زندگی پای؛ ترویج ایمان گرایی در هالیوود + تصاویر

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پیرمرد گفت: دو هزار سال پیش، در سرزمینی دور، مردی را که به رویاها باور داشت، در چاهی انداختند و به بردگی فروختند. بازرگانان ما او را خریدند و به مصر آوردند. همه ما می دانیم کسی که به رویاها باور داشته باشد، از عهده تعبیر آنها نیز برمی آید. (پائولو کوئیلو، کیمیاگر، ترجمه آرش حجازی)نام کسی که پیرمرد درباره او به نیکی یاد می کند، یوسف است. همان یوسفی که یکی از پیامبران الهی بوده و درباره اوصاف زندگی او بسیار شنیده ایم. اما خصوصیت بارز این یوسف چیست؟ باور به رویاها! همین ایمان یوسف به رویاها است که او را قادر به تعبیر آنها و به عبارتی بهره گیری از دنیا ساخته است. این بهره گیری نسبت به انسان های عادی در سطح بالاتری قرار دارد و ممکن است سرنوشت ملتی را با تعبیر رویای گوساله ها و گاوها تغییر دهد. همین ایمان است که شخصی را از سطح انسانی فراتر برده و به مقام روحانی می رساند. (1)

390048_303.jpg

پائولو کوئیلو در کنفرانس داووس 2001 درباره آثارش سخنرانی می کند.

امروزه با گسترش ارتباطات و نقش چشمگیری که هنر در محتوا سازی آن ایفا می کند، ایمان گرایی غلط و دیگر اقسام دوری از دینداری عاقلانه و عاشقانه در حال پیشروی است. امروز باید گفت تمام قدرت انسان غربی در خدمت تبلیغ چنین آموزه هایی در آمده است. هنر (با تمام اقسامش) با کمک فناوری و قدرت تبلیغات، غول بی شاخ و دمی را ساخته که ذهن هر انسانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد. صنعت سینما با بهره گیری از قدرت ذهن و تخیل هنرمند و با بهره گیری از پیشرفته ترین فناورهای روز، واقعیتی را به مخاطب القا می کند، که چیزی بیش از اغراض صاحبان این صنعت و گاهی فرماندهان آنها نیست. امروزه صنعت سینما به بهترین شکل ممکن از عهده این کار برآمده و برای ایفای وظیفه خود نسبت به ترویج ایمان گرایی کوشیده است. از بهترین نمونه های این ایمان گرایی، فیلم بسیار زیبایی «زندگی پای» به کارگردانی آنگ لی و محصول سال 2012 کشور آمریکا است.

390049_378.jpg

امروز مردم جهان بیش از پیش تحت تاثیر صنعت سینما و افکار صاحبان آن هستند.

خلاصه فيلم
پای پاتال جوان باهوشی است که به همراه خانواده اش در کشور هندوستان زندگی می کنند. پدر خانواده صاحب یک باغ وحش بزرگ است. مشکلات مالی آنها را مجبور می کند تا با فروش دارایی ها با کشتی به سمت کشور کانادا سفر کنند. آنها تعدادی از حیوانات را نیز با خود همسفر کرده تا شاید بتوانند در کشور کانادا آنها را فروخته و شغلی جدید برای خود مهیا کنند. طوفان، کشتی آنها را غرق کرده و پای تمام خانواده خود را از دست می دهد. او بطور تصادفی با چند حیوان از جمله یک ببر وحشی درون یک قایق قرار می گیرد. آنها تنها بازماندگان کشتی بزرگی هستند که به سوی کانادا در حرکت بود.
در ابتدا حیواناتی که درون قایق با پای بودند (یک گورخر، یک اورانگاتان، یک کفتار و ریچارد که ببری وحشی است) با یکدیگر مبارزه کرده و همدیگر را می کشند. در نهایت پای به همراه ریچارد تنها در قایق می مانند. بعد از آنکه پای یاد می گیرد چگونه می تواند خود را از ریچارد دور نگه داشته و در ضمن از قایق نیز دور نشود، طوفان و شرایط سخت زندگی روی قایق، برای چند روز آنها را اذیت می کند. در نهایت پای و ریچارد ارتباطی مسالمت آمیز با یکدیگر برقرار کرده و با شرایط سخت طوفان ها و گرسنگی کنار می آیند.

