آثار تربيتى اعتقاد به معاد از منظر داستانهاى قرآن - قرآن و حديث

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
6ـ عبرت‏ آموزى
يکى ديگر از ميوه‏هاى شيرين و ثمرات نيکوى درخت پربار ايمان به معاد، عبرت‏آموزى از تاريخ گذشتگان و پندآموزى از فراز و نشيب زندگى است.
آدمى در پرتو ايمان و باور به معاد چشمانى نافذ و حقيقت‏بين مى‏يابد، که از ظواهر امور به باطن آنها ديده مى‏گشايد و از خانه غرور به خانه شعور پا مى‏نهد.
تحوّلات دنيا، دگرگونيهاى روزگار، آمدنها و رفتنها همه و همه آينه‏هاى تمام‏نمايى هستند که به خوبى ناپايدارى اين دنيا و جلوه‏هاى فريباى آن را نشان مى‏دهند و انسان را از دلبستن به دنيا و فرو رفتن در گرداب غفلت بر حذر مى‏دارند، به شرط آنکه انسان تنها تماشاگر حوادث نباشد، بلکه از مدرسه روزگار، درس عبرت آموزد و خود را براى دانشگاه قيامت مهيا سازد:
اى خوشا چشمى که عبرت‏بين بود عبرت از نيک و بدش آيين بود
امير مؤمنان على عليه‏السلام در سفارش به پندپذيرى از تاريخ مى‏فرمايد:
«اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود مى‏داشت، يا از مرگ گريزى بود، حتما سليمان بن داوود عليه‏السلام چنين مى‏کرد، او که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه با نبوت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختيارش قرار داد. امّا آن‏گاه که پيمانه عمرش لبريز و روزى او تمام شد تيرهاى مرگ از کمانهاى نيستى بر او باريدن گرفت و خانه و ديار از او خالى گشت، خانه‏هاى او بى‏صاحب ماند و ديگران آنها را به ارث بردند.
مردم! براى شما در تاريخ گذشته درسهاى عبرت فراوان وجود دارد، کجايند عمالقه و فرزندانشان؟ کجايند فرعونها و فرزندانشان؟ کجايند مردم شهر رس، آنها که پيامبران خدا را کشتند و چراغ نورانى سنّت آنها را خاموش کردند و راه و رسم ستمگران و جباران را زنده ساختند؟»(32)
قرآن کريم پس از بيان سرگذشت دردناک قوم نوح و عاد و ثمود و قوم شعيب و قوم لوط و سرگذشت فرعونيان، ماجراى آنها را درس عبرتى مى‏داند براى همه کسانى که از عذاب آخرت در ترس و بيم به سر مى‏برند، و پشتشان از
شنيدن حوادث هولناک قيامت مى‏لرزد؛ آنجا که مى‏فرمايد:
«در اين (سرگذشتهاى عبرت‏انگيز و حوادث شوم و دردناکى که بر گذشتگان رفت) علامت و نشانه‏اى است براى کسانى که از عذاب آخرت مى‏ترسند؛ همان روزى که همه مردم در آن گرد مى‏آيند».
«اِنَّ فى ذلِکَ لاَيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الاْخِرَةِ ذلِکَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ»(33)
آرى آنها که به رستاخيز ايمان دارند، با ديدن هر يک از اين نمونه‏ها و سرنوشت شومى که چنين اقوامى بدان گرفتار آمدند، دلهايشان تکان مى‏خورد، و از ماجراى آنها عبرت مى‏گيرند و راه خود را باز مى‏يابند و دامان خود را به گناهانى که آنها بدان آلوده شدند نمى‏آلايند.
امّا آنها که ايمانى به قيامت ندارند، دريچه دلهايشان بر واقعيتهاى زندگى بسته شده، تنها سر در آخور زندگى دارند و از آخرت غافل‏اند. از اين رو از کنار تمامى حوادث و تحوّلات زندگى به سادگى مى‏گذرند و دلهاى سنگ و سختشان از مواعظ و عبرتهاى فراوان عالم هيچ تأثير نمى‏پذيرد:
هر که آخربين بود او مؤمن است هر که آخوربين بود او بيدن است
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

پينوشتها
-------------
1 ـ اميل، ص 547.
2 ـ شعراء / 50.
3 ـ تفسير نمونه، ج 15، ص 231.
4 ـ پيام قرآن، ج 5، ص 18.
5 ـ مثنوى معنوى، دفتر سوم.
6 ـ تحريم / 11.
7 ـ تفسير الميزان، ج 19، ص 695.
8 ـ نگاهى دوباره بر تربيت اسلامى، ص 85.
9 ـ نهج البلاغه، خطبه 99.
10 ـ مؤمن / 39.
11 ـ تفسير نمونه، ج 20، ص 106.
12 ـ قصص / 80.
13 ـ هود / 84.
14 ـ ارادة الاعتقاد، ص 131، به نقل از: سيکولوجية القصّة فى القرآن، ص 355.
15 ـ بنگريد به: تفسير فى ظلال القرآن، ج 3، ص 1387.
16 ـ بقره / 249.
17 ـ طه / 72 و 73.
18 ـ پيام قرآن، ج 5، ص 393.
19 ـ هود / 29.
20 ـ انسان و ايمان، ص 42.
21 ـ لقمان / 16.
22 ـ تفسير نمونه، ج 17، ص 51.
23 ـ بنگريد به: تفسير فى ظلال القرآن، ج 5، ص 2789.
24 ـ مؤمن / 40.
25 ـ تفسير نمونه، ج 20، ص 107 با تلخيص.
26 ـ زندگى جاويد يا حيات اخروى، ص 36.
27 ـ طه / 15.
28 ـ بنگريد به: تفسير فى ظلال القرآن، ج 4، ص 2331.
29 ـ اسراء / 104.
30 ـ يس / 22.
31 ـ پيام قرآن، ج 5، ص 391.
32 ـ نهج البلاغه، خطبه 182.
33 ـ هود / 103.
 
بالا