*♥*•*♥* اگر شرط ظهور حضرت مهدي(عج) گسترش فساد در روي زمين است، چرا با فساد مبارزه كنيم؟ *♥*•*♥*

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
چرا با فساد مبارزه كنيم؟



سؤال:هرگاه شرط ظهور حضرت مهدي(عج) گسترش فساد در روي زمين است، چرا با فساد مبارزه كنيم؟


احاديث متواتر اسلامي ميگويد: هنگامي كه روي زمين را جور و ستم، و چهره اجتماع بشري را فساد و آلودگي فرا گيرد؛ آخرين حجّت خدا حضرت مهدي(عج) از پس پردة غيبت بيرون آمده و جهان را پر از عدل و داد مينمايد. بنابراين، ظهور آن حضرت در زمينهاي خواهد بود كه فساد جهان را فرا گيرد؛ در اين موقع براي پديد آوردن زمينة انقلاب غيبي و خدايي، ما نه تنها بايد با ستم و گناه مبارزه نكنيم، بله بايد در گسترش فساد و آلودگي كوشش نماييم تا هرچه زودتر شرايط اين نهضت آسماني فراهم آيد و مقدّمات ظهور او ممكن گردد؛ در غير اين صورت با دست خود نهضت اين دادگر غيبي را به تأخير انداختهايم!

پاسخ

اوّلاً: بايد توجّه نمود كه شرط ظهور امام، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انساني نيست؛ بلكه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فكري و كمالات روحي به حدّي برسند كه بتوانند ارزش وجود امام را درك نمايند و شايستة رهبري او گردند، در اين صور امام(عج) بدون هيچ قيد و شرطي ظهور نموده و از پس پردة غيبت بيرون ميآيد.
در كتابهاي عقايد و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسي شده است كه مانع اساسي براي غيبت امام، اخلاق و روحيّات و عدم آمادگي جامعة انساني براي ظهور و حكومت آن حضرت است و اگر اين مانع برطرف گردد، دوران غيبت او سپري خواهد شد.
دانشمند بزرگ و فيلسوف عاليقدر اسلام مرحوم خواجه نصيرالدّين طوسي در كتاب «تجريد العقائد» در اين باره سه جملة كوتاه و پر مغز دارد كه با توضيح مختري در اينجا نقل ميكنيم:

1- وُجُودُهُ لُطْفٌ: وجود امام معصوم -خواه آشكار و خواه پنهان- براي جامعة انساني نعمت معنوي و وسيلة نزديكي به اطاعت فرمان پروردگار است؛ زيرا رابطة هدايت الهي ميان خدا و مردم، به وسيلة امام برقرار ميگردد و بسياري از نعمتهاي معنوي و مادّي به خاطر امام به مردم ميرسد، حتّي هدايت معنوي امام نسبت به افراد شايسته هميشگي است - اگرچه او را نبينند و نشناسند.
2- وَتَصَرُّفِه لُطْفٍ آخَر: هرگاه امام از پس پردة غيبت بيرون آيد و به راهنمايي ظاهري بپردازد و زمام امور را به دست بگيرد خود نعمت ديگري است؛ در اين موقع نه تنها يك گروه از وجود او بهرهمند ميگردند؛ بلكه همة جامعة انساني از وجود او كه مظهر عدل و داد و مجري دستورهاي آسماني و اجراي الهي است، بهرهمند خواهند بود.
3- وَعَدَمِهِ مِنّا: هرگاه او از تصرّف در امور مردم خودداري ميكند و در پس پردة غيبت به سر ميبرد و به بزرگترين آمال و آرزوي بشر تحقّق نميبشخد، براي موانعياست كه خود مردم بر سر راه او به وجود آوردهاند و علّت اساسي سلب اين نعمت، خود مردم هستند و اگر خود مردم براي حكومت واحد جهاني -آن هم بر پايه فضيلت و اخلاق و عدل و داد و رعايت حقوق و احكام اسلامي- آمادگي پيدا كنند، بطور مسلّم آشكار خواهد شد و هيچگاه از ناحية خداوند كوتاهي از ابراز لطف نبوده، اين خود مردمند كه ظهور حكومت حقّة الهي را به تأخير انداختهاند.
بنابراين، توسعة فساد و گسترش آلودگي، شرط منحصر ظهور امام نيست كه به جز آن، به فكر راه ديگري نباشيم و در پيدايش آن تسريع نماييم، بلكه راه نزديكتري دارد كه همان پيدايش لياقت و شايستگي در مردم است.
و به عبارت ديگر، شرط رهبري دو چيز است:

