حضرت زينب (س) بنابر مشهورترين نظر تاريخي ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسين (ع)، زندگي کرده و در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجري قمري وفات کردند.
استاد شهید مطهری درباب مقام حضرت زینب کبری (س) این طور می نویسد:"در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه درس تحمل و بردباری را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید خواهر بزرگوارش زینب(س)بود".محققاً از آغاز خلقت تاکنون،هیچ زنی از زنهای انبیاء و اولیاء با این حلم و بردباری پدید نیامده است که زینب(س)آموزگار صبر و استقامت در طول تاریخ بوده است.
بهترین جلوه گاه برای شناخت شخصیت وجودی حضرت زینب (س)، حادثه جانگداز عاشورا و اسارت خاندان پیامبر (ص)است.برخورد باستمگران زمان که تاریخ جزئیات آن را نیز ثبت کرده،بزرگی دختر امیرمؤمنان را گواهی می دهد.
(ارزش کار به این است که محضا برای خدا باشد)آن کارى هم که زینب کبرى (س) کرد،یک کارِ از همین جنس بود؛ یعنى کارى محضاً براى خداى متعال، در دل خطرها و محنتها و زحمتها؛ یک ابراز وجود معنوى و الهى دین در چهرهى مصمم زینب کبرى (س). خوب است بدانیم و بفهمیم حروف تاریخ گذشتهى بسیار ارجمندى را که تا امروز منشأ برکات فکرى و معرفتى شده است و انشاءاللَّه تا آخر دنیا هم خواهد بود.
زینب(س)،هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثهى روز عاشورا، آن سختىها و آن محنتها؛هم در حادثهى بعد از شهادت حسینبنعلى(ع)،بىسرپناهى این مجموعهى به جا ماندهى کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهى آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛در طول تاریخ نمیشود نظیرى براى این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پىدرپى، در دوران اسارت زینب،در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگرى است براى حرکت اسلامى و پیشرفت تفکر اسلامى و پیش بردن جامعهى اسلامى. براى خاطر همین مجاهدت بزرگ،زینب کبرى (س) در نزد خداوند متعال یک مقامى یافته است که براى ما قابل توصیف نیست.
علت اصلی وفات ام المصائب حضرت زینب(س) کاملا مشخص نیست و در این باره گمانه های مختلفی وجود دارد. حضرت زينب (س) بنابر مشهورترين نظر تاريخي ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسين (ع)، زندگي کرده و در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجري قمري وفات کردند. منابع تاريخي 2 احتمال براي وفات حضرت زينب(س)بعد از واقعه عاشورا مطرح کرده اند در احتمال اول تاريخ وفات حضرت زينب (س) 15 رجب سال 65 هجري بوده و در احتمال دوم 15 رجب سال 62 هجري که 18 ماه پس از واقعه جانسوز عاشورا است. در منابع تاريخي آمده که احتمال دوم در بين علما مشهورتر است.
خفه شدن در آب، مسموميت توسط عوامل يزيد و وفات به دليل بيماري 3 احتمال تاريخي پيرامون نحوه رحلت حضرت زينب (س) است.که احتمال اول، یعنی خفه شدن آن حضرت در آب احتمالا ساختگی است.ولی احتمال شهادت حضرت، توسط عوامل يزيد احتمالي دور از ذهن نيست اما دليل قطعي تاريخي براي اين روايت ديده نشده است. احتمال سوم،یعنی بیمار شدن حضرت مهم ترین و قابل قبول ترین سند تاریخی برای وفات ایشان است.در اين احتمال حضرت زينب (س) بر اثر بيماري و يا مصائب و سختي هايي که از واقعه عاشورا به آن دچار شدند در سن 56 سالگي در شام وفات و يا به شهادت رسيدند.
راجع به محل دفن حضرت زينب (س)سه نظر وجود دارد:
1- مدينه منوره ، کنار قبور خاندان اهل بيت عصمت و طهارت يعنى بقيع ؛
2- قاهر مصر؛
3- مقام معروف و مشهور در قريه (راويه) واقع در منطقه غوطه دمشق .
