شرایط یك منتظــــــــر واقعی

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل پنجم:

رابطه تقوا و انتظار

براساس آنچه از روايات برميآيد شخص منتظر شرايط خاصي دارد و هر كسي را نميتوان منتظر فرض كرد. شخص منتظر بايد به اصول تعريف شده در دين معتقد باشد و خود را مقيد به عمل به دستورات دين اسلام بداند و به همين ترتيب از چيزهايي كه در دين نهي شده است. دوري ميجويد و اين عملكرد همان تقوي است. شخص كه منتظر اصلاحگري بزرگ است بايد زندگي خود را براساس عقايد و فرامين مصلح برنامهريزي كند.

مسلماً منتظران بايد شريفترين و بهترين افراد جامعه باشند و حضرت علي عليه السلام سيماي اين افراد را متقين ميبيند. جايي كه ميفرمايد:

جامه تقوي شريفترين و بهترين لباسهاست. در كتاب سلوك منتظران رابطهاي بين تقوي و انتظار برقرار كرده است كه عنوان حسن ختام آن ميپردازيم. منتظران فرج بايد در بالاترين سطح تقوا و ورع باشند، به طوري كه در ميان اطرافيان خود و حتي اصل شهر خويش در پاكي و خوبي، زبانزد و مشهور باشند. 25

..............




25. سلوك منتظران، ص218.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
بخش سوم: فصل اول

تعريف لغوي و اصطلاحي تهذيب

تهذيب در لغت به معني پاك كردن، پاك داشتن، پيراستن است معني ديگر نيز از اين لغت كه اصل آن عربي است در لغت نامه آمده است. خالص كردن درست و اصلاح نمودن، و در اصطلاح به معني پاكيزه كردن اخلاق كسي از معايب است.

تعريفي نيز در لغت نامه آمده است كه به ذكر آن ميپردازيم. 26

تهذيب اخلاق، علم تهذيب كه آن را سياست مدني خوانند و آن عبارتست از داشتن كيفيت اكتساب ملكاتي كه جملگي افعال كه بارادة نفس انساني صادر شود. محمود يا مفهوم بوده (نفايس الفنون) خوبيهاي فاسد را از خود دور كردن و داراي اخلاق نيكو گشتن. 27

شايد علت اينكه در لغت نامه كمتر به كلمه تهذيب پرداخته شده اين است كه تهذيب رابطة زيادي باتقوا و توبه دارد، و قسمتي از تقوا را تهذيب تشكيل ميدهد. و خودسازي و پرورش نفس براي ما از ضروريترين امور است، زيرا سعادت دنيا و آخرت ما به اين امر بستگي دارد. پيامبران الهي هم براي تعقيب همين امر مبعوث گشتهاند.

خودسازي در دو مرحله انجام ميشود:

مرحلة اول: تهذيب نفس از بديها، يعني تصفية دل از اخلاق زشت و اجتناب از گناه، كه اين عمل را تصفيه و تخليه مينامند.

مرحلة دوم: پرورش و تكميل نفس، بوسيله تحصيل علوم و معارف حقه و فضائل و مكارم اخلاق و عمل صالح. اين عمل را تحليه هم ميگويند، يعني پرورش و تكميل و آرايش دادن. 28

شخصيت فردي و اجتماعي، سعادت يا شقاوت دنيوي و اخروي انسان به اين موضوع بستگي دارد كه چگونه خويشتن را ساخته و ميسازند به همين جهت خودسازي براي انسان يك امر حياتي و سرنوشت ساز محسوب ميشود.

..............

26. لغت نامه دهخدا، ص1156.

27. همان.

28. خودسازي، (تزكيه و تهديب نفس)، ص59.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل دوم: آثار تهذيب در آيات و احاديث

خداوند در سورة شمس آيه 9 و 10 ميفرمايد:

«قَد اَفْلَحَ مَنْ زَكيها وَ قَد خابَ مَن دَسيها» 29

همين انساني كه اين نفس را به او داديم كه نفسي بصير و آگاه است، همين انسان اگر چنانچه خودش را پاك كرد و پيراست و آراست، رشد ميكند و بالا ميآيد، و اگر چنانچه خودش را آلوده كرد، ساقط ميشود.

در آيه، خداوند به روشني، تزكيه و تهذيب نفس را عامل فلاح ميداند و كساني كه به تزكيه و تهذيب نپردازند، مستوجب سقوط ميداند.

حضرت علي عليه السلام در رابطه با نگهداري اخلاق از رذائل چنين ميفرمايد:

«نفس گوهري است گرانبها، هركسي كه آن را نگهداري كرد او را به مقام عالي خواهد رسانيد و هر كسي كه در نگهداريش كوتاهي نمود او را به پستي خواهد كشيد. 30

اگر به اين حديث كمي دقت كنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه پاك كردن گوهر نفس كار بسيار سختي است و بهتر است كه اصلاً به كدورت و زشتي آلوده نشود.

پيامبر اسلام در مورد حسن خلق كه شاخصة تهذيب نفس است، ميفرمايد: «بيشترين چيزي كه امت من به وسيلة آن داخل بهشت ميشوند تقواي الهي و حسن خلق ميباشد». 31

اگر به اين حديث از امام باقرعليه السلام كه ميفرمايد:

«كاملترين مؤمنين از جهت ايمان، كسي است كه اخلاقش بهتر باشد.32 توجه كنيم ميبينيم كه يكي از شرايط تكميل ايمان حسن خلق است.

«بل الانسان علي نفسه بصيرة»، انسان بر نفس خودش بصير و آگاه است. 33

در اين آيه به مسئله خودآگاهي اشاره دارد و اينكه انسان ميتواند خودش را بيابد و احساس كند كه هست و چگونه بايد باشد و ميتواند در خودش بينديشد.

فصل سوم:

عوامل تحقق تهذيب در انسان

تهذيب عاملي است كه منحصر به دين اسلام نيست. بلكه ساير اديان الهي نيز در دين خود از اين عامل استفاده ميكنند. نتيجتاً اين عامل لازمة زندگي انسان مسلمانان است. يعني وقتي شخصي ديني را قبول كرده و مقيد به اجراي احكام آن دين شده براي كوتاهيها و تقصير خود بايد توبه كند و خود را متخلق به اخلاق آن دين بنمايد. وقتي مسلمان قصد پيشرفت در دين دارد، توبه و تهذيب اولين پله پيشرفت اوست. براي روشن شدن اين مطلب بايد به اين مثال توجه كنيم.

زمين را تصور كنيد كه شخصي ميخواهد در آن كشاورزي كند، اگر اين زمين مملو از خار و خاشاك و سنگهاي سخت و غير قابل نفود باشد، امكان زراعت در آن نيست. كشاورز بايد اين زمين را از وجود موانع پاك كند، آن را شخم بزند، و نهايتاً در آن بذر بپاشد و آبياري كند. تهذيب مانند همين پاكسازي زمين است. تا روح انسان از رذائل پاك نشود قابليت پذيرائي از مكارم اخلاق را ندارد.

1ـ غفلت نكردن 2ـ تأديب و مجازات

3ـ توجه به كرامت ذات و تقويت ارزشهاي انساني 4ـ ترك معاشرت با دوستان بد 34

اين عوامل باعث ميشود انسان در تهذيب تحقق يابد.

..............


29. شمس / 9 و 10.

30. خودسازي، ص19.

31. كافي، ج2، ص100.

32. همان، ص99.

33. قيامه/ 14.

34. خودسازي، ص101.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل چهارم:

موانع تحقيق تهذيب در انسان

با ذكر دو حديث به بحث در اين مورد ميپردازيم:

حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: نفس همواره به بدي دستور ميدهد پس هر كسي او را امين دانست به وي خيانت خواهد كرد و هر كس كه به آن اعتماد كند او را به هلاكت خواهد افكند و هر كسي كه از آن راضي باشد، او را به بهترين موارد، وارد خواهد ساخت.[35]

با اين حديث ميفهميم كه مانع اصلي نرسيدن به تهذيب، نفس اماره باشد كه دستورات در خلاف مسير حسن خلق و تهذيب است.

حديث دوم ازامام سجاد است كه از ايشان سؤال شد كه «شريفترين ـ والاترين مردم كيست؟» فرمود: «كسي كه دنيا را ارزش و شرف نفس خويش بشناسد».[36]

از اين حديث نيز اينطور برداشت ميشود كه كم ارزش دانستن نفس باعث خدشهدار شدن شرف ومقام والاي انساني ميشود.