390050_905.jpg

ارتباط مسالمت آمیز و تا حدودی دوستانه پای و ریچارد (ببر وحشی)

 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در ادامه و با گذر از طوفان های سخت و گرسنگی شدید آنها نجات یافته و جسد نیمه جان آنها به ساحل مکزیک می رسد. ریچارد و پای با یکدیگر نجات یافته اند. ریچارد که اکنون بدنی بسیار نحیف دارد، بلافاصله از پای فاصله گرفته و بدون اندکی درنگ وارد اولین ورودی جنگلی می شود که پیش روی آنها است. پای نیز توسط مردم نجات می یابد.
در بیمارستان ماموران بیمه از چگونگی اتفاقات رخ داده از پای می پرسند. هنگامی که پای متوجه می شود که آنها داستان ریچارد و ارتباط مسالمت آمیز و معجزه گون آنها را متوجه نمی شوند، داستانی معمولی و خیالی ساخته و تحویل آنها می دهد. ماموران نیز که چنین داستانی را منطقی تر تلقی می کنند، این روایت را پذیرفته و در مدارک خود ثبت می کنند.
اکنون پس از چندین سال که پای در کنار همسر و چند فرزندش زندگی می کند، نویسنده ای برای نوشتن زندگی او آمده است. پای در طول فیلم داستان زندگی عجیبش را برای نویسنده تعریف می کند. در نهایت از او می خواهد تا خودش تصمیم بگیرد که کدام یک را می پسندد؟ داستانی که او با ریچارد و طوفان های دریا داشته یا داستانی را که مورد پسند ماموران بیمه قرار گرفته است. نویسنده می پذیرد که باید بدون دلیل داستان ریچارد را پذیرفته و به آن ایمان بیاورد.

390051_168.jpg

ریچارد پس از نجات بدون تامل وارد اولین ورودی جنگل می شود.

درباره فیلم
این فیلم پرهزینه مانند دیگر فیلم های هم سنخ خود از بهترین تکنیک های تصویربرداری و جلوه های ویژه بهره گرفته است. گرچه در بعضی صحنه ها اشتباهات فاحشی وجود دارد که بیننده حرفه ای را آزار می دهد(مانند زلال بودن بسیار زیاد آب اقیانوس و افتادن تصویر آسمان و عمق دریا در سطح آن)، با این وجود تصاویر سه بعدی اقیانوس و حیوانات وحشی از پرکشش ترین جلوه های این فیلم بوده و چهار جایزه اسکار از جمله اسکار جلوه های بصری را لایق آن می کند.

390052_483.jpg

فیلم زندگی پای به کارگردانی آنگ لی محصول سال 2012
نکته جالب توجه در نقد این فیلم، ساختار دینی آن است که یادآور همان ترویج ایمان گرایی نزد فلاسفه مسیحی و ضدیت آنها با عقلانیت و تاریخ گرایی است. نقش اول فیلم، پای، کودک باهوشی است که از ابتدای زندگی خود به چهار دین مختلف روی آورده است. او بطور مشخص خود را مسیحی، بودایی، مسلمان خوانده و از تدریس آموزه های کابالا متوجه گرایش های او به دین یهود نیز می شویم.

از سوی دیگر هندی بودن این شخصیت، نشانه ای است از کشوری که به هفتاد و دو ملت مشهور بوده و بیشترین ادیان الهی و غیرالهی در آن حضور دارند. همه این موارد تاکید سازندگان فیلم بر پلورالیسم دینی است. پلورالیسم دینی یا کثرت گرایی دینی قائل به هسته ای مشخص در تمام ادیان است و فارغ از حق و باطل بودن ادیان، همه آنها را سعادتمند و بهره مند از حقیقت معرفی می کند. کثرت گرایان دینی معتقدند تمام ادیان به میزانی از حقیقت بهره برده و اگر شاخ و برگ زائد ادیان را حذف کنیم تمام آنها به یک حقیقت می رسند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
390053_249.jpg

آنگ لی کارگردان فیلم زندگی پای

پس تا اینجا مقدمات کار برای ایمان گرایی فراهم شده است. پلورالیسم پله اولی است که راه را برای اعتقاد به ایمان گرایی باز می کند. چرا که می توان اینگونه نتیجه گرفت که هسته اصلی موجود در تمام ادیان همان ایمان و سرسپردگی به حقایقی کلی و سرمدی است که در ظاهر ادیان و فرقه های مختلف ظهور کرده است. هر کس که چشم و گوش خود را بر حق و حقانیت بسته و به آنچه به او گفته می شود ایمان بیاورد، سعادتمند و عاقبت به خیر است. اما این ظاهر زیبا، جلوه های دیگری دارد که پذیرش آن را مستلزم پشت کردن به بسیاری از مسائل مورد قبول دیگر می سازد.

