دستور دعا كردن‏ ♥♥♥

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=1]
[/h] دستور دعا كردن‏ :

(اسْئَلُكَ) ؛ از تو سؤال می‏ كنم. سؤال اگر به زبان استعداد شد دست رد به سينه سائل نمى‏ خورد و دعايش پذيرفته و مستجاب خواهد شد، زيرا فاعل و كسى كه خواسته را انجام مى‏ دهد تمام و فوق تمام است و فيض آن حضرت، كامل و فوق كمال است و اگر فيض، ظهور ندارد و افاضه نمى‏ شود از ناحيه ی نقصان استعداد است. پس اگر پذيرنده، استعداد پذيرش فيض را داشته باشد، فيض الهى از خزينه‏ هايى كه پايان ندارد و كمبودى در آن ها ايجاد نمى‏ شود و از معادن فيضى كه غير متناهى است و نقصان پذير نيست، بر او افاضه خواهد شد.



در حقيقت اخلاص :‏
پس دعا كننده را سزاوار چنين است كه تا مى‏ تواند باطن خود را منزّه كند و آن را از آلودگى‏ ها و ملكات پست تهى سازد تا دعايش از مرحله گفتار به مقام حال، و از مقام حال به لسان استعداد رسد و از ظاهر به باطن سرايت كند تا دعايش مستجاب گردد و به مقصدش نائل شود.
پس كوشش كن تا مگر باطنت دعا كند و باطنت طالب باشد تا درهاى ملكوت بر قلبت گشوده شود و اسرار جبروت بر سرّت و ضميرت منكشف گردد و كشتى عقلت در درياهاى خير و بركات به حركت درآمده، به ساحل‏ هاى نجات برسد و تو را از گرداب هاى هلاك نجات بخشد و با دو بال (علم و عمل) از اين سراى تاريك و خانه ی هلاكت و بدبختى به عالم انوار پرواز نمايد.



و مبادا در مقابل اين صفات حسنى و امثال عليا كه آسمان‏ ها و زمين‏ ها بر آن ها استوار است و همه ی عوالم با نور آن ها روشن است، رسيدن به شهوت هاى پست و لذّت هاى فانى و پوسيده و غرض هاى حيوانى و كمالات چهارپايان و درندگان را در نظر داشته باشى، بلكه بايد در طلب كرامت هاى الهى و انوار عقلى و كمالات لايق مقام انسان به عنوان آن كه انسان است، باشى و بهشتى را كه به پهناى آسمان ‏ها و زمين طلب كنى.



تازه اين هم در ابتداى سير و سلوك است و گر نه نيكى‏ هاى نيكمردان براى مقرّبين گناه محسوب مى ‏شود.
بنابراين، عارف كامل كسى است كه قلب خود را هم چون هيولى كه هر صورتى را مى ‏پذيرد آماده پذيرش هر صورتى سازد كه محبوب، آن صورت را به آن قلب بدهد و هيچ صورت و فعليّتى را از پيش خود مطالبه نكند، و از هر دو عالم بگذرد و به هر دو نشأه پشت پا زند،



چنان كه عارف شيراز گويد:
در ضمير ما نمى‏گنجد به غير از دوست كس
هر دو عالم را به دشمن ده كه ما را دوست بس
و در جاى ديگر گويد:
نيست در لوح دلم جز الف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم


و اين است حقيقت آن اخلاصى كه در روايت به آن اشاره شده كه هر كس چهل روز براى خدا اخلاص از خود نشان دهد چشمه ‏هاى حكمت از دل او بر زبانش جريان مى‏ يابد.

و در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه اميرالمؤمنين عليه السّلام مى‏ فرمود: خوشا به حال كسى كه عبادت و دعا را براى خدا خالص كند، و دلش را به آن چه چشمش مى‏ بيند مشغول نسازد، و ياد خدا را به آن چه گوشش مى‏ شنود فراموش نكند، و به آن چه به ديگرى داده شده سينه ‏اش اندوهگين نگردد.

پس مرگ بر بنده‏ اى كه ادّعاى بندگى كند آن گاه آقا و مولاى خود را به اسماء و صفاتى بخواند كه آسمان‏ هاى ارواح و زمين‏ هاى اشباح با آن اسماء و صفات استوار است، ولى خواسته ‏اش شهوت هاى نفسانى و رذايل حيوانى باشد و تاريكي هايى را بخواهد كه روى هم انباشته شده است و رياست‏ هاى باطل و دست باز و قدرت كامل در شهرها و مسلّط شدن بر بندگان خدا خواسته او باشد.
تو را ز كنگره عرش مى‏زنند صفير
ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است؟



و اى خوشا به حال بنده‏ اى كه پروردگارش را به خاطر خود او عبادت كند و خالص براى او شده باشد و به جز او منظورش نباشد و شهوت هاى دنيوى و مقامات اخروى را خريدار نباشد.



غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود
ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد آزاد است



(شرح دعای سحر/ حضرت امام خمینی رحمه الله / ص 38 - 41 / مؤسّسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله)

 
بالا