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِینَ اللَّهَ كَثِیرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»؛ «و زنانى كه خدا را فراوان یاد مى‏كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است». (3)در سخنی از امام علی (علیه السلام) نیز آمده است: «إذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیراً أَعَفَّ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ؛ هنگامی که خداوند خیر و خوبی برای بندهاش بخواهد، به او توفیق میدهد که در برابر شکم و شهوتپرستی عفت پیدا کند». (4)عفت، یک صفت انسانی و ملکه نفسانی و زینت باطنی است که موجب میشود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان، عفیفانه و فاقد رذیلتهای شهواتی و هوسمآبانه باشند. بر این اساس قرآن کریم، کتاب بینظیر انسانشناسی است که انسان را تفسیر و نیازهای حقیقی او را تشریح میکند؛ جلوههای عفت زنان را بیان فرموده تا زنان در تشخیص مصادیق آن به اشتباه نیفتند و حرمتشان شکسته نشود و عفت و اخلاق عمومی نیز جریحهدار نگردد و ضمن بیانهای گوناگون تشویقی و هشداری، رعایت آن امور عفیفانه را توصیه و واجب نموده است و آن را مسئول حفظ آرامش و عفاف جامعه دانسته است که البته رعایت و عدم رعایت آنها، به میزان ایمان و معرفت زن بستگی دارد.[h=2]
9918311438983073932001001502266571154156.gif
غیرت[/h]یکی از ارزشهای مهم اخلاقی که موجب آثار درخشان و سازنده در زندگی انسان میشود و باعث کسب عزّت و آبرو و شخصیت ممتاز میگردد، خصلت غیرت است. واژه غیرت، در اصل از تغییر و تغیّر گرفته شده و به معنی دفاع شدید از عرض و ناموس، یا مال و کشور و دین است. معمولاً چهره انسان غیور هنگام دفاع، متغیّر و دگرگون میگردد و نشانههای دفاع جدّی و شدید در چهرهاش دیده میشود. ضد آن، دیاثت و بیغیرتی و بیتفاوتی و سستی و سهلانگاری است که چنین خصلتی، موجب پیامدهای ویرانگر و انحرافات بسیار زشت خواهد شد.واژه «حمیت» از مادّه «حمی»، به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و سپس به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به كار رفته است. (5) این واژه گاه در همین معنی مذموم و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به كار میرود و اشاره به غیرتِ منطقی و تعصّب در امور مثبت و سازنده است. (6)این صفت اگر به صورت معتدل در انسان باشد، فضیلتی بزرگ است. به راستی چه فضیلتی از این بالاتر كه انسان را اجازه ندهد بیگانهای به حریم ناموس یا كشور یا دین و آیین او هجوم برد؛ بلكه در مقابل او بایستد و تا سرحد جان دفاع كند.متأسفانه در دنیای امروز كه ارزشهای اخلاقی كمرنگ شده و انحرافات اخلاقی خانوادههایی را فراگرفته، به ویژه در غرب كه ارتباط زنان و مردان با افراد بیگانه ناپسند شمرده نمیشود، این واژه (غیرت) به تدریج به فراموشی سپرده میشود و گاه در نظر بعضی، ضدارزش و ناشی از تعصّب كور قلمداد میشود و این یك فاجعه عظیم است، در حالی كه بدون غیرت، حمایت و دفاع قوی از ارزشها و افتخارات امكانپذیر نیست.این غیرت خدایی كه سبب دفاع شدید از عِرض و نوامیس و كیان مسلمانان میشود، سرمشقی برای همه در مسئله غیرت دینی و ناموسی است و نشان میدهد كه در برابر اراذل و اوباش و منافقان كوردل و بیماردلان نباید بیتفاوت یا خونسرد بود.
در مسیر راه، دختر که برای راهنمایی، جلوتر حرکت می، در برابر باد قرار گرفت و باد لباسش را به بالا و پایین حرکت می برد. موسی (علیه السلام) به او گفت: «تو پشت سر من بیا، هرگاه از مسیر راه منحرف شدم، با انداختن سنگ، راه را به من نشان بده؛ زیرا ما پسران یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمیکنیم»
قرآن به عنوان غیرت دینی در برابر مزاحمان و منافقان و شایعهپراكنان، برخوردی قاطعانه داشته و میفرماید: «لَئن لَم ینَتهِ المُنافِقُونَ و الّذین فی قلوبهم مَرَضٌ و الُمُرْجِفُونَ فی المدینة لَنغفرینَّكَ بِهِم ثُمَّ لایجارونَكَ فیها اِلاّ قلیلاً مَلعُونینَ اَینَما ثَقفوا اُخِذُوا و قُتّلِوُا تقتیلاً سُنَّةَ اللهِ فی الّذین خَلَوا مِن قَبلُ و لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ الله تبدیلاً»؛ «اگر منافقان و بیماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش میكنند، دست از كار خود برندارند، تو را بر ضد آنان میشورانیم، سپس جز مدّت كوتاهی نمیتوانند در كنار تو در این شهر بمانند و از همه جا طرد میشوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید. این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچگونه تغییر نخواهی یافت». (7)در روایات اسلامی نیز اهمیت بسیار زیادی به مسئله غیرت به عنوان یك فضیلت داد شده و حتّی از خداوند به عنوان غیور (كسی كه بسیار غیرت دارد) یاد شده است. (8)در سخنی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ غَیورُ یحبُّ كُلَّ غَیورٍ و لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ ظاهِرَها و باطِنَها؛ خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهای زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است». (9)رسولخدا (صلی الله علیه وآله) نیز فرموده است: «اَلغَیرَةُ مِنَ الیمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غیرت از ایمان است و بىبند و بارى از نفاق». (10) پینوشت:1. قصص: 24.2. بحارالانوار، ج 13، ص 59.3. احزاب: 35.4. غررالحكم، ح 4105.5. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ج 1، ص 579.6. تفسیر نمونه، ج 22، ص 100.7. احزاب: 62 – 60.8. مكارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ص 436.9.همان.10.نهج الفصاحه، ح 2045.
زهرا رضاییان
بخش قرآن تبیان
 
بالا