دعا در دين يهود
«اي خداوند خداي ما، ميل و رضاي تو بر اين تعلق گيرد كه به ما عمري دراز عطا فرمايي، عمري مشحون از صلح و سلامت پر از نيكي و رحمت و ... عمري كه در آن خجالت و شرمندگي يافت نشود، عمري توام با ثروت و عزت و سعادت كه در آن ترس از تو دل و جان ما را پركند، اي خداوند خداي ما، ميل و رضاي تو بر اين تعلق گيرد، كه در دل هيچ انساني كينه و دشمني عليه ما وارد نشود و كينه و عداوتي عليه هيچ انساني بر دل ما نگذارد.» (1)
وقتي كه دعا در باور شخصي ربوبيت حق جاي گرفت و با عمق جان خود تنها او را همه كاره يافت و چشم اميد از غير او بست به ناچار حوائج خود را نيز فقط از او ميطلبد، ايمان به عاليترين وجه هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوهگر ميشود. زيرا تنها آن كس كه به خدا و به علاقه او نسبت به آفريدگارش صميمانه ايمان دارد، به حضور پروردگار دعا ميكند و حاجات خود را از او ميخواهد.
دعا كردن و نماز خواندن تنها به معني الحاح براي رفع حاجات شخصي نيست، دعا در حقيقت عبارتست از رابطهاي صميمانه بين آفريدگار و آفريده، كه انسان بوسيله آن از اعماق قلب با خالق خويش سخن ميگويد.(2)
از اين رو، دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوشآيند است، و هم به انسان كمك ميكند تا غم را از دل بزدايد و بار روح را سبكتر سازد حتي گفته شده است: «ذات قدوس متبارك مشتاق شنيدن دعا و نماز عادلان و نيكوكاران است». دعا و نماز نيكوكاران به پارو (3) تشبيه شده است چرا؟ چون همانطور كه پارو محصول را زير و رو كرده و آن را از جايي به جاي ديگر منتقل ميسازد، به همان ترتيب دعا و نماز عادلان و نيكوكاران خشم و غضب ذات قدوس متبارك را به رحمت مبدل ميكند. (4)
براي آنكه دعاي انسان اجابت شود، نه تنها بايد دعايي صميمانه باشد و از اعماق قلب برخيزد، بلكه كسي كه دعا ميكند و نماز مي خواند بايد شايستگي آن را داشته باشد كه دعايش مستجاب شود.
«هر آن كس كه رضايت خدا را بجا ميآورد، و قلب خود را در وقت نماز خواندن و دعا كردن با نيت كامل متوجه او ميسازد دعايش مستجاب ميشود.» (5)
«هر آنكس كه ترس خدا در دل اوست، سخنانش شنيده ميشود ( و دعايش مستجاب ميگردد)».(6)
لكن هيچكس نبايد از ترس اينكه دعايش پذيرفته نشود، از خواندن نماز خودداري كند، بلكه بايد پيوسته به دعا كردن و نماز خواندن ادامه دهد. «اگر انسان ميبيند كه نماز ميخواند و دعا ميكند اما دعايش مستجاب نميشود، بايد بار ديگر به دعا بپردازد». (7)
انسان نبايد هنگام دعا به خود بيانديشد بلكه بايد در عين حال به فكر همنوعان خود و احتياجات آنان نيز باشد. هر آن كس كه ميتواند براي همنوعش دعا بخواند و جهت وي طلب رحمت و آمرزش نمايد و اگر اين كار را نكند، گناهكار خوانده ميشود. (8) چنانكه گفته شده است: «و اما من، حاشا از من كه به خداوند گناه ورزيده و از دعا كردن براي شما خودداري نمايم». (9) هر آن كس كه براي همنوع خود دعا ميكند و جهت او طلب رحمت مينمايد، هنگامي كه خود او در نياز همان چيز باشد، نخست به خود او جواب داده ميشود و خود اول نجات مييابد.
يكي از دانشمندان يهود دعاي زير را نوشته تا به هنگام شروع سفر كه در روزگاران پيش خطرات فراوان در برداشت خوانده شود: «اي خداوند خداي من، ميل و رضايت تو چنين باشد كه مرا به سلامت روانه كني، گامهاي مرا به سلامت هدايت فرمائي، از روي لطف تكيه گاه و محافظ من باشي و مرا از دست هر دشمن و كمين كنندهاي در راه نجات بخشي و ...» لكن يكي از همكاران آن دانشمند درباره متن اين دعا اعتراض كرد و گفت: «انسان بايد هميشه خود را با جماعت شريك بداند. پس دعاي سفر را چگونه بايد بخواند؟ بدين صورت كه: اي خداوند خداي ما، ميل و رضايت تو بر اين تعلق گيرد كه ما را به سلامت روانه كني و غيره. و دعا را بايد بصورت جمع بخواند و نه به صورت انفرادي. (10)