سلام مجدد .
از تک تک شما دوستان خانم ها ضحا و ناجی دلها و آقای مفرد مذکر غائب نهایت سپاس رو دارم .
خب این فرمایشاتتون خیلی راهگشا بود .. ممنونم
ی سوال باقی میمونه که من از لابلای حرفهای آقای مفرد مجددا و به گونه ای دیگر مطرحش میکنم ..
آیا در ابعاد فردی و امور خانوادگی و غیره ایشون عصمت داشتند و از وحی کمک می گرفتند؟
با بررسی ای که کردم نهایتا به این پاسخها رسیدم :
اگر چه نتوان دینی بودن آن را اثبات نمود و ملازمه ای بین آن دو قایل شد؛ یعنی گفته شود معصوم در هیچ موردى گرفتار غفلت، خطا، نسیان، و عصیان نمىشود، چه گفتار و رفتار او مربوط به یک امر دینى باشد و چه آنچه مىگوید یا انجام مىدهد، امرى غیر دینى باشد. بنابراین اگر معصوم حقیقتى را بیان نماید که عنصر دینى نباشد - مثلاً از یک مطلب علمى سخن بگوید -، قطعاً سخن او مطابق با واقع است. همان گونه که اگر مطلبى شرعى و دینى را بیان نماید، هیچ خطایى در سخن او نیست.
تأملات در علم اصول فقه، کتاب اول، دفتر پنجم، مبادی صدوری سنت، مرتبه و دامنهى عصمت، ص 35.
از آیه "و ما ینطق عن الهوی" استفاده می شود که رفتار و سیره ی پیامبر (ص) هم علاوه بر گفتار آن جناب، هیچ گاه بدون اذن وحی نبوده است و اگر هم فرضا چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه استنباط کنیم از آیات دیگری مثل آیه ی 50 سوره ی انعام و آیات دیگر، چنین چیزی استظهار می شود.
جوادی آملی عبدالله، تفسیر موضوعی فرآن، سیره ی رسول اکرم (ص) در قرآن، ج 8، ص 33.
متشکرم از زحمات همه ی دوستان