عقلانیت و معرفتی که ایمان باید مبتنی بر آن باشد از جمله قربانیان این نوع از ایمان گرایی است.

هنگامی که شخصیت اول فیلم به شکلی معجزه آسا از طوفان و غرق شدن در دریا نجات یافته و خود را در قایقی نسبتا بزرگ به همراه چند حیوان می یابد، آغاز مراحل سلوک او از علم به سوی ایمان است. همین معجزه اولین نشانه از جریانی است که او را به سوی حقیقتی غیرقابل بیان می کشاند. اساسا معجزه از جمله مولفه های دینی است که دقیقا بخاطر نداشتن توجیهی علمی به این نام خوانده می شود. پس اولین قدم به سوی ایمان گرایی برداشته شد. این معجزه در قسمت های دیگری از درگیری قهرمان قصه با دریا، طبیعت و نفس خود بیشتر جلوه می کند. اینگونه می نماید که گویی دستی نامرئی شخصیت ما را از تنگنایی مخوف گذر داده و او را از مرحله علم گرایی یا عقلانی گرایی به ایمان گرایی سوق می دهد. این معجزات با نجات نهایی پسر جوان و رسیدن او به ساحلی امن در مکزیک تکمیل می شود.

390054_446.jpg

پسر جوان گرچه در حال مبارزه با حوادث طبیعی است،
اما در واقع در حال شناخت خدا و گذار به ایمانی از سنخ مسیحی است.

متاسفانه با نجات یافتن پسر جوان، تنها حیوان باقی مانده از این نبرد طولانی یعنی ببر، به جنگل رفته و دیگر باز نمی گردد. (شواهد در حال نابودی است.) شاید ببر می توانست تنها شاهد پسرجوان برای داستان هایی باشد که در کنار او گذرانده است. هنگامی که ماموران بیمه، جویای اتفاقات رخ داده در جریان دریانوردی پسرجوان می شوند، او هیچ شاهدی برای اتفاقات رخ داده ندارد. در واقع کشف و شهودی برای جوان رخ داده که هیچ دلیلی برای اثبات آن وجود ندارد.

پس او با ساختن داستانی عوام پسند، ماموران بیمه را قانع می کند. اما اکنون و پس از سال ها که او داستان زندگی اش را برای یک نویسنده تعریف می کند، از او می خواهد تا با او همراه شده و ایمان بیاورد. در نهایت، فیلم از بیینده می خواهد تا بین داستانی مشروح و زیبا که اختلاف پتانسیل داشته و دارای مولفه های دراماتیک است و داستانی خشک و بدون شرح که تنها مامورانِ بی روحِ بیمه را اقناع می کند، یکی را انتخاب کنند. شلیک نهایی به ذهن بیینده هنگامی اتفاق می افتد که شخصیت نویسنده می پذیرد که باید داستان مرد جوان را بدون شاهد از او بپذیرد.

390055_529.jpg

پسر جوان گرچه از نجاتش خوشحال است اما توان آن را ندارد تا جلوی رفتن ببر (تنها شاهدش) را بگیرد.

همین قدرت تحمیلی سینما است که مخاطب را (اغلب) در مسیری از پیش طراحی شده قرار می دهد. مخاطب در انتها می پذیرد که واقعیت هایی وجود دارد که باید بصورت غیرعقلانی و بدون ارائه هیچ دلیلی پذیرفت. اما در این فیلم اشاره ای به این نکته نمی شود که پذیرش بی دلیل کشف و شهودات تنها از طرق خاص و با پذیرش مبنایی معرفتی شکل می گیرد. در واقع ایمان تنها در بستری عقلانی و در قالبی معرفتی شکل می گیرد. این تفاوت ایمان گرایی در دیانت مسیح (منظور دیانتی است که امروز ملاحظه می شود) و اسلام است.