اگر انسان خود را بزرگوار و صاحب كمال ببيند ديگر به خود اجازة شهوتراني نميدهد. عامل بعدي اين است كه چشم وگوششان را مناظر شهوت انگيز و فساد و انحراف و گناه باز ميدارند و در چنين مجالسي شركت كرده و با چنين افرادي خلطه و آميزش داشته باشند. اين مهمترين مانع تحقق تهذيب در انسان است.


............

[35]. خودسازی، ص21.

[36]. همان، ص27.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل پنجم:

رابطه تهذيب در انتظار

شخص منتظر حاضر نيست به هيچ قیمتي و براي رسيدن به هيچ لذتي از كسب خشنودي امامش صرف نظر كند. زيرا ميداند كه اصل تقوي محبوب مولايشان هستند.

در تهذيب نفس خويش از رذائل اخلاقي و مفاسد روحي ميكوشد و نميتواند خود را در وضعيتي ببيند كه اگر مولايش ظهور كرد. از ديدن روي او احساس شرمندگي كند. لذا بايد خود را به گونهاي سازد كه لبخند خشنودي مولا را ببيند.

اينجاست كه پرداختن به تهذيب نفس و شناخت راههاي آن براي منتظر فرج اهميت ويژهاي دارد و بر 3 محور اساسي، تربيت روحي كه نقش مهمي در سازندگي انسان دارند، اشاره ميكند.[37]

1ـ رعايت تقوا و ورع، احتمام به واجبات و پرهيز از محرمات

2ـ خوف و رجاء واقعي

3ـ بغض دنيا


...........


.[37] سلوك منتظران، ص209.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
بخش چهارم: فصل اول

تعريف لغوي و اصطلاحي انتظار

در فرهنگ معين؛ لغت انتظار به چشم داشتن، نگران بودن، چشم به راه بودن توقع، معني شده است.اين كلمه از لسان عرب وارد زبان فارسي شده است.

داراي هم خانواده كلمه هاي زير است:

منظم، منظر، نظر، نظاره، و غيره است.

در كتاب لغت نامة دهخدا، اين كلمه به كلمات زير معني شده است:

در چشم داشتن، ترقب و توقع چيزي را چشم داشتن، ارتقاب، توقع، مكث نگراني.[38]

معاني انتظار عبارت است از يك حالت قلبي و روحي كه از آن آماده شدن براي چيزي كه در انتظارش هستي برمي آيد. پس هر قدر انتظار شديدتر باشد، آماده شدن هم بيشتر ميشود. آيا نميبيني كه وقتي مسافري داشته باشي كه منتظر آمدنش هستي، هرچه زمان آمدنش نزديكتر ميشود، آمادگي تو براي اين امر بيشتر ميشود.[39]

ولي مهمترين معاني انتظار، معني اصطلاحي آن است، كه در اينجا منظور انتظار فرج حضرت ولي عصر است، كه اين معني بيشتر از معاني ديگر مورد توجه است.

در كتاب سلوك منتظران اين معني به چشم ميخورد.

يأس به معناي نااميدي، نقطة مقابل انتظار است كه اميد در آن موج ميزند. اگر انتظار به معناي«انتظار ظهور» باشد، ضدّ آن «يأس از ظهور» ميباشد كه مفهوم آن كاملاً وجداني است.[40]

در كتاب نشانه هاي يار و چكامة انتظار به كالبد شكافي «انتظار» پرداخته است.

انتظار يعني پرچم مقاومت و ايستادگي

انتظار يعني شعار عدالت خواهي و آزادگي

انتظار يعني تبلور آيهي «فطرت» و ره آورد حديث «كفر»

انتظار يعني قصه ي شوريدگي عاشقان حضرت دوست.

انتظار يعني تفسير خون نامه ي نينوا

انتظار يعني پاسداشت شرافت و كرامت انساني

انتظار يعني زورقي عرش پيما در گرداب شهوات و موج خيز هواهاي نفساني.

انتظار يعني بهانه اي براي تپيدن قلب تاريخ.

انتظار يعني ضمانت نامه ي پيروزي هابيليان.