قول اول: ظاهرا هيچ مدرکى به جز حدس و تخمين ندارد، و مبتنى بر اين نظريه احتمالى است که چون حضرت زينب (س) پس از حادثه کربلا به مدينه مراجعت کرده است.چنانچه رويداد تازه اى پيش نيامده باشد،به طور طبيعى در مدينه از دنيا رحلت کرده و نيز به طور طبيعى در بقيع آرامگاه خاندان پيغمبر (ص) دفن شده است.
در مورد قول دوم نيز، که مصر باشد،مدرک درستى در دست نيست.بر این اساس حضرت زینب(س) به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شد که مدینه را ترک کند، از این رو مصر را انتخاب کرد و در آن جا ساکن شد و همان جا از دنیا رفت، «سیده زینب» در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است.
اما اين قبر متعلق به زينب بنت يحيي بن حسن الانور ابن زيدابن حسن ابن علي بن ابيطالب است که به دليل تشابه اسمي با حضرت زينب (س) عقيله بني هاشم اشتباه گرفته شده است.
با تضعيف اقوال فوق، اعتبار قول سوم ثابت مى شود که قبر حضرت زينب (س) را در شام، واقع در هفت کيلومترى جنوب شرقى دمشق،مى داند. در آن جا بارگاه و مرقد بسيار باشکوهى به نام حضرت زينب (س) دختر اميرالمؤ منين (ع) وجود دارد که همواره مزار دوستان اهل بيت و شيعيان و حتى غير شيعيان بوده است. آنچه از تاريخ به دست مى آيد، قدمت بسيار بناى اين مزار است که حتى در قرن دوم نيز موجود بوده است، زيرا بانوى بزرگوار؛ سيده نفيسه،همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (ع) به زيارت اين مرقد مطهر آمده است.
ثواب کسي که بر حضرت زينب سلاماللهعليها گريه کند،چیست؟
"فلما احضرتها اخذها رسول الله و ضمّها الی صدره الشریف و وضع خده المنیف علی خدّها فبکی بُکاءً عالیا و سال الدّمع علی محاسنه الشریف جاریا فقالت فاطمه: لماذا بکائک؟ لا ابکی الله عینیک یا ابتاه!، فقال صلی الله علیه و آله : یا بنیّة فاطمةُ فاعلمی ان هذه البنت بعدک و بعدی تُبتلی بالبلایا تردّ علیها مصائب شتی و رزایا، فبکت فاطمه علیهاالسلام عند ذلک ثم قالت: یا اب فما ثواب من بکی علیها و علی مصائبها؟، فقال: یا بضعتی و قرّه عینی! ان من بکی علیها و علی مصائبها یکون ثواب بکائه کثواب من بَکی اخویها...
وقتی زینب را حاضر کردند رسول خدا(ٌص) او را گرفت و به سینه ی شریفش چسبانید و صورت مبارک خود را به صورتش نهاد و بلند گریست چنان که اشک از محاسن شریف او روان شد.
فاطمه(س) پرسید:ای پدر گرامی گریه ات برای چیست؟ خدا نگریاند دو چشم شما را!
پیامبر اکرم فرمود:ای دختر من،ای فاطمه! بدان که بعد از تو و بعد از من این دختر،گرفتار بلاها خواهد شد و مصیبت های گوناگون بر وی وارد خواهد شد.
در این لحظه فاطمه علیهاالسلام به شدت گریست و پرسید:ای پدر! ثواب کسی که بر او و مصیبت هایش گریه کند،چیست؟
فرمود: ای پاره تن من و روشنی چشمم!هر کس بر او و مصیبت هایش گریه کند،ثواب گریه اش مانند ثواب کسی است که بر دو برادر او [حسن و حسین] گریه کند،... ."(طراز المذهب، ص 2، نقل از خصائص الزینبیه، ص 53.)