کی میتونه این ایه رو تفسیر کنه(همین قسمته شو,لطفا اگه میتونین جواب بدین)

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین حبطتهم اعمالهم
:bye1:
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
أُولَـئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ



ترجمه فولادوند:

آنان كسانى‏اند كه در [اين‏] دنيا و [در سراى‏] آخرت، اعمالشان به هدر رفته و براى آنان هيچ ياورى نيست.



تفسیر نمونه

....در تعقيب آيه گذشته كه به طور ضمنى نشان ميداد يهود و نصارى و مشركانى كه با پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) به گفتگو و ستيز برخاسته بودند تسليم حق نبودند در اين آيه به بعضى از نشانه هاى اين مساله اشاره مى كند، مى فرمايد: كسانى كه به آيات خدا كافر مى شوند، و پيامبران را بناحق مى كشند و (همچنين ) كسانى را از مردم كه امر به عدل و داد مى كنند به قتل ميرسانند، آنها را به مجازات دردناك (الهى ) بشارت بده (ان الذين يكفرون بايات الله و يقتلون النبيين بغير حق و يقتلون الذين يامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب اليم ).
در اين آيه نخست به سه گناه بزرگ آنها اشاره شده (كفر ورزيدن
پروردگار، كشتن پيامبران ، بناحق و كشتن كسانى كه از برنامه هاى پيامبران دفاع مى كردند و مردم را به عدالت دعوت مى نمودند) و هر يك از اين گناهان به تنهائى كافى بود كه ثابت كند آنها تسليم فرمان حق نيستند، بلكه صداى حقگويان را در گلو خفه مى كنند.
تعبير به ((يكفرون )) و ((يقتلون )) به صورت ((فعل مضارع )) اشاره به اين است كه كفر ورزيدن و كشتن انبياء و آمران به عدالت ، گوئى جزئى از برنامه زندگى آنها شده بود و مستمرا آن را انجام داده و مى دهند (توجه داشته باشيد كه فعل مضارع دليل بر استمرار است ).
البته اين اعمال ، بيشتر روش يهود بود كه امروز نيز در اشكال ديگرى ادامه دارد، ولى اين مانع از آن نخواهد بود كه مفهوم آيه عموميت داشته باشد.
سپس در دنباله اين آيه و آيه بعد، به سه كيفر و سرنوشت شوم آنها اشاره مى كند: نخست عذاب اليم و دردناك بود كه در بالا گذشت .
ديگر اينكه مى فرمايد: ((آنها كسانى هستند كه اعمال نيكشان در دنيا و آخرت نابود گشته )) و اگر اعمال نيكى انجام داده اند تحت تاثير گناهان بزرگ آنان اثر خود را از دست داده است (اولئك الذين حبطت اعمالهم فى الدنيا و الاخرة ).
ديگر اينكه ((آنها در برابر مجازاتهاى سخت الهى هيچ يار و ياور (و شفاعت كننده اى ) ندارند)) (و ما لهم من ناصرين ).
همانگونه كه در ذيل آيه 61 سوره بقره گفته شد، تاريخ پر ماجراى يهود نشان مى دهد كه آنها علاوه بر انكار آيات الهى در كشتن پيامبران و مناديان حق ، فوق العاده جسور بودند، و مجاهدانى را كه به حمايت آنها برمى خاستند از دم شمشير مى گذراندند، مسلم است مجازاتهاى سهگانه بالا كه درباره آنها گفته شد در مورد همه كسانى كه اعمال شبيه آنها دارند جارى است .
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
با تشکر از پاسخگویی برادر بزرگوارم جناب بابک :53:
مفهوم آیه رو میشه در چند تا پیام هم خلاصه کرد علاوه بر تفسیر زیبا و جامعی که ارائه شده



آثار قتل انسان مومن در دنیا و آخرت

اگر انسان کسى را به جرم اینکه امر به معروف و نهى از منکر می کند به قتل برساند اعمال نیکش همه حبط و بى ‏اجر می شوند و در روز قیامت مشمول شفاعت نمی گردد.

منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 193 و 194

1- گاهى یک انحراف ، تمام اعمال شخص را تباه مى کند. (حبطت اعمالهم )


منبع : تفسیرنور
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
با تشکر از کاربران گرامی ولی این اون چیزی که من میخواستم نیست.حبطت اعمالهم معنی خیلی بزرگتری داره اگه میشه بیشتر توضیح بدید.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
با تشکر از کاربران گرامی ولی این اون چیزی که من میخواستم نیست.حبطت اعمالهم معنی خیلی بزرگتری داره اگه میشه بیشتر توضیح بدید.

منظورتون فقط همین قسمت از آیه هست؟؟؟
مد نظرتون چی هست یه کم توضیح بدین اگه میشه
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
یعنی خدا این بخش رو(حبطت اعمالهم)برای چه کسایی به کار برده؟به طور کامل
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
از سیاق کلام معلوم است که مقصود اعمال خوب است.
چرا که گناه حبط نمیشود و آثار سوء خود را در پی دارد.
دقت شود که انسان هر کار خوبی که میکند، به منظور رسیدن به نتیجهی خوب آن [چه در دنیا و چه در آخرت] است.
اما باید دقت داشته باشد که اولاً «خوبی و بدی» اختصاص به فیزیک و صورت ظاهری اعمال ندارد و بسیار اتفاق میافتد که مؤمن و کافر هر دو یک عمل را انجام میدهند، اما یکی خیر و صواب و دیگری شرّ و معصیت است.
مثل جنگ بین حق و باطل، که اعمال فیزیکی هر دو جناح یکی است. بالاخره هر دو به میدان آمدهاند، هر دو از نعمات زندگی راحت دست کشیدهاند، هر دو برای هدف خود مبارزه میکنند، هر دو ایثار کرده و جانشان را به خطر میاندازند و هر دو میجنگند، میکشند و کشته میشوند. یا صورت عمل کسی که برای خدا اقامهی نماز میکند با کسی که برای ریا و عوامفریبی نماز میخواند هیچ تفاوتی ندارد. و ثانیاً باید دقت کند که چه کسی یا چه چیزی را «ارزشگزار» میداند؟ به طور قطع یا خدا خواهد بود و یا هر چیزی غیر خدا. و غیر خدا همه فقیر و فانی هستند.

پس، عمل وقتی ارزشمند است و فواید آن در دنیا و آخرت به انسان مترتب میگردد، که خدا برای آن عمل ارزشی قائل گردد. پس اگر کسی به خدا کافر شد، معلوم است که ارزش عملی کرده نزد ارزشگزار از بین میرود و به نتایج مثبتی که امید داشته نمیرسد. یعنی اعمالش حبط میگردد.


در مثال «حبط اعمال» را به حیوانی [مثل یک گاو یا گوسفند فربه] تشبیه کردهاند که فرد گرسنه در بیابان گمان میکند خوراک لذیذی برای او خواهد شد که نه تنها او را از مرگ نجات میدهد، بلکه سبب سیری و لذت او نیز میگردد، اما وقتی نزدیک میشود، میبیند آن حیوان مرده و مردار شده و فربهیاش نیز به خاطر این است که لاشهاش باد کرده و قابل استفاده نمیباشد. بدیهی است اگر کسی کافر یا مشرک شد و برای دیگران کاری کرد، نباید انتظار داشته باشد که آن کار نزد خدایی که منکرش بوده ارزشی داشته باشد و به او مزدی هم بدهد. مزدش را باید از همان دیگرانی که آنها را «إله» خود قرار داده، مثل نفس یا بت یا فراعنهی زمان، طلب کند و به غیر خدا هم که کسی چیزی ندارد بدهد. پس عملش حبط میگردد. و در واقع خود اوست که با کفر و شرکش، عمل خوبش را باطل و بینتیجه کرده است. هدف او دنیا بوده و دنیا نیز فانی است. و کسی که در دورهی به خدا ایمان داشته و اعمال خوبی انجام میدهد و سپس کافر میشود، مثل کسی است که مزرعهی خود را به آتش کشیده باشد و اعما ل خوب گذشته خود را به وسیلهی کاری ناشایست از بین برده باشد که به آن «احباط» میگویند. و خدا به کسی ظلم نمیکند.
 
بالا