.............

[38]. لغت نامه دهخدا، ص294.

[39]. سلوك منتظران، ص34.

[40]. سلوك منتظران، ص39.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل دوم:

آثار انتظار در آيات و احاديث

با بضاعت اندك در امر تحقيق نتوانستيم به قدر نياز و كفايت، آيه و احاديث راجع به انتظار پيدا كنيم. ولي يكي از شاخصترين احاديث راجع به انتظار آن است كه پيامبر فرموده است: «افضل العبادة انتظار الفرج»[41]

بهترين عبادات انتظار فرج حضرت مهدي(عج) است.

اين حديث اهميت موضوع انتظار را به ما مي فهماند. چرا كه وقتي بهترين اعمال، انتظار باشد. نتيجتاً براي مؤمن كه به دنبال رضايت خدا و عمل صالح است، اين مورد بسيار راه گشاست.

حديث ديگري از امام جواد عليه السلام وجود دارد، كه حتي انتظار براي فرج را واجب شمرده است.

«انَّ القائم منّا هُوَالمَهدي اَلذي يَجب اَن يَنتَظِرُ في غيبته»

«همانا قيام كننده از ما (اهل بيت) همان مهدي است كه انتظار او در (زمان) غيبتش واجب است».[42]

واجب شمرده شدن مسأله انتظار، دليل ديگري بر وسعت و بزرگي انتظار است قرآن نيز براي تحكيم اين موضوع آيهاي دارد كه اگر چه به كلمة انتظار اشاره نكرده است.

ولي انسان را تا لحظة موعود، چشم به راه نگه ميدارد.

«بقية الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين»

در اين آيه با اشاره به وجود حجت خدا، انتظار را در زندگي انسان نهادينه ميكند، و يا آية معروف «و نريد ان نمن علي الذين علي الستضعفوا»[43] كه قوت قلب عجيبي براي مستضعفان است و اميد به آينده را در دل ظلم ديدگان و مصيبت چشيدگان زنده ميكند.

«انتظرُ وَ الفَرَج و لاتيأسوا من روح الله فانَّ اَحَبَّ الْاَعمال الي الله عزّوجل انتظارُ الفرج مادام عليه المؤمن» منتظر فرج (از جانب خدا) باشيد و از رحمت و دستگيري خداوند نااميد نباشيد و همانا دوست داشتنيترين كارها در پيشگاه خداي عزوجل انتظار فرج است تا وقتي كه مؤمن اين حالتِ خود را حفظ كند».[44]انتظار فرج محبوبترين عمل نزد خداوند است.

.............

[41]. پيامبر، حديث.

[42] سلوك منتظران، ص24.

[43]. قرآن كريم.

[44] سلوك منتظران، ص44.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل دوم:

عوامل تحقق انتظار در انسان

آنچه مسلم است در زندگي انسان و زندگي امروزي كه فشارهاي روحي از جهات مختلف بر مردم فشار ميآورد و هرچه به زندگي خود فكر ميكنند، راه فراري از مشكلات نمييابند. آنچه آنها را نجات خواهد داد. اميد به آينده است.

آيندهاي كه خبر نداشتن از آن شايد خود بهترين اميد باشد. حتي ميبينيم كه در احاديث نيز يكي از گناهان نااميدي است. اميد تنها بهانة زندگي است، اگر در زندگي افرادي كه خودكشي ميكنند، دقت كنيم، ميبينيم كه علت خودكشي آنها، نااميدي از آينده است. اين انتظار است كه انسان را واميدارد، در مقابل ظلم ظالمين ايستادگي كند. چرا كه اگر اميد به آينده نبود، شايد بسياري از انسانها به راحتي به ظلم ظالمان تن ميدادند. ولي به اميد اينكه روزي از زير بار ظلم بيرون ميآيند و در مقابل ظلم ايستادگي ميكنند.

انتظار آن نيست كه دست روي دست بگذاريم و منتظر باشيم كه شخصي بيايد و همه چيز را عوض كند. بلكه انتظار آن است كه ما طوري روي شخصيت خود كار كنيم كه وقتي مصلح آمد، بتوانيم خود را با شرايط او وفق دهيم. حال اگر اين انتظار، انتظار رسيدن به بهترين شخص عالم و بهترين حكومت عالم و بهترين وضع عالم باشد. شايد بهتر بتوان با آن كنار آمد، آنچه در روايات ميبينيم ترسيمي از يك حكومت ايدهآل است كه به آن مژده داده شدهايم.

