◘◘◘ همراه با ملا احمد نراقی . . ◘◘◘

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
بسم رب النور العظیم


در این تاپیک سعی میشه گزیده هایی از سخنان عالم بزرگوار ملا احمد نراقی در خدمت دوستان قرار داده بشه.

عزیزان می تونن کتاب معراج السعاده ملا احمد نراقی رو دانلود کنن:





نکته:مباحثی که در این تاپیک مطرح میشه عینا از روی کتاب اصلی برای شما عزیزان تایپ شده است،با دانلود کتاب می توانید مباحث را یکجا داشته باشید.


♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


اولین مبحث در باب شناخت یا معرفت نفس هست که در رابطه طولی با شناخت یا معرفت خداوند قرار میگیرد.ملا احمد در این باره میگوید:

بدان كه كليد سعادت دو جهانى، شناختن نفس خويشتن است، زيرا كه شناختن آدمى‏خويش را اعانت‏بر شناختن آفريدگار خود مى‏نمايد.

چنانكه حق - تعالى - مى‏فرمايد: «سنريهم آياتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق‏»

يعنى: «زود باشد كه‏بنمائيم به ايشان آثار قدرت كامله خود را در عالم و در نفسهاى ايشان، تا معلوم شودايشان را كه اوست پروردگار حق ثابت‏» . (1)

و از حضرت رسول - صلى الله عليه و آله و سلم - منقول است كه: «من عرف نفسه فقدعرف ربه‏»


يعنى: «هر كه بشناسد نفس خود را پس به تحقيق كه بشناسد پروردگار خودرا» . (2)

و خود اين ظاهر و روشن است كه:

هر كه خود را نتواند بشناسد به شناخت ديگرى چون تواند رسيد، زيرا كه هيچ چيز به تو نزديك‏تر از تو نيست، چون خود را نشناسى ديگرى را چون شناسى؟




تو كه در علم خود زبون (3) باشى عارف كردگار چون باشى


==================================1. فصلت (سوره 41)، آيه 53.2. بحار الانوار، ج 2، ص 32، ح 23.



3. ناتوان، عاجز.


پی نوشت:ادامه دارد . . .


 
آخرین ویرایش:

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
علم بدون تزكيه، علم نيست


و پيغمبر - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود:

«و لا تدخل الملائكة بيتا فيه كلب‏» .

يعنى:

«ملائكه داخل نمى‏شود بر خانه‏اى كه در آن سگ باشد» . (51)


پس، هرگاه خانه دل مملو از صفات رذيله كه سگان درنده هستند باشد، چگونه. ملائكه كه حمله علوم و معارف‏اند داخل مى‏شوند؟
بدون تزكيه نفس و تصفيه قلب، عبادات ظاهريه رااثرى، و طاعات بدنيه را ثمرى نيست.
و از اينجا معلوم مى‏شود كه كسانى‏كه عمر خود را صرف تحصيل علم از طريق مجادلات كلاميه و استدلالات فكريه‏نموده‏اند، و از تزكيه نفس از صفات ذميمه غافل مانده‏اند، بلكه دلهاى ايشان متعلق به «قاذورات‏» (52) دنياى دنيه، و نفوس ايشان منقاد قوه غضبيه و شهويه است، از حقيقت علم‏بى‏خبر، و سعى ايشان بى‏ثمر است.و آنچه را تحصيل كرده‏اند و علم پندارند، بر خلاف‏واقع است، زيرا كه علم حقيقى را بهجت و سرور و صفا و نورى است، و دلى را كه نورعلم واقعى در آن داخل شد مستغرق لجه عظمت‏خداوند جليل، و محو مشاهده جمال‏جميل مى‏شود، و التفات به غير او نمى‏كند.و غايت همت اكثر اين اشخاص تحصيل‏زخارف دنيا، و حصول منصب و جاه و شهرت در بلاد، و تسخير قلوب عباد است.و نه‏همين است كه صفات خبيثه و اخلاق رذيله، مانع از طلوع انوار علوم حقيقيه از مطلع‏فيوضات الهيه باشد و بس، بلكه

و چه فايده مترتب مى‏شود بر آراستن ظاهر وكاستن باطن.

قال الله - سبحانه - :

«ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر»

يعنى:

«نماز، باز مى‏ دارد نمازگزاران را از اعمال زشت و منكر» . (53)

اگر نماز با خباثت‏باطن و اخلاق سيئه مقبول خداوند بى‏نياز بودى، پس چرا مى‏بينى‏اكثر مردم را كه هر روز نماز پنجگانه به جا مى‏آورند، و هر ساعت چندين منكر ومعصيت از ايشان صادر مى‏شود؟!
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
و حضرت فرمودند:

«الصلوة معراج المومن‏»

يعنى:

«به واسطه نماز مؤمن عروج مى‏ كند به معارج قرب پروردگار» . (54)




پس اگر آنچه مى‏كنيم نماز باشد چرا بجز تنزل و هبوط از خود نمى‏يابيم؟!

گرنه موش دزد در انبان ماستگندم اعمال چل ساله كجاست؟

اول اى جان دفع شر موش كنبعد از آن در جمع گندم جوش كن

و مثال كسانى كه مواظبت‏بر عبادات جسميه مى‏كنند، و صفاى دل و پاكى آن وظلمت نفس و ناپاكى آن را فراموش كرده‏اند، و التفاتى به آن نمى‏كنند مانند قبور مردگان است كه ظاهر آن را زينت نمايند، و در باطن آن مردار گنديده پنهان است.

يامثل خانه‏اى است ظلمانى و تاريك كه چراغى بر بام آن نهند.
يا چون مرد دهقانى است كه تخمى افكند و آن تخم سبز شود، و با آن گياهى كه زرع را تباه مى‏كند برويد، و آن‏شخص سر آن گياه را قطع كند و از بيخ آن غافل ماند، تا آنكه قوت گيرد و همه‏محصول آن را فاسد و خشك نمايد.يا شبيه شخصى است كه بدن او را «جرب‏» (55) فراگرفته باشد، و طبيب حاذق امر فرمايد كه: دوائى بنوشد كه ماده جرب را از باطن قلع‏نمايد، و طلائى را بر ظاهر بدن بمالد كه اثر آن را از ظاهر دفع كند، و او دوا را ترك‏كند و به طلا اكتفا نمايد، و هر چه به طلا دفع شود، از چشمه باطن «اضعاف‏» آن منفجرگردد تا او را هلاك سازد.

51. مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 28 و من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 159، رقم 744.

52. پليدى‏ها، نجاستها.

53. عنكبوت، (سوره 29)، آيه 45.

54. سير سلوك علامه مجلسى (مترجم) ص 58

55. يكى از بيماريهاى جلدى است كه عوارض آن، سوزش و خارش پوست‏بدن و پيدا شدن دانه‏هاى بسيارريز در روى آن است.


ادامه دارد . . .
 
بالا