1- وجود رهبر
2- آمادگي مردم براي پذيرش رهبر
مسلّماً اگر شرط دوم از ناحية مردم تحقّق يابد، خداوند شرط اوّل را بلافاصله ايجاد خواهد نمود.
ثانياً: گسترش فساد آلودگي جامعةبشري هدف اصلي نيست، بلكه زمينه را براي ظهور حضرت مهدي(عج) و اصلاح جامعة انساني فراهم ميسازد؛ زيرا هنگامي كه ظلم و جور زمين را فرا گرفت و بشريّت گرفتار تبعيضات ناروا و مفاسد گوناگون گرديد و مشكلات طاقتفرسا گريبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد كه اسنان تنها به اتّكاي نيروي خود و قوانيني كه وضع كرده نمي تواند مشكلات را ريشهكن سازد و عدالت اجتماعي را در سراس كرة زمين مستقر نمايد؛ در اين هنگام، آمادگي فكري كامل براي پذيرش برنامة يك رهبر الهي پيدا ميكند كه بيماريهاي اين بيمار خسته را با نسخههاي آسمان خود درمان نمايد و ميفهمد كه نقش ديگر انقلاب برتري لازم است كه به همة نابسامانيها خاتمه بخشد.
اصولاً هيچ نهضت اصلاحي بدون يك زمينة فكري قبلي انجام نميپذيرد و اصل «عرضه و تقاضا» كه يك اصل اقتصادي است، در عين حال، يك اصل اجتماعي نيز ميباشد و تا درخواستي در مردم نباشد، عرضة هر نوع كالاي معنوي و مادّي بيارزش و بيثمر خواهد بود.
ولي آيا زمينة فكري و آمادگي روحي براي يك نهضت اصلاحي و جهاني، كه منجر به برقراري حكومت واحد جهاني، آن هم بر اساس عدل و داد و ارزشهاي اخلاقي و رعايت حقوق و مقرّرات اسلام گردد كافي است، يا اين زمينة فكري پشتوانة ديگري لازم دارد كه اين دگرگوني فكري را به صورت انقلابي خارجي درآورد و هر نوع مانع را از ر راه نهضت بردارد و از اين زمينه فكري حدّاكثر بهرهبرداري را بنمايد.
نه تنها تجارب بيشمار و آزمايشهاي متوالي اين مطلب را تصديق ميكند، بلكه روايات و احاديث زيادي كه دربارة نهضت اين مصلح جهاني وارد شده است، آشكارا ميرساند كه انقلاب آخرين حجّت الهي پس از پديد آمدن يك زمينة فكري، نياز به قدرت و نيرو دارد كه بتواند در پرتو آن قدرت، از زمينههاي موجود بهرهبرداري كند و هر مانعي را كه بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف سازد و در احاديث اسلامي به وجود انصار و ياران و تعداد آنها و اين كه قيام حضرت مهدي(عج) توأم با قدرت و نيرو خواهد بود، تصريح شده است.
در اين موقع ما بايد براي تأمين منظور دوم و تربيت اعوان و انصار و سربازان فداكار كه جان به كف در راه آرمانهاي الهي نبرد و فداكاري نمايند، در پرورش افراد صالح و جانباز بكوشيم و تا آنجا كه امكانات اجازه ميدهد، براي يك چنين نهضت وسيع جهاني، افرادي را تربيت كنيم كه بتوانند آرمانهاي جهاني آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقّق بخشند و يك چنين هدف مقدّسي در صورتي انجام ميگيرد كه مصلحان اجتماع دست روي دست نگذارند و از هيچگونه اقدامي در راه تربيت افراد با ايمان دريغ نورزند.
ثالثاً: از همة اينها گذشته، ما بايد موقعيّت خود را در زمينه انقلا «حضرت مهدي»(عج) مشخّص كنيم؛ بديهي است اگر ما به گسترش فساد كمك كنيم، از كساني خواهيم بود كه انقلاب حضرت مهدي(عج) براي در هم كوبيدن آنها صورت ميگيرد و اگر در صدد اصلاح جامعه باشيم، از كساني خواهيم بود كه در ارتش انقلابي حضرت مهدي(عج) همكاري ميكنند؛ بنابراين، به فرض اين كه با كمك كردن به توسعة فساد، ظهور حضرت هدي(عج) را به پيش بيندازيم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداختهايم، مگر نه اين است كه حضرت مهدي(عج) براي كوتاه كردن دست فاسدان و برچيدن بساط ظلم و فساد قيام ميكند، ما چگونه ميتوانيم با گسترش فساد از انقلاب او بهرهمند شويم؟
بنابراين، سكوت در برابر فساد و يا كمك به توسعه فساد -چه از لحاظ كلّي و چه از نظر شخصي- براي ظهور حضرت مهدي(عج) صحيح نيست.
بيشتر به نظر ميرسد كه اين اشكال و مغلطهكاري را كساني درست كردهاند كه ميخواهند از زير بار مسؤوليّتها فرار كنند و يا آلوده به هر فساد شوند.




----------------------------


منبع:پاسخ به پرسش های مذهبی،تالیف آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی،نسل جوان 1387
 
بالا