بسم الله الرحمان الرحیم
با توجه به اهميت سقط جنين و مباحث اخلاقي و شرعي، فتاوا و نظرات مقام معظم رهبري حضرت آيتالله العظمي خامنهاي را در اين زمينه مرور ميکنيم.
به گزارش فارس، با توجه به اهميت سقط جنين استفتائات ذيل و پاسخ مقام معظم رهبري که از سوي دانشگاه علوم پزشکي تهران به صورت مجلد منتشر شده است، ميآيد:
1- آيا سقط جنين بر اثر مشکلات اقتصادي جايز است؟
ج: سقط جنين به مجرد وجود مشکلات و سختيهاي اقتصادي جايز نميشود.
2- پزشک بعد از معاينه در ماههاي اول حاملگي به زن گفته است که استمرار بارداري احتمال خطر جاني براي او دارد و در صورتي که حاملگي ادامه پيدا کند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشک دستور سقط جنين داده است، آيا اين کار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟
ج: ناقص الخلقه بودن جنين، مجوز شرعي براي سقط جنين، حتي قبل از ولوج روح در آن محسوب نميشود، ولي اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگي مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
3- پزشکان متخصص ميتوانند از طريق استفاده از روشها و دستگاههاي جديد، نواقص جنين در دوران بارداري را تشخيص دهند و با توجه به مشکلاتي که افراد ناقص الخلقه بعد از تولد در دوران زندگي با آن مواجه ميشوند، آيا سقط جنيني که پزشک متخصص و مورد اطمينان آن را ناقص الخلقه تشخيص داده، جايز است؟
ج: سقط جنين در هر سني به مجرد ناقص الخلقه بودن آن يا مشکلاتي که در زندگي با آن مواجه ميشود، جايز نميشود.
4- آيا از بين بردن نطفه منعقد شدهاي که در رحم مستقر شده، قبل از رسيدن به مرحله علقه که تقريباً 40 روز طول ميکشد، جايز است؟ و اصولاً در کداميک از مراحل ذيل سقط جنين حرام است:
1- نطفه استقرار يافته در رحم،
2- علقه،
3- مضغه،
4- عظام (قبل از دميدن روح).
ج: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچيک از مراحل بعدي جايز نيست.
5- بعضي از زوجها، مبتلا به بيماريهاي خوني بوده و داراي ژن معيوب هستند و در نتيجه ناقل بيماري به فرزندان خود هستند و احتمال اينکه اين فرزندان مبتلا به بيماريهاي شديد باشند، بسيار زياد است و چنين کودکاني از بدو تولد تا پايان عمر، دائماً در وضع مشقتباري به سر خواهند برد، مثلاً بيماران هموفيلي همواره ممکن است با کوچکترين ضربهاي دچار خونريزي شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجه به اينکه تشخيص اين بيماري در هفتههاي اول بارداري ممکن است، آيا سقط جنين در چنين مواردي جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيماري در جنين قطعي است و داشتن و نگه داشتن چنين فرزندي موجب حرج ميباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميدن شدن روح، جنين را اسقاط کنند؛ ولي بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود.
6- سقط جنين فينفسه چه حکمي دارد؟ و در صورتي که ادامه بارداري براي زندگي مادر خطر داشته باشد، حکم آن چيست؟
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتي جايز نيست، مگر آنکه استمرار حاملگي براي حيات مادر خطرناک باشد که در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولي بعد از دميدن روح جايز نيست، حتي اگر ادامه حاملگي براي حيات مادر خطرناک باشد، مگر آنکه استمرار بارداري، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد کند و نجات زندگي طفل به هيچ وجه ممکن نباشد، ولي نجات زندگي مادر به تنهايي با سقط جنين امکان داشته باشد.
7- زني جنين هفت ماهه خود را که ناشي از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط کرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوث ديه، پرداخت آن بهعهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنين حرام است هرچند بر اثر زنا باشد، درخواست پدر باعث جواز آن نميشود و در صورتي که مادر مباشر در سقط جنين باشد، ديه بهعهده مادر است. اما در مقدار ديه در فرض سؤال، ترديد وجود دارد و احوط اين است که مصالحه شود و اين ديه در حکم ارث کسي است که وارث ندارد.
8- مقدار ديه جنيني که دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتي که عمداً سقط شود چقدر است و پرداخت آن بهعهده کيست؟
ج: اگر علقه باشد، ديه آن 40 دينار است و اگر مضغه باشد، 60 دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد،80 دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت ميشود؛ ولي وارثي که مباشر سقط جنين بوده، از آن سهمي ندارد.
9- اگر زن بارداري مجبور به معالجه لثه يا دندانهايش شود و بر اساس تشخيص پزشک متخصص نياز به عمل جراحي پيدا کند، آيا با توجه به اينکه بيهوشي و عکسبرداري با اشعه باعث نقص جنين در رحم ميشود، سقط جنين براي او جايز است؟
ج: دليل مذکور مجوزي براي سقط جنين محسوب نميشود.
10- اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمي باشد و باقيماندن آن در رحم به همان حال براي زندگي مادر خطرناک باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلد کسي باشد که سقط جنين در حالت مذکور را جايز نميداند، ولي زن و اقوام او از کسي تقليد ميکنند که آن را جايز ميداند، تکليف مرد در اين حالت چيست؟
ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتي طفل به تنهايي و بين مرگ حتمي طفل و مادر او، بنابراين چارهاي جز اين نيست که لااقل زندگي مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين کار مانع کند، ولي واجب است تا حد امکان به گونهاي عمل شود که قتل طفل مستند بر کسي نشود.
11- آيا سقط جنيني که نطفهاش با وطي به شبهه توسط فرد غيرمسلمان يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
ج: جايز نيست.
سقط جنين بهخاطر حفظ آبرو
س: اگر بارداري باعث خجالت و آبروريزي من يا خانوادهام شود، آيا ميتوانم در سه ماهه اول آن را سقط کنم.
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و آنچه در سؤال ذکر شده، مجوز آن نميباشد.
حکم سقط جنين
س: اينجانب زني باردار هستم، با توجه به وضعيت نامناسب جسماني و ترس از تشديد کمخوني، ناراحتي معده و ضعف کلي بدن، مايل به سقط جنين هستم، لطفاً حکم شرعي را بيان کنيد.
ج: سقط جنين جايز نيست و موارد مذکور موجب حلّيت آن نميباشد.
با توجه به اهميت سقط جنين و مباحث اخلاقي و شرعي، فتاوا و نظرات مقام معظم رهبري حضرت آيتالله العظمي خامنهاي را در اين زمينه مرور ميکنيم.
به گزارش فارس، با توجه به اهميت سقط جنين استفتائات ذيل و پاسخ مقام معظم رهبري که از سوي دانشگاه علوم پزشکي تهران به صورت مجلد منتشر شده است، ميآيد:
1- آيا سقط جنين بر اثر مشکلات اقتصادي جايز است؟
ج: سقط جنين به مجرد وجود مشکلات و سختيهاي اقتصادي جايز نميشود.
2- پزشک بعد از معاينه در ماههاي اول حاملگي به زن گفته است که استمرار بارداري احتمال خطر جاني براي او دارد و در صورتي که حاملگي ادامه پيدا کند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشک دستور سقط جنين داده است، آيا اين کار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟
ج: ناقص الخلقه بودن جنين، مجوز شرعي براي سقط جنين، حتي قبل از ولوج روح در آن محسوب نميشود، ولي اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگي مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
3- پزشکان متخصص ميتوانند از طريق استفاده از روشها و دستگاههاي جديد، نواقص جنين در دوران بارداري را تشخيص دهند و با توجه به مشکلاتي که افراد ناقص الخلقه بعد از تولد در دوران زندگي با آن مواجه ميشوند، آيا سقط جنيني که پزشک متخصص و مورد اطمينان آن را ناقص الخلقه تشخيص داده، جايز است؟
ج: سقط جنين در هر سني به مجرد ناقص الخلقه بودن آن يا مشکلاتي که در زندگي با آن مواجه ميشود، جايز نميشود.
4- آيا از بين بردن نطفه منعقد شدهاي که در رحم مستقر شده، قبل از رسيدن به مرحله علقه که تقريباً 40 روز طول ميکشد، جايز است؟ و اصولاً در کداميک از مراحل ذيل سقط جنين حرام است:
1- نطفه استقرار يافته در رحم،
2- علقه،
3- مضغه،
4- عظام (قبل از دميدن روح).