390056_680.jpg

ايمان گرایی در فیلم زندگی پای

ایمان گرایی در تاریخ دیانت مسیح
ایمان گرایی آنگونه که توصیف آن در بالا ذکر شد، یکی از مهمترین مولفه های دیانت مسیحی در عصر حاضر است. این ایمان گرایی گرچه ظاهری دینی و زیبا داشته و انسان هایی را که غرق در تجدد و مدرنیته شده به دنیایی بهتر و آرام تر نوید می دهد، اما مشکلاتی داشته که ریشه در انحراف و سودجویی دارد. این ریشه در تاریخ دیانت مسیح نهفته که متاسفانه مورد اغفال قرار گرفته و بر این اغفال اصرار ورزیده می شود. این تلاش برای پوشاندن و مخفی کردن تاریخ، هم در بین فلاسفه و هم در بین سوداگران هنری معاصر به چشم می خورد. کیرکگور فیلسوف ایمان گرای مسیحی در بیشتر آثار خود ایمان گرایی را ترویج کرده و از گرایش های تاریخی و دانش تاریخی به نام دانشی تقریبی و غیریقینی یاد می کند. "به وضوح هر چه تمامتر معلوم است که در امور تاریخی استوارترین یقین ها، چیزی بیش از تقرب و تخمین نیست و تقرب و تخمین سست تر از آن است که کسی بتواند سعادت ابدی خود را بر ان مبتنی سازد." (کیرکگور، 1374، ص65) گرچه کیرکگور یک متفکر و فیلسوف است و احتمالا قصد ساختن نظامی جامع و مفید را داشته اما در واقع این تقریبی و غیریقنینی بودن، ما را بر آن می دارد تا بدون توجه به واقعیت های تاریخی و تنها به بهانه ایمان، چشم از واقعت پوشانده و دل به دست کسانی دهیم که در عمل هیچ نیتی جز سودجویی ندارند.

390057_799.jpg

ایمان مسیحی ایمان بدون عقلانیت و بدون معرفت هم در روش و هم در محتوا است.

اگر بخواهیم چشمان منصف خود را در برابر تاریخ بازکنیم باید داستان پر فراز و نشیب ایمان گرایی در تاریخ مسیحیت را بررسی کنیم. این همان داستانی است که با بسته شدن چشمان انسان ها در زیر ایمان گرایی کورکورانه دفن می شود. ایمان گرایی در تاریخ مسیحیت را می توان به سه مرحله ابتدایی، میانی و معاصر تقسیم کرد. ما در اینجا بصورت بسیار کوتاه و تنها برای اشاره، هر یک از این سه عنوان را با نماینده ای معرفی می کنیم. حضرت مسیح (ع) بیش از دو هزار سال پیش احیاگر دین یهود بوده و به اذن خداوند متعال و برای هدایت (و نه نجات) بشر به مانند دیگر رسولان بر مردم نازل شدند. اما متاسفانه از همان ابتدا و در میان حواریون کسانی پیدا شدند که به ایشان خیانت کردند. خیانت اصلی نسبت به دیانت مسیح، توسط پولس قدیس انجام شد. او که هرگز حضرت مسیح (ع) را ندیده بود و تا پیش از آن یک مبلغ یهودی بود، به بهانه یک رویا، مسیحی شده و دست به تغییراتی در احکام و اصول مسیحیت زد.

