اعتقاد به قضا و قدر از آن اندیشه هایی است که در طول تاریخ به نوعی با ساختارهای قدرت مرتبط بوده است . پادشاهان مستبد دوست داشتند که مردم جبرگرا باشند بخاطر اینکه هر بلایی سر مردم بیاورند ، مردم بگویند که قسمت و تقدیر ما این بوده است.
یکی از پیامدهای اجتماعی جبرگرایی این است که فرد برای تغییر شرایط موجود تلاش نمی کند. اگر شما احتمال بدهی که در کنکور قبول می شوی سعی می کنی که در کنکور قبول بشوی. ولی اگر فکر کنی که دست من نیست و قبلا مقدر شده است. اگر قرار است که قبول بشوم، می شوم و اگر قرار باشد که قبول نشوم، نمی شوم. و درس خواندن من هیچ فایده ای ندارد. شما وقتی تلاش می کنی که فکر کنی قبول شدن شما دست خودت است. حکام جور همواره تلاش می کردند که مردم جبرگرا بشوند. و نخواهند که حق شان را از حاکمان بگیرند و بگویند که قسمت ما همین بوده است.
گلیم کسی را که بافتند سیاه با آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد