♥♥♥ حضرت امیرالمؤمنان علی(علیه اسلام) در کلام دیگران ♥♥♥

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دکتر شبلی شمیل (ماتریالیست معروف ):
علی بزرگ بزرگان جهان و تنها نسخه منحصر به فردی است که در گذشته و حال٬ شرق و غرب جهان نمونه ای مانند او را ندیده است .
(صوت العدالة الانسانیة٬ جورج جرداق ص 19 )




فؤاد جرداق (شاعر مسیحی):
هر گاه دشواریهای زندگی رو به من می آورد و از رنج های روزگار آزرده می شوم به آستان علی از اندوه خود پناه می برم ٬زیرا او پناهگاه هر ماتمی است او بر ستمکاران چون رعد و بر شکست خوردگان یاوری دلسوز و مهربان است .
(همان ص 1210)




گرسی نرسیسان (دانشمند و محقق انگلیسی ):
اگر علی این گوینده با عظمت امروز در کوفه بر منبر قرار میگرفت شما مسلمانان میدید که مسجد کوفه با همه وسعت خود از اجتماع مردم مغرب زمین برای استفاده از دریای خروشان علی موج می زد .
(پنجگام٬ دکتر مجذوب صفا ص 17 )




آن شرح بی نهایت کز حسن یار گفتند حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد
(حافظ)
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
17933_256.jpg
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
به جز از علي نباشد به جهان گرهگشايي **** طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي
چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن **** به جز او به زخم دلها ننهد کسي دوايي
ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم **** سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي
بشناختم خدا را چو شناختم علي را **** به خدا نبردهاي پي اگر از علي جدايي
علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق **** تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي
نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن **** تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي
همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن **** که به جز علي نباشد به جهان گرهگشايي

"عباس شهري"
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
ای قبله دلها

سالیست که من دوختهام چشم به راهی **** آن ماه که هر سال کند جلوه چو ماهی
خورشید ولایت به رحب چهره عیان کرد **** خورشید نتابیده چنین خوب به ماهی
ای قبله دلها افق کعبه بیارای **** بهتر ز تو بر قدرت حق نیست گواهی
هم عشق خبر داد ازین مسئله **** هم عقل جز حب تو دیگر نتوان یافت پناهی
هر جا که روم نام تو بی خویشتن آنجا **** چون سائل آشفته نشینم سر راهی
جان آوردم مژده که در جمع احباست **** از عین عنایت به منت نیز نگاهی
آنگاه کنم فخر به عالم که نباشد **** چون بنده گدایی و به کردار تو شاهی
نامت به زبان جاری و از شوق نماندهست **** در دیده و در سینه دگر اشكی و آهی
روشن به امید است دل امروز که فردا **** شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی
در راه ولایت شدهام رهرو و دانم **** زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی
اصل شجر خلقت دینست هراسش **** در سایهات ار هست پناهنده گیاهی
با لطف تو چون کویم هر چند که باشم **** سرگشته به طوفان بلا چون پر کاهی
در آن گه گنهکارم و اندیشه ندارم **** آخر بشرم چون نکنم هیچ گناهی؟
یأس از کرم دوست گناهست و مرا نیست **** آری همه هست گنهبخش الهی
اسلام به شمشیر و به تدبیر تو را راست **** در جنگ چو آیی تو چه حاجت به سپاهی
ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود **** هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی
دلداده شوم من، از آن روی که طبعم **** خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی

"دکتر ناظرزاده کرمانی"
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
علي آن شير خدا

علي آن شير خدا شاه عرب **** الفتي داشت با اين دل شب
شب ز اسرار علي، آگاه است **** دل شب محرم سرّ الله است
شب علي ديد به نزديکي ديد **** گر چه او نيز به تاريکي ديد
شاه را ديد به نوشيني خواب **** روي بر سينه ديوار خراب
قلعهباني که به قصر افلاک **** سر دهد ناله زنداني خاک
اشكباري که چو شمع بيزار **** ميفشاند زر و ميگريد زار
دردمندي که چو لب بگشايد **** در و ديوار به زنهار آيد
کلماتش چو در آويزه گوش **** مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سينه آفاق شکافت **** چشم بيدار علي خفته نيافت
روزهداري که به مُهر اسحار **** بشکند نان جوين افطار
ناشناسي که به تاريکي شب **** ميبرد نان يتيمان عرب
تا نشد پردگي آن سرّ جلي **** نشد افشا که علي بود علي
شاهبازي که به بال پر راز **** ميکند در ابديت پرواز
شهسواري که به برق شمشير **** در دل شب بشکافد دل شير
عشقبازي که هم آغوش خطر **** خفت در خوابگه پيغمبر
آن دم صبح قيامت تأثير **** حلقه در شد از او دامنگير
دست در دامن مولا زد در **** که علي بگذرد از ما مگذر
شال ميبست و ندايي مبهم **** که کمربند شهادت را محکم
پيشوايي که ز شوق ديدار **** ميکند قاتل خود را بيدار
ماه محراب عبوديت حق **** سر به محراب عبادت منشق
ميزند پس، لب او کاسه شير **** ميکند چشم اشارت به اسير
چه اسيري که همان قاتل اوست **** تو خدايي مگر اي دشمن دوست
در جهان اين همه شر و همه شر **** ها علي بشر کيف بشر
کفن از گريه غسال خجل **** پيرهن از رخ وصال خجل

" محمد حسين شهريار"
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
ز كوى شاه اولیاء

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند **** قسم به ذات كبریا، ز یُمن مرتضى كند
خدا چو هست رهنمون، مگر دگر چرا و چون **** كه او كند هر آنچه را كه حكمت، اقتضا كند
ز قدرت یداللّهى، كسى ندارد آگهى **** وسیله‎اش بود علىّ، خدا هر آنچه را كند
به جنگ بدر و نهروان، علىّ است یكّه قهرمان **** نِگر كه دست حقّ عیان، قتال اشقیا كند
به روى دوش مصطفى، نهد چو پاى مرتضى **** نگر به بت شكستنش، كه در جهان صدا كند
به رزم خندق و اُحد، به قتل عمرو و عبدود **** خدا بدستِ دست خود، لواى حقّ به پا كند
چو افضل از عبادت خلایق است ضربتش **** علىّ تواند این عمل، شفیع ما سوى كند
به پیشگاه كردگار، ز بس كه دارد اعتبار **** دیون جمله بندگان، تواند او ادا كند
نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو **** به منكر على بگو، نماز خود قضا كند
هر آن كه نیست مایلش، جفا نموده با دلش **** بگو دل مریض خود، به عشق او شفا كند
على است آن كه تا سحر، سرشك ریزد از بصر **** پى سعادت بشر، ز سوز دل دعا كند
على انیس عاشقان، على پناه بى كسان **** على امیرمؤمنان، كه مدح او خدا كند
پس از شهادت نبىّ، كه را سزد به جز على **** كه تا به حشر آدمى، به كارش اقتداء كند
قسیم نار و جنّتش، ترازوى محبّتش **** كه مؤمنان خویش را، ز كافران جدا كند
گهى به مَسند قضا، گهى به صحنه غزا **** گهى به جاى مصطفى، كه جان خود فدا كند
على است فرد و بى نظیر، على مجیر و دستگیر **** كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند
ز كار قهرمانیش، پر است زندگانیش **** نگین پادشاهیش، به سائلى عطا كند
امیر كشور عرب، ثناكنان، دعا به لب **** برد طعام نیمه شب، عطا به بینوا كند
ز كوى شاه اولیاء، كه مهر اوست كیمیا **** كجا روى بیا بیا، كه دردها دوا كند
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
وقتی تو آمدی

وقتی تو آمدی دل ما پیش چاه بود
از فاطمه بزادی و زهرا گواه بود
وقتی تو آمدی همه نخل‎های تو
از پیش آمدند به بزمی که آه بود
وقتی تو آمدی همه آسمان شنید
فریاد دیو را که سرا پا سیاه بود
یک کعبه در شکاف تمنای دوست بود
یک قبله در سکوت سجود اله بود
وقتی تو آمدی همه کودکان شهر
دیدند ماه بهر یتیمان پناه بود
فرقت شکافت تا که دل کعبه نشکند
آری که سجده‎گاه تو چون قبله‎گاه بود

"سید جعفر علوی"
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
امید دل

علی تنهاست مولود عزیز خالق اکبر **** که از دیوار، مهمان شد نه مثل انبیا از در
علی تنهاست نوزادی که گوید: باز کن مادر **** ید از قنداق تا گویم هزاران ذکر بر داور
علی تنهاست یاور در میان قوم پیغمبر **** که شد در دعوت اول، وزیر و وارث و سرور
علی تنهاست مومن، عین کشف پرده آخر **** علی تنهاست مردِ اول مومن به پیغمبر
علی تنهاست باب علم، هر کاو طالب است از در **** علی تنهاست باب حِطّه، داخل کی شود کافر؟
علی تنهاست صاحب، منزلت، هارون پیغمبر **** علی تنهاست میزان عمل در وادی محشر
علی تنها احب خلق، نزد خالق اکبر **** کنار سفره طائر شده مهمان پیغمبر
علی تنهاست همسر، از برای دخت پیغمبر **** علی تنها برادر، بر نبی طاهر و اطهر
علی تنهاست در صلبش تمام نسل پیغمبر **** علی تنهاست در مرگِ تمام خلق در محضر
علی تنهاست قالع، درب خیبر را بسانِ پر **** علی تنهاست صابر تا حسینش خیره شد بر در
علی تنهاست ساقی، تشنگان را بر لب کوثر **** علی تنهاست حامی از برای کوثری دیگر
علی تنهاست مظلومی که شیران عرب را سر **** علی تنهاست محبوبی که بغض او نفاق آور
علی تنهاست تنها در درون بیت بی همسر **** علی تنهاست صابر صبر او ایوب را مادر
علی تنهاست کرّاری که حقاً غیر فرّار است **** زره در پشت، بی کار است اگر باشد برِ حیدر
علی تنهاست قاطع، شیرهای کافران را سر **** علی تنهاست عادل، کی ربود از مور، حتی پر
علی تنهاست استاد از برای میثم و بوذر **** علی تنهاست سلمان پرور و هم مالک اشتر
علی تنهاست منفق، مال خود در سرّ و در منظر **** علی آیات نجم و طور، میثاق، انما المنذر
علی کشاف کُربت‎‎ها، قسیم جنت و کوثر **** مُعز الاولیاء و قُدوه اهل کسا حیدر
علی فجار را قاتل، علی ابرار را سرور **** علی داماد پیغمبر، به دامان نبی پرور
علی صدیق اکبر او، علی فاروق اعظم او **** علی بئر معطل او، که بر چاهی نماید سر
علی را بوتراب آمد به عشقش آفتاب آمد **** فصاحت را تمام آمد، خطابت را کمال و فرّ
علی داعی، علی شاهد، علی هادی، علی حاضر **** علی راضی و مرضی و رضی و مرتضی حیدر
امیرالمومنین حیدر، ابوالسبطینِ پیغمبر **** ابوالریحانتین از دیده بینای آن سرور
علی تنهاست ساجد، سجده‎اش سجاده را باور **** علی تنهاست راکع، در رکوعش داده انگشتر
علی تنهاست عادل، عِدل عدلش عدل پیغمبر **** علی تنهاست صادق، صدق او صدیقه را باور
علی تنهاست بر مومن، امیر اول و آخر **** علی تنهاست بر مسلم، پدر، با خون فرقِ سر
علی تنهاست منصوب نبی الآخرین اول **** علی تنهاست مقتول شقی الآخرین آخر
علی تنهاست امید دل غمدیده جعفر **** به امر ناب پیغمبر به عشق سوره کوثر

"سید جعفر علوی"
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
ریزه ‎خور سفره احسان علی

کعبه خلوتگه اسرار فراوان علیست
بیت حق جلوه‎گر از روی درخشان علیست
در جهان مرد عمل باش و علی را بشناس
که ترازوی عمل کفه و میزان علیست
ای کج اندیش مکن غصب خلافت زیرا
به خدا بعد نبی سلطنت از آن علیست
روز محشر که گذرنامه جنت طلبی
آن گذرنامه به امضاء و به فرمان علیست
دادگاهی که به فردای قیامت برپاست
حکم حکم علی و محکمه دیوان علیست
کشتن "مرحب" و بگرفتن خیبر در کف
خاطرات خوش دیباچه دوران علیست
دور شو ای پسر "عبدود" از دیده‎ی او
که شجاعان عرب پشه به میدان علیست
این حسینی که رئیس الشهدایش خوانند
با خبر باش که شاگرد دبستان علیست
گرچه این دیده ز دیدار نجف محروم است
در عوض ریزه‎خور سفره احسان علیست

"سید حسن خوش زاد"
 
بالا