ج: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچيک از مراحل بعدي جايز نيست.
5- بعضي از زوجها، مبتلا به بيماريهاي خوني بوده و داراي ژن معيوب هستند و در نتيجه ناقل بيماري به فرزندان خود هستند و احتمال اينکه اين فرزندان مبتلا به بيماريهاي شديد باشند، بسيار زياد است و چنين کودکاني از بدو تولد تا پايان عمر، دائماً در وضع مشقتباري به سر خواهند برد، مثلاً بيماران هموفيلي همواره ممکن است با کوچکترين ضربهاي دچار خونريزي شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجه به اينکه تشخيص اين بيماري در هفتههاي اول بارداري ممکن است، آيا سقط جنين در چنين مواردي جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيماري در جنين قطعي است و داشتن و نگه داشتن چنين فرزندي موجب حرج ميباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميدن شدن روح، جنين را اسقاط کنند؛ ولي بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود.
6- سقط جنين فينفسه چه حکمي دارد؟ و در صورتي که ادامه بارداري براي زندگي مادر خطر داشته باشد، حکم آن چيست؟
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتي جايز نيست، مگر آنکه استمرار حاملگي براي حيات مادر خطرناک باشد که در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولي بعد از دميدن روح جايز نيست، حتي اگر ادامه حاملگي براي حيات مادر خطرناک باشد، مگر آنکه استمرار بارداري، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد کند و نجات زندگي طفل به هيچ وجه ممکن نباشد، ولي نجات زندگي مادر به تنهايي با سقط جنين امکان داشته باشد.
7- زني جنين هفت ماهه خود را که ناشي از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط کرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوث ديه، پرداخت آن بهعهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنين حرام است هرچند بر اثر زنا باشد، درخواست پدر باعث جواز آن نميشود و در صورتي که مادر مباشر در سقط جنين باشد، ديه بهعهده مادر است. اما در مقدار ديه در فرض سؤال، ترديد وجود دارد و احوط اين است که مصالحه شود و اين ديه در حکم ارث کسي است که وارث ندارد.
8- مقدار ديه جنيني که دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتي که عمداً سقط شود چقدر است و پرداخت آن بهعهده کيست؟
ج: اگر علقه باشد، ديه آن 40 دينار است و اگر مضغه باشد، 60 دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد،80 دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت ميشود؛ ولي وارثي که مباشر سقط جنين بوده، از آن سهمي ندارد.
9- اگر زن بارداري مجبور به معالجه لثه يا دندانهايش شود و بر اساس تشخيص پزشک متخصص نياز به عمل جراحي پيدا کند، آيا با توجه به اينکه بيهوشي و عکسبرداري با اشعه باعث نقص جنين در رحم ميشود، سقط جنين براي او جايز است؟
ج: دليل مذکور مجوزي براي سقط جنين محسوب نميشود.
10- اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمي باشد و باقيماندن آن در رحم به همان حال براي زندگي مادر خطرناک باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلد کسي باشد که سقط جنين در حالت مذکور را جايز نميداند، ولي زن و اقوام او از کسي تقليد ميکنند که آن را جايز ميداند، تکليف مرد در اين حالت چيست؟
ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتي طفل به تنهايي و بين مرگ حتمي طفل و مادر او، بنابراين چارهاي جز اين نيست که لااقل زندگي مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين کار مانع کند، ولي واجب است تا حد امکان به گونهاي عمل شود که قتل طفل مستند بر کسي نشود.
11- آيا سقط جنيني که نطفهاش با وطي به شبهه توسط فرد غيرمسلمان يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
ج: جايز نيست.
سقط جنين بهخاطر حفظ آبرو
س: اگر بارداري باعث خجالت و آبروريزي من يا خانوادهام شود، آيا ميتوانم در سه ماهه اول آن را سقط کنم.
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و آنچه در سؤال ذکر شده، مجوز آن نميباشد.
حکم سقط جنين
س: اينجانب زني باردار هستم، با توجه به وضعيت نامناسب جسماني و ترس از تشديد کمخوني، ناراحتي معده و ضعف کلي بدن، مايل به سقط جنين هستم، لطفاً حکم شرعي را بيان کنيد.
ج: سقط جنين جايز نيست و موارد مذکور موجب حلّيت آن نميباشد.