این احکام معارض و غیرالهی، پاسخگوی روح کمال طلب انسان های مسیحی نبوده و از همان ابتدا مشکلاتی با خدای پسر (حضرت مسیح) پدید آمد. چگونه ممکن است یک انسان فرزند خداوند بوده و یا بالاتر از آن از جنس خدا باشد؟ برای حل این مشکلات اولین مرحله از ایمان گرایی رخ می نماید: شورای نیقیه. بزرگان مسیح در شورایی در شهر نیقیه به سال 325 میلادی گرد هم آمده و تصمیم می گیرند که از این پس تمام مسیحیان جهان حضرت مسیح را نه به عنوان رسول که به عنوان خدای پسر بخوانند. (شرح این شورا و مسائل و نظرات مختلف مطرح شده در آن بسیار جالب است.) اما مگر اصول اعتقادی با تصمیم چند انسان شکل می گیرد. مرحله دوم ایمان گرایی، مرحله فلسفی کردن آن بود. آنسلم و دیگر فیلسوفان غربی در ابتدای هزاره دوم به فکر مدون ساختن این ایمان بی فکر افتادند. آنسلم گفت: ایمان می آورم تا بفهمم. او ایمان را بر فهم مقدم کرده و تعقل را در مرحله بعد از ایمان قرار داد. مرحله سوم، فیلسوفان معاصری هستند که تمام قد برای ایمان گرایی تعظیم کرده و آن را به عنوان آموزه اصلی همه ادیان معرفی می کنند. آلوین پلانتینگا از جمله این فلاسفه است. او معتقد است گرچه وجود خدا اثبات هایی نیز دارد، اما در واقع تنها راه یقینی و معتبر برای رسیدن به خدا همانا ایمان است.

390058_783.jpg

شورای نیقیه در قرن چهارم میلادی که بزرگان دیانت مسیح به دور یکدیگر جمع شده
و برای مشکل ماهیت پیامبرشان و چند مشکل دیگر تصمیم گیری کردند.

 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
این سه مرحله از ابتدای تاریخ دیانت مسیح تا امروز، همواره سعی در پوشش دادن خللی را داشتند، که از طریق اشتباهات و تحریفات غافلان و سودجویان بی تقوا بوجود آمده است. این ایمان گرایی و چشم پوشی از تعقل، تاریخ و آزاد اندیشی، افیون واقعی دین داری در عصر حاضر است. همانطور که ملاحظه کردیم فیلم جالب توجه زندگی پای به بهترین شکل ممکن ایده ایمان گرایی و پذیرش بی دلیل و بی چون و چرای حقایق هستی را به بیننده القا می کند. این نوع از ایمان گرایی چیزی جز ابزار سودجویی نبوده و راه بسیار خوبی برای بستن چشمان انسان های ساده لوحی است که دل به دین خدا داده و حاضرند برای آن هر کاری کنند.

ایمان گرایی در اسلام
در نقطه مقابل، دیانت اسلام مدل بسیار پیشرفته تر و بهتری برای ایمان ارائه می دهد. در این مدل هم جنبه سرسپردگی و عرفانی ایمان گرایی لحاظ شده و هم به هیچ عنوان چشم بندی و اغفال در آن وجود ندارد. کلید فهم مدل ایمان در اسلام این نکته است که: ایمان مبتنی بر معرفت است. در واقع ما معتقدیم ایمان مرحله بالاتری از علم (نه به معنای علم تجربی که با معادل ساینس خوانده می شود.) است. بیان ساده تر آنکه، ایمان در مسیحیت سرسپردگی هم نسبت به محتوا و هم نسبت به روش شناسی است. در حالی که ایمان اسلامی با معرفت در روش شناسی آغاز شده و به سرسپردگی در محتوا منتج می شود. این یعنی فرد با ایمان با تعقل (این نعمت الهی) روش شناخت خدا را شناخته و در راه آن قدم می زند. هنگامی که این قدم زنی به مراحل بالای قرب نائل آمد، مرحله جدیدی از شناخت شکل می گیرد که با نام ایمان خوانده می شود. این ایمان نیز گاهی با عقل (عقل ظاهر اندیش) مخالفت می کند، اما دل آدمی مطمئن است که روش عقلانی بوده و اینک باید دل سپرد.

از همین شیوه است که داستان مرید واقعی امام صادق(ع) که به اذن ایشان وارد تنور شده و سالم از آن بیرون می آیند، توجیه می شود. این مرید از طریق درست و عقلانی، پذیرفته که ولی امرش حضرت امام صادق (ع) است. همچنین او باور دارد که سخن ایشان سخن خداوند متعال است و بر عقلانیت او رجحان دارد. پس حال که امام از او می خواهد، تا عملی مخالف عقل انجام دهد (داخل تنور شدن)، با طیب خاطر و با ایمانی فرای عقل سرسپرده و داخل می شود. به امید رسیدن تمام انسان ها به چنین درجه ای.

390059_593.jpg

ایمان در اسلام نسبت به روش شناسی عاقلانه و نسبت به محتوا عاشقانه است.