بنابراين ميتوان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسانِ افعالي چون خوردن و آشاميدن، اختياري انسان نيست. و اگر كسي طالب ايجاد حال باشد، بايد مقدمات آن را در خودش فراهم كند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت انتظار خود به خود به وجود ميآيد.

پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقيقت به ايجاد آن مقدمات برميگردد.45


.............


45. سلوك منتظران، ص25.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
فصل چهارم

موانع تحقق انتظار در انسان

مهمترين مانع تحقق انتظار در جامعه، جدي نگرفتن مردم به اخبار آينده است. بطوري كه مردم، زندگي ايدهآل را با جامعه امروزي ميسنجد و با محاسبة ذهني خود، حكومت عادلانه را دور از دسترس دانند.

از طرفي نداشتن شناخت صحيح راجع به انتظار، مانع شكل گرفتن موضوع انتظار در مردم است. شايد بيشتر مردم فكر كنند انتظار، اميدي واهي به آيندهاي مجهول است.

يكي از مهمترين موانع، تبليغات دشمنان اسلام و مهدويت است. كه خصوصاً در اين چند ساله با قدرت زيادي سعي در اعمال نفوذ در مسلمانان دارد.

يكسري مقدمات وجود دارد كه اگر نباشد، انتظار حاصل شدني نيست.

اول: يقين به ظهور حضرت: كه هرچقدر علم ويقين شخص به ظهور امام عليه السلام بيشتر و عميقتر باشد، انتظارش نسبت به آن بيشتر است.46

دوم: نزديك دانستن امر ظهور: ممكن است كسي به اصل ظهور حضرت يقين داشته باشد ولي وقوع آن را در آيندهاي دور ببيند، در اين صورت انتظارش نسبت به آن سست و ضعيف ميشود. ولي اگر آن چنانچه در احاديث اهل بيت عليهم السلام آمده است، امر ظهور را دور نيندازيم، بلكه آن را نزديك ببينيم، آنگاه انتظارِ ما نسبت به آن شديدتر ميگردد.

سوم: دوست داشتنِ ظهور امام عليه السلام: كسي كه به ظهور امام زمانعليه السلام صددرصد معتقد است و وقوع آن را هم نزديك ميبيند هر قدر آن وضعيت موعود را بيشتر دوست بدارد، انتظارش نسبت به آن بيشتر خواهد بود.47

چهارم: دوست داشتن خود امام عصرعليه السلام: هر كسي محبت و علاقهاش به امام زمان عليه السلام بيشتر باشد، ظهور ايشان را بيشتر دوست دارد و قهراً انتظارش نسبت به قدوم ايشان بيشتر و قويتر خواهد بود.48

بنابراين بايد اين چهار عامل را قوي كنيم تا انتظار شديدتر شود.

...............


46. سلوك منتظران، ص27.

47. همان، ص28.

48. همان، ص29.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

فصل پنجم

رابطه ايمان و تقوا و تهذيب در انتظار

نتیجه كلی

در اين رابطه به آيهاي برخورديم كه براي اين بحث بسيار راهگشاست و در بر گيرندة هر چهار موضوع است.

«يا ايهالذين امنوا اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد»49

قسمت اول اين آيه خطاب به اصل ايمان است كه فقط مؤمنين را لايق اين توصيه ميداند و آن توصية به تقوا و پرواي از خدا نموده و با امري ديگر دستور ميدهد كه در اعمال خود نظر كنيد. اعمالي كه براي روز حساب از پيش ميفرستند و متوجه باشند كه با اعمالي كه ميفرستند صالح است يا طالح.

و در آخر ترس از عقاب است، عقاب در روزی كه همه انتظار آن را میكشیم.

و اين نيز نوعي انتظار است. انتظار روز قيامت روزي كه حساب همه به طور كامل رسيدگي ميشود.


....

49. تفسیرالميزان، جزء بيست و هشتم سوره حشر آيات 18ـ 24.
 
بالا