پانویس:
البته امروز در ایران نقدهای پائولو کوئیلو بیشتر حول عرفان گرایی او است. اما به نظر نویسنده توجه به ایمان گرایی آن هم از نوع ایمان مسیحی که در بیشتر آثار او موج می زند، اهمیت بیشتری دارد. ذکر نقل قول از کتاب های وی برای تایید این سخن بیش از مجال این مقاله است. ما تنها به این اظهار خود وی بسنده می کنیم که: ]خدا برای من فقط] یک تجربه ایمانی است؛ فقط همین. من فکر میکنم توصیف خداوند یک دام است. (پائولو کوئیلو، کنار رور پیدرا نشستم و گریستم، ترجمه آرش حجازی، ص 44)


منابع:
1- کیمیاگر، پائولو کوئیلو، ترجمة آرش حجازی، چ شانزدهم، تهران، کاروان، 1388
2- انفسی بودن حقیقت، سورن کیرکگور، ترجمه مصطفی ملکیان، فصلنامه نقد و نظر، شماره 3 و 4، 1374
3- سایت سینمایی Imdb.com
4- فيلم نقد پائولو کوئیلو از سایت: Roshangari.ir
بخشی از سخنرانی آقای دکتر زرشناس در نقد پائولو کوئیلو
 

Velayt

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
موضوع فیلم «یتیم خانه ایران» چیست؟

ابوالقاسم طالبی پس از ساخت فیلم جنجالی "قلاده های طلا” که روایتی از فتنه ۸۸ بود در اوایل سال ۹۲ کلید ساخت فیلمی با عنوان "یتیم خانه ایران” را زد. فیلمی که روایت گر اشغالگری انگلیس ها در ایران در بین سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ بود.

1926446_636.jpg


موضوع اصلی فیلم یتیم خانه ایران چیست؟

انگلیس به عنوان یکی از استعمارگران قرن بیستم، در جنگ جهانی اول، با وجود اعلام بی طرفی ایران، وارد ایران می شود. به دنبال اشغالگری انگلیس، قحطی بسیار بزرگی ایران را در بر گرفت. به طوری که به خاطر نقش‌آفرینی مستقیم اشغالگران انگلیسی، بیش از ۹ میلیون نفر از مردم ایران (از جمعیت ۱۸ میلیون نفری کشور) در اثر بیماری و گرسنگی درگذشتند، به طوری که از این اتفاق به عنوان یکی از بزرگ‌ترین هولوکاست‌های تاریخ یاد می‌شود.

1926447_229.jpg

"ژنرال دنسترویل”، فرمانده نیروهای انگلیسی در شمال و غرب ایران در خاطرات خود از قحطی آن روزگار ایران چنین می نویسد: «هر کس که قدمی در شهر می‌زد با آزاردهنده‌ترین مناظر روبرو می‌شد. کسی نمی‌تواند این صحنه‌ها را تاب بیاورد. مردم می‌میرند و کسی نیست که کمکی کند. گاه جسد آدم‌ها آن قدر کنار جاده‌ها، بی‌آنکه کسی نگاهی به آنها بیندازد، می‌ماند، تا آنکه از بیم لطمه به دیگران، دیگر چاره‌ای جز دفن آنها نباشد.»

1926449_269.jpg


ابوالقاسم طالبی درباره زمینه داستانی اثرش نظر جالبی دارد. وی می گوید: «این فیلم قصه مردم است. مردم کوچه و بازار. نه از شاه خبری در آن هست و نه دربار. قهرمانان فیلم، مردمی هستند که در آن زمان نان را با خاک اره می خوردند.»


1926450_243.jpg


چرا در تاریخ چیزی درباره قحطی سال های ۱۲۹۵-۱۲۹۷ نیست؟

به دلیل سیطره جریان‌های غربگرا بر تاریخ‌نگاری در ایران، این بخش از تاریخ معاصر اغلب به عمد توسط شبه روشنفکران و غربزده‌ها که بیشتر تحت هدایت اتاق های فکر انگلیس بود، سانسور می‌شد.

به نظر می رسد همانند فجایع جنگ جهانی اول در ایران، که مملو از ظلم و ستم گری کشورهایی همچون انگلستان است، کم نباشد ولی به دلیل، عدم تعهد و در واقع وابستگی اغلب تاریخ نویسان به غرب، تحریف های عمده ای صورت گرفته است.

1926451_231.jpg

جعفر دهقان بازیگر فیلم سینمایی "یتیم خانه ایران” در خصوص این فیلم با ابراز تاسف از اینکه تا به حال در کارها و فیلم های تاریخی به این موضوع و این برهه از زمان در ایران نپرداخته ایم، می گوید: به نوعی فراموش کرده بودیم که روزی در ایران قحطی وجود داشته و چه بلاهایی در اثر آن قحطی بر سر مردم آمده است؛ این گوشه از تاریخ جامانده بود که آقای طالبی، با مطالعه و تحقیقاتی که پیرامون این برهه از تاریخ کشور انجام داد، آن را به زیبایی به تصویر کشیده است.


1926452_561.jpg


منتقدان سینما درباره "یتیم خانه ایران” چه می گویند؟

اگرچه این فیلم برای اکران با ممانعت های زیادی روبرو شد ولی بالاخره با حمایت جریان انقلابی توانست روی پرده سینماهای ایران برود.در این میان منتقدین و صاحب نظران سینما درباره این فیلم نظرات مختلفی را بیان نمودند که در ذیل به آن اشاره می کنیم:

1926448_546.jpg

*کیوان امجدیان در نشست نقد فیلم «یتیم‌خانه ایران» در جشنواره مقاومت می گوید: «این فیلم یک قصه سرراست دارد که خیلی خوب شروع می‌شود که تلاش می‌کند به صورت کلاسیک روایتی را از دوره تاریخی خاص که منابع کمی در ارتباط با آن وجود دارد، روایت کند.»

* جواد افشار کارگردان سریال کیمیا در مورد این فیلم می گوید: «قطعا جای این فیلم در سینمای ایران خالی بود لذا باید به کارگردان این فیلم خسته نباشید بگوییم. فیلم حرف خود را میزند چرا که بخش استثمار، تهاجم و وحشی گری دو دشمن همیشگی ایران و کسانی که در اطراف این سرزمین همواره به این مملکت دندان تیز کردند، به خوبی نشان داده شده است»

1926453_609.jpg

* سعید مستغاثی رئیس‌اسبق انجمن نویسندگان و منتقدان سینمایی در این باره می گوید:« طالبی سعی کرده بر بستری تاریخی، قصه‌ای را به روانی تعریف کند تا از خلالش، واقعیات ناگفته تاریخ بیشتر بر مخاطب تاثیر بگذارد و در این مسیر تقریبا می‌توان گفت که موفق بوده است.»

یتیم خانه ایران؛ تصویر گری هلوکاست مظلوم و ناشناخته ایرانی

دکتر روح‌الامین سعیدی درباره فیلم یتیم خانه ایران می نویسد « مقایسه این هولوکاست ناشناخته و مظلوم ایرانی –نسل کشی ۹ میلیون ایرانی در بین سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷- با هولوکاست مشهور و جهانی شده صهیونیست‌ها می‌تواند بسیار درخور توجه باشد زیرا آشکارا نشان می‌دهد که چگونه پیوند سیاست و قدرت با تاریخ‌نگاری و تبلیغات و هنر می‌تواند از رهگذر جعل و دروغ‌پردازی و بزرگنمایی، افسانه اغراق‌آمیز قتل‌عام ۶ میلیون یهودی توسط نازی‌های آلمان در همان دوران جنگ‌های جهانی را به واقعیتی خدشه‌ناپذیر و غیرقابل انکار در ذهن همه جهانیان و سند مظلوم‌نمایی یک ملت مصنوعی برای اشغال سرزمین فلسطین به تلافی آن هولوکاست ادعایی بدل کند.»

1926454_384.jpg

همانگونه که بسیاری از تحلیلگران و منتقدین درباره یتیم خانه ایران می گویند و می نویسند، این فیلم با وجود برخی ضعف های فیلمسازی که می تواند در هر اثر هنری باشد، توانسته رسالت بسیار سنگینی را در ارائه تصویری شفاف و بی پرده از جنایت عظیم و فجیع انگلیسی ها در ایران به نمایش بگذرد. به نظر می رسد، تماشای این فیلم می تواند تاثیر بسزایی در آشنایی با واقعیت های تاریخ کشورمان داشته باشد.